دستورالعملهای اجرایی دموکراتها پس از ورود به کاخسفید بر چه مبنایی استوار است؟
خانهتکانی در داخل، مسامحه در خارج
فرشاد گلزاری
با گذشت یک هفته از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دو محور اصلی، بخش عمدهای از اخبار این روزها را تشکیل میدهند. محور نخست، میدانداریِ رسانههای مخالف ترامپ است که هر روز یک سرمقاله یا یادداشت در مورد چگونگی کنار گذاشتن وی یا آثار مغلوب شدن او در مقابل دموکراتها منتشر میکنند و محور دوم، گمانهزنیها درمورد سیاستهای «جو بایدن» و تیمش در قبال سیاست داخلی و خارجی است که قرار است پس از 20 ژانویه اجرایی شود. در این مسیر اما اظهارنظر بسیاری از مقامات در داخل و خارج از خاکِ آمریکا به قوت ادامه دارد. در یک سوی میدان بسیاری از کشورهایی که طی چهار سال حضور ترامپ در کاخسفید، ضررهای عجیب و غریبی در حوزه اقتصاد و دیپلماسی را تجربه کرده بودند، با مخابره پیامهای مثبت، بر لزوم مذاکره میان خود و کاخسفیدِ بایدن تاکید میکنند و بخشی دیگر از کشورهایی هم که از روی کار آمدن دموکراتها هراس دارند، سعی میکنند با الفاظ امیدبخش جو روانی را به سمتی هدایت کنند که گویی قرار نیست اتفاقی رخ دهد. در این راستا قبل از آنکه به سراغ تحلیلِ سیاستهای احتمالی بایدن در حوزه داخلی و خارجی برویم، باید به این نکته اشاره کنیم که سکوت ترامپ در این روزها تا حد زیادی مشکوک است و عدهای معتقدند که او در حال تدارک یک سناروی خطرناک و البته پنهان است. روزنامه واشنگتن پست در این مورد نوشته است که هماهنگکننده «اداره سرویسهای عمومی» که نهادی کمتر شناختهشده و مسئول ساختمانهای فدرالِ ایالات متحده آمریکا است و در زمان انتخاب شدن رئیسجمهوری جدید ایفای نقش میکند، از امضای نامهای که به تیم انتقالی جو بایدن اجازه میدهد تا رسما کارشان را آغاز کنند، امتناع میکند و این نشانه دیگری از عدم اذعان ترامپ به پیروزی بایدن است و میتواند در روند انتقال قدرت اخلال ایجاد کند. بر اساس گزارش واشنگتن پست، تا عصر روز یکشنبه، یعنی حدود ۳۶ ساعت پس از آنکه رسانهها جو بایدن را پیروز انتخابات اعلام کردند، امیلی مورفی، هماهنگکننده این آژانس چنین نامهای ننوشته است و از آنجایی که شخص رئیسجمهوری فعلی آمریکا به شکست در انتخابات اذعان نکرده، دولت او هم هیچ نوع برنامه فوری برای امضای چنین نامهای در دست ندارد! این امر (بجز سال ۲۰۰۰ که دیوان عالی آمریکا دستور بازشماری آرا در مناقشه میان ال گور و جورج بوش را در ماه دسامبر صادر کرد) میتواند به اولین تاخیر در دوره گذار در تاریخ مدرن آمریکا تبدیل شود. با ذکر این مساله اگر بخواهیم به سیاست داخلیِ احتمالی بایدن نگاه کنیم، باید بگوییم که او و تیمش حداقل تا یکسال نخست (به صورت خوشبینانه) و شاید تا سالِ چهارم (به صورت بدبینانه) با پدیده «ترامپیسم» دست و پنجه نرم خواهند کرد. همانگونه که «کاترین براند» تحلیلگر «سایت خبری تاگسشاوِ» آلمان در نوشتار اخیر خود ذکر کرده، پیروزی بایدن مهم است اما اهمیت ۷۰ میلیون رای مردم آمریکا به «دونالد ترامپ» را نمیتوان نادیده گرفت. این تحلیل کاملاً درست است و به همین دلیل میبینیم که میشل اوباما، همسر رئیسجمهور سابق آمریکا در رشته توییتی اعلام میکند که باید با طرفداران ترامپ (حتی اگر مروج خشونت و هرج و مرج باشند) ارتباط برقرار کرد. این مولفهها نشان میدهد که کار بایدن برای پوشاندن گسلهای اجتماعی به وجود آمده سخت است ولی باید بر آن فائق آید؛ کمااینکه ترامپ در سال آینده سعی میکند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دولت بایدن یورش ببرد و حتی از کسانی که در نظام اقتصادی والاستریت با امپراطوری تجاری او در ارتباط هستند هم در این راه بهرهبرداری خواهد کرد. سیاست دیگر او در حوزه داخلی، تحت کنترل گرفتن همهگیری کووید-19 است. او وعده داده که از دکتر آنتونی فائوچی، متخصص ارشد امور بیماریهای عفونی در دولت آمریکا که با دونالد ترامپ اختلاف پیدا کرد، خواهد خواست همچنان در سمتش باقی بماند. بایدن همچنین گفته است که اولویت کلیدی او تحریک اقتصاد و کمکهای اقتصادی با هدف به رونق برگرداندن تجارت است. او مجموعهای از مناصب اقتصادی ارشد را باید در دولتش پر کند که شامل وزیر خزانهداری میشود. «لائل برینارد»، مدیر فدرال و همچنین «سارا بلوم راسکین»، معاون وزیر خزانهداری سابق به عنوان نامزدهای ارشد این سمت تلقی میشوند. موضوع بیمهها هم، بحث جدی دیگری است که احتمال دارد بایدن را به سمت فعال کردنِ مجددِ پروژة «اوباما کِر» سوق دهد.
مسائلی مانند رابطه با چین و تقویت متحدان آمریکا در شرق آسیا، به علاوه رابطه با عربستان و اسرائیل، بخشی از راهبردهای کلان آمریکا به شمار میآید که باید آنها را «سیاستهای ایستا» دانست، نه راهبردهای پویا
تغییر احتمالی تاکتیکها
در حوزه سیاست خارجی، بایدن قول داده در همان اوایل دوره ریاست جمهوری خود روابطش با همپیمانان و رقبای خارجی آمریکا را دستخوش یک شروع مجدد کند. انتظار میرود او برای کمک گرفتن در این حوزه به سراغ دستیاران شخصی طولانی مدتش برود اما نخستین اقدام در حوزه سیاست خارجی که تا حد زیادی هم به وضعیت داخلی و کنونی آمریکا مربوط است، بازگرداند آمریکا به عضویت در سازمان بهداشت جهانی (WHO) است. پیمان آبوهوای پاریس هم گزینه دیگر است؛ چراکه تیم بایدن امکان معرفی یک «سزارِ آب و هوایی» را با هدف عملی ساختن وعدههای این رئیس جمهور منتخب آمریکا در طول کمپینش برای مقابله با این مشکل در نظر دارد و احتمالاً «جان کری»، دوست دیرینه بایدن و سناتور سابق و همچنین «برایان دیس» به تیم او در این زمینه بپیوندند. در حوزه خاورمیانه، تغییر شگرفی انجام نخواهد شد؛ چراکه اولاً خاورمیانه لنگرگاهِ ایالات متحده است و ثانیا امنیت اسرائیل به این منطقه گره خورده است. به نظر میرسد بایدن همانند گذشته از عراق (به خصوص اقلیم کردستان) به جهت منافع خود حمایت خواهد کرد و در مورد سوریه هم سعی میکند با سلسله اقدامات اطلاعاتی - اقتصادی (به خصوص تحریم های جدید و مهندسی شده)، دمشق را زیربار فشار قرار دهد.
در مورد اسرائیل و عربستان هم باید بگوییم که در ریاض و تلآویو اوضاع خوب نیست؛ چراکه مقامات هر دو جغرافیا، متحدِ راستگرای خود را از دست دادهاند اما توجه داشته باشید که راهبرد کاخسفید در قبال این عربستان بیشتر بر اساس حقوق بشر خواهد بود و در مورد اسرائیل هم یک راهبرد نانوشته با محوریت حمایت حداکثری از تلآویو وجود دارد. در مورد کرهشمالی و روسیه باید گفت که جو بایدن برای این دو کشور در حقیقت یک «مصیبت سیاسی» به حساب میآید.
با نگاهی به اقدامات ترامپ و طرفداران او طی هفتهها و سالهای اخیر باید گفت که بایدن و تیمش حداقل تا یکسال نخست (به صورت خوشبینانه) و شاید تا سالِ چهارم (به صورت بدبینانه) با پدیده «ترامپیسم» دست و پنجه نرم خواهند کرد
این را میتوان از عدم تبریک گفتن پوتین به بایدن تا به این ساعت فهمید و پیونگیانگ هم دیگر نمیتواند روی مذاکره با آمریکا همانند دوران ترامپ، حساب کند. چین در آمریکای بایدن نفسی تازه خواهد کرد ولی متحدان واشنگتن در شرق آسیا یعنی ژاپن، کرهجنوبی و تایوان علیه پکن همانند گذشته و کمی پنهانتر، تقویت خواهند شد؛ چراکه این مسائل (به علاوه رابطه با عربستان و اسرائیل) بخشی از راهبردهای کلان آمریکا به شمار میآید که باید آنها را «سیاستهای ایستا» دانست، نه راهبردهای پویا. به همین دلیل درنهایت ما شاهد تغییر تاکتیکهای اجرایی این راهبردها از سوی دموکراتها و جو بایدن خواهیم بود، اما اصول کلی به قوت، پابرجا خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید