تکرار واسطهگری ترامپ در عادیسازی روابط بحرین و اسرائیل
منامه، دومین قربانی کمپین جمهوریخواهان
فرشاد گلزاری
با گذشت یکماه از اعلام عادیسازی روابط امارات متحده عربی با اسرائیل (21 مرداد)، عصر روز جمعه (21 شهریور) شاهد اعلام عادیسازی روابط بحرین با رژیم صهیونیستی بودیم. این خبر را مجدداً دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده از طریق حساب کاربری خود در توئیتر به دنیا مخابره کرد.
نباید فراموش کرد که بخش اعظمی از امنیت بحرین مرهون حضور ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا و مستشاران اطلاعاتی واشنگتن است و به همین جهت بحرین از خیلی جهات به آمریکا (به خصوص سرکوب معترضان در بهار عربی سال 2011) مدیون است
دونالد ترامپ نوشت: «امروز یک گشایش تاریخی جدید رخ داد، دو دوست بزرگ یعنی اسرائیل و بحرین به توافق صلح دست یافتند. بحرین دومین کشور عربی است که ظرف ۳۰ روز با اسرائیل صلح برقرار میکند». از سخنان ترامپ کاملاً پیداست که او از عادیسازی منامه با تلآویو کاملاً ذوق زده است و به دنبال آن بود تا اولین خبر را خودش منتشر کند. او در ادامه سخنان خود بیانیه سه جانبه ایالات متحده، اسرائیل و بحرین را منتشر کرد و از جزئیات توافق عادیسازی روابط دوطرف پرده برداشت. در این بیانیه آمده است: «این رخداد، گشایشی تاریخی برای تقویت صلح در خاورمیانه است. آغاز گفتوگوهای مستقیم میان دو جامعه و اقتصاد پیشرفته، باعث تحول مثبت خاورمیانه میشود و منجر به افزایش ثبات، امنیت و رفاه در منطقه خواهد شد».
کاملاً واضح است که ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل بر گزینهای دست گذاشتهاند که ماحصل آن، مباحث مربوط به امنیت خلیجفارس و اقتصاد این منطقه را پوشش میدهد؛ یعنی دقیقاً همان موضوعی که رسانههای ایالات متحده و توپخانه مطبوعاتی اسرائیل و عربستان سعی کردند بیثباتی در محور امنیت و اقتصاد منطقه را به دوش ایران بیندازند و شبح تهدیدهای تهران علیه دُول حاشیه خلیج فارس را به یک سناریوی تمام عیارِ ایرانهراسی تبدیل کنند. به این ترتیب بدونشک که یک اتحاد کاملاً مشخص و حالا به صورت آشکار علیه ایران شکل گرفته است؛ چراکه ترامپ خبر موافقت بحرین برای عادیسازی روابط با اسرائیل را در پیامی توئیتری بعد از تماس تلفنی با «حمد بن عیسی آل خلیفه»، پادشاه بحرین و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل اعلام کرد. مساله مهمتر این است که ایالات متحده و در رأس آن دونالد ترامپ، با یک سرعت عجیب و غریب در پی اعمال فشار بر دولتهای منطقه است تا آنها درنهایت با اسرائیل وارد عادیسازی روابط شوند. این عجله را به خوبی میتوان در پرونده بحرین احساس کرد.
به گونهای که در بیانیه مشترک آمریکا، اسرائیل و بحرین آمده است که این طرفها توافق کردهاند تلآویو و منامه روابط دیپلماتیک خود را به طور کامل از سر بگیرند! از سوی دیگر جارد کوشنر، داماد و مشاور دونالد ترامپ هم پس از اعلام خبر عادیسازی روابط بحرین و اسرائیل، اعلام کرد که این روابط شامل افتتاح سفارت نیز خواهد شد. نتانیاهو هم ساکت ننشست و همانند گذشته اعلام کرد که اسرائیل طی سالهای مدیدی، بر مساله صلح سرمایهگذاری کرده و در حال حاضر، صلح در حال به ثمرنشستن است. جالب اینجاست که نتانیاهو هم به این مساله، با نگاه اقتصادی مینگرد؛ چراکه در توئیتر خود اعلام کرد این صلح، موجب سرمایهگذاریهای گسترده در اقتصاد اسرائیل خواهد شد. آنچه در سخنان نتانیاهو بسیار مهم بود و باید به آن توجه ویژهای کرد، اشاره دقیق او به اعداد و تاریخها بود. او در بخشی از سخنانش اعلام کرد که «توافق با بحرین بعد از توافق تاریخی با امارات حاصل شد. ما به ۲۶ سال زمان نیاز داشتیم تا به سومین توافق صلح با یک کشور عربی دست یابیم، اما توافق چهارم ۲۹ روز زمان برد!». به نظر میرسد که نتانیاهو هم انتظار عادیسازی روابط اسرائیل با یک کشور عربی دیگر پس از یکماه را نداشت و از این منظر او حالا موضعش را در کابینه و در اذهان عمومی تلآویو قویتر میبیند. اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل تا به این حد شیب صعودی به خود گرفته است؟
به نظر میرسد که نتانیاهو هم انتظار عادیسازی روابط اسرائیل با یک کشور عربی دیگر پس از یکماه را نداشت و حال از این منظر موضعش را در کابینه و در اذهان عمومی تلآویو قویتر میبیند
ترامپ و ریاض:
موتورهای محرکِ اسرائیل
قبل از هر چیز باید باید این نکته را یادآوری کنیم که بحرین میزبان کارگاه صلح یا همان معامله قرن که در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۹ برگزار شد، بود و ما در آن تاریخ برای اولین بار شاهد حضور دو تن از نمایندگان اسرائیل و رسانههای آنها در منامه با هدف پیشبرد روند صلح و فرصتهای اقتصادی برای فلسطین بودیم. در همان هنگام وزیر خارجه بحرین یعنی «خالد بن احمد آل خلیفه» در اقدامی غیرمتعارف، شروع به تعریف و تمجید از روابط خود با اسرائیل کرد که واکنشهای بسیار زیادی را به دنبال داشت اما مشخص بود که به زودی قرار است بحرین ارتباطهای خود با اسرائیل را تنگاتنگ کند. از این منظر کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که بحرین در میان کشورهای عربی، طی سالهای اخیر یکی از ضعیفترین مواضع علیه اسرائیل را اتخاذ کرد و در مقابل بیشترین همکاری را با ترامپ و داماد او یعنی جرد کوشنر در بحث پرونده معامله قرن به صورت علنی داشته است. این کشور ارتباطهای خود را از سالهای اواخر دهه 90 به صورت پنهانی با اسرائیل برقرار کرد. به عنوان مثال پس از سالها تماس در پشت صحنه، سلمان بن حمد آل خلیفه، ولیعهد بحرین گفتوگوهای رسمی دیپلماتیک را با مقامات اسرائیلی در جریان اجلاسهای مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳ آغاز کرد. در سال ۲۰۰۷ وزیر خارجه بحرین با همتای اسرائیلی خود در سازمان ملل دیدار کرد و همچنین در سال 2009 شیمون پرز، رئیس وقت اسرائیل و پادشاه بحرین در حاشیه کنفرانس سازمان ملل در نیویورک دیدار کردند. این روند در سال 2016 و 2017 با ارسال پیامهای گوناگون ادامه داشت و حالا علنی شده است. از سوی دیگر بحرین تنها کشور عربی است که طرح صلح عربستان مبنی بر تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین را قبول ندارد و به این جهت بسیاری از ناظران بینالمللی از سال گذشته معتقد بودند که دیر یا زود، منامه اقدام به عادیسازی روابطش با اسرائیل خواهد کرد. اما بسیاری بر این عقیده هستند که ترامپ به صورت آشکار و عربستان سعودی به صورت پنهان، آل خلیفه را برای قبول این مساله آن هم به عنوان دومین کشور پس از امارات در بحث عادیسازی روابط با اسرائیل زیر فشار قرار دادهاند. این مساله تا حد زیادی درست است؛ چراکه بحرین در تمام مدت حیات خود، پیرو سیاستهای سعودی بوده است و نباید فراموش کرد که بخش اعظمی از امنیت بحرین مرهون حضور ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا و مستشاران اطلاعاتی واشنگتن است و به همین جهت بحرین از خیلی جهات به آمریکا (به خصوص سرکوب معترضان در بهار عربی سال 2011) مدیون است. این اعمال فشارها در حالیست که براساس اسناد موجود، اوضاع ترامپ در نظرسنجیها خوب نیست و او نگران حیات سیاسی خود در انتخابات 2020 است. به همین جهت، نزدیک شدن بحرین به اسرائیل به عنوان دومین کشور عربی را باید در نتیجه اعمال فشار ترامپ و تیم سیاست خارجی جناح جمهوریخواهان که در راس او مایک پمپئو قرار دارد، بدانیم
دیدگاه تان را بنویسید