آغاز همکاری جدید اطلاعاتی - نظامی امارات و اسرائیل در یمن
جزیره سُقطری؛ محفل امن تلآویو!
فرشاد گلزاری
روابط گرم امارات متحده عربی و اسرائیل آرام آرام در حال وارد شدن به فازهای گوناگون و سطوح مختلف است. اساساً و عملاً سطح روابط کشورها با یکدیگر که بدان مناسبات دوجانبه گفته میشود، در سه سطحِ استراتژیک، راهبردی و تاکتیکی تعریف میشود.
در سطح اول، قدرت بزرگتر بر اساس نیازش، روابط خود با قدرت کوچکتر را تنظیم و اعلام میکند. به عبارتی دیگر در فاز روابط استراتژیک، دولتی که دارای قدرت بیشتر و نفوذ حداکثری است، به راحتی میتواند قدرت کوچکتر را با این عنوان که روابطش با این کشور استراتژیک، او را به سمت خود جذب و ترغیب کند. در سطح راهبردی، عموماً کشورها سعی میکنند که یک روابط ثابت و میان مدت و بلندمدت را با طرف خود داشته باشند و در سطح تاکتیکی هم ممکن است اساساً روابط کوتاه مدت باشد. به عنوان مثال در مورد روابط ایران با روسیه و چین، بسیاری بر این عقیده هستند که این دو کشور به عنوان قدرتهای بزرگ جهان و بلوک شرقِ سابق، عملاً روابط خود با ایران را در ظاهر استراتژیک اعلام میکنند ولی در باطن این روابط، راهبردی و حتی تاکتیکی به حساب میآید. در مورد روابط آمریکا با اسرائیل یا رابطه آمریکا با بریتانیا باید به این مفهوم برسیم که این روابط عملاً استراتژیک است و آنها به عنوان متحدین اصلی و سنتی با یکدیگر همکاری دارند.
در مورد اسرائیل و امارات هنوز نمیتوان به صورت قطعی گفت که این دو چه روابطی با یکدیگر دارند. عدهای معتقدند که اقدام امارات در خصوص به رسمیت شناختن و علنی کردن رابطه خود با رژیم صهیونیستی، در حقیقت آبِ حیاتِ اسرائیل به حساب میآید که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به شدت به آن احتیاج داشت و عملاً باعث شد تا اسرائیل وارد دوره جدیدی شود. بر این اساس برخیها میگویند که این روابط جنبه استراتژیک دارد.
نمونه این موضوع را هم میتوان تصمیم خلیفه بن زاید، رئیس امارات متحده در لغو تحریم کالاهای اسرائیلی و روابط اقتصادی با شهروندان اسرائیل دانست. حاکم امارات روز شنبه با صدور دستوری، قانون صادره در سال ۱۹۷۲ مبنی بر تحریم کالاهای اسرائیلی را لغو کرد که در نوع خود اقدام بسیار مهمی به حساب میآید. این قانون اجازه عقد قراردادهای تجاری، مالی و غیره با نهادها، موسسات و افراد اسرائیلی و نیز ورود و تبادل کالاها و انواع مختلف در این کشور و تجارت با اسرائیل را میدهد.
اینکه کوشنر و مشاور امنیت ملی ایالات متحده به همراه مقامات امنیتی و سیاسی اسرائیل امروز قرار است به امارات عزیمت کنند، نشان میدهد به زودی شاهد رویارویی محمد بنزاید و نتانیاهو در کاخسفید خواهیم بود
این اقدام را میتوان به نوعی یکی از دلایل استراتژیک بودن روابط دو طرف دانست اما موضوع عدم واگذاری جنگندههای اف35 به امارات از سوی ایالات متحده و سنگاندازی تلآویو در این مسیر موجب شده تا برخیها به این توافق به چشم یک رابطه راهبردی نگاه کنند. اینکه چرا اسرائیل با تمام قوای خود نمیگذارد که این جنگندهها به امارات تحویل داده شود، موضوعی است که در گزارشهای گذشته در همین صفحه بدان اشاره کردم اما مهمترین آن توازن قوا و نگرانی از استفادة این جنگندهها علیه تلآویو است؛ به گونهای که تحلیلگران نظامی و امنیتی در اسرائیل که قالباً با موساد و بخشهایی از اطلاعات ارتش هماهنگ هستند، در متون به جا گذاشته از خود بر این اصل اعتقاد دارند که اگر دومینوی عادیسازی در منطقه بخواهد با سرعت هرچه تمامتر جلو برود، میتواند باعث یک فروپاشی در کشورهای منطقه شود و امارات هم از این امر مستثنی نیست و همین موضوع میتواند باعث آن شود که مخافان در ابوظبی علیه بن زاید بسیج شوند و اگر این حکومت فروبپاشد، همین ادوات و جنگندهها میتواند علیه اسرائیل به کار گرفته شود. به هر ترتیب این روابط در فازهای مختلف در حال اجرا شدن است و بخش اعظمی از این رویدادها توسط ایالات متحده در حال رقم خوردن است.
به عنوان مثال پایگاه خبری عبری زبان «مفزاک راعام» اعلام کرده که جارد کوشنر، داماد و مشاور دونالد ترامپ به همراه رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی آمریکا روز گذشته (یکشنبه) با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در منزلش دیدار کردند و قرار است امروز (دوشنبه) با اولین پرواز مستقیم از تلآویو به ابوظبی راهی امارات شوند. در ادامه این گزارش آمده است که این پرواز در راستای تقویت روابط امارات و رژیم صهیونیستی پس از اعلام عادیسازی روابط دو طرف انجام میگیرد.
روابط امنیتی - نظامی، فاز جدید همکاری!
اینکه کوشنر و مشاور امنیت ملی ایالات متحده به همراه مقامات امنیتی و سیاسی اسرائیل امروز قرار است به امارات عزیمت کنند، موضوعی است که نشان میدهد به زودی ما شاهد رویارویی محمد بنزاید و نتانیاهو در کاخسفید خواهیم بود. اما مساله اصلی این است که فعال شدن مهرههای نظامی و امنیتی در سه ضلعی واشنگتن - تلآویو - ابوظبی، معانی دیگری هم دارد.
این رفت و آمدها و اینکه نتانیاهو علناً پرونده عادیسازی روابط با کشورهای عربی را به موساد و شخص یوسی کوهن تحویل داده، نشان میدهد که دو طرف وارد فاز جدید همکاری در منطقه شدهاند که نخستین نقطة آن یمن است. این کشور به دلیل اینکه در یکی از استراتژیکترین آبراههای دنیا قرار دارد و از سوی دیگر یک نقطه بسیار مهم برای ایران به حساب میآید، جغرافیای بسیار مهمی برای اسرائیل خواهد بود که به دلیل نفوذ امارات در جنوب این کشور، پای تلآویو هم به آنجا باز شده است.
اسرائیل به دنبال آن است تا از طریق نفوذ امارات و سایر کشورهای عربی در منطقه و شمال آفریقا، یک شبکة عظیم اطلاعاتی و نظامی را در پوشش اقتصادی و سیاسی به راه بیندازد که بدونشک هدف اول آن «ایران» است
در این بین جزیره سُقطری در 140 کیلومتری جنوب آبهای یمن به عنوان یکی از مرموزترین و با اهمیتترین نقاطِ منطقه تحت نفوذ نیروهای شورای انتقالی جنوب یمن به رهبری امارات قرار دارد. در این راستا وب سایت فرانسوی jforum (مجمع یهودیان) فاش کرد که امارات جای پایی را برای اسرائیل در یمن از طریق جزیره استراتژیک سقطری فراهم کرده است تا پایگاههای نظامی و اطلاعاتی در آنجا ایجاد کند. طبق این گزارش، هدف از ایجاد این مواضع جاسوسی، رصد تحرکات دریایی ایران در منطقه و بررسی اقدامات دریایی و هوایی در جنوب دریای سرخ است. بر اساس این گزارش، ایجاد پایگاههای اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل در سقطری یمن با همکاری امارات در چارچوب همکاری محرمانه چندین ساله میان آنها صورت میگیرد و سایر اهداف آن، نظارت بر تحرکات انصارالله و تسلط بر ناوبری دریایی در منطقه است.
طبق اعلام این وب سایت، اسرائیل در سال ۲۰۱۶ ساخت بزرگترین پایگاه اطلاعاتی در دریای سرخ را در منطقه «جبل امباساریا» در اریتره در منطقهای راهبردی مشرف به تنگه باب المندب آغاز کرد. از سوی دیگر، منابع دولت مستعفی یمن به شبکه الجزیره اعلام کردهاند که طی دو هفته گذشته کارشناسان اطلاعاتی و نظامی اروپایی و اغلب اوکراینی به همراه افسران نظامی امارات برای باز چهارم وارد استان ارخبیل سقطری یمن شدهاند و ساخت یک پایگاه نظامی بزرگ برای امارات در غرب و شرق استان مذکور را بررسی میکنند.
این اخبار را اگر کنار هم بگذاریم به خوبی میفهمیم که اسرائیل به دنبال آن است تا از طریق نفوذ امارات و سایر کشورهای عربی در منطقه و شمال آفریقا، یک شبکة عظیم اطلاعاتی و نظامی را در پوشش اقتصادی و سیاسی را به راه بیاندازد که بیشک هدف اول آن «ایران» است. این راهبرد دقیقاً گویای تشکیل محفلهای مختلف منطقهای توسط تلآویو است که صدای تبعات آن به زودی شنیده خواهد شد!
دیدگاه تان را بنویسید