نگرانی سودان از گسترش تروریسم همزمان با افزایش نارضایتیهای داخلی
سکولاریسمِ نظامی؛ مشتآهنین خارطوم بر دهان مخالفان
فرشاد گلزاری
شاید برای بسیاری از مخاطبان، تحولات آفریقا جذابیت خاصی نداشته باشد و اساساً چشم و گوششان به اخبار خاورمیانه و آمریکا دوخته شده باشد. این امر به دلیل استقرار کشورمان در جغرافیای غربآسیا تا حد زیادی قابل درک است اما متاسفانه در رسانهها و مطبوعات کشور ما به دلیل عدم اطلاع از برخی تحولات، بیجهت برخی سوژهها و اخبار را، یا بینهایت بزرگ نشان میدهند یا بیش از اندازه کوچک میشمارند. درست است که یکی از رسالتها و ظرفیتهای رسانه و مطبوعات، وارونه یا بزرگ و کوچک نشان دادن واقعیت برای هدایت یا انحراف افکار عمومی است، اما یادمان باشد که برخی از موضوعات را باید برای تنویر افکار عمومی به صورت موشکافانه تحلیل کرد. به عنوان مثال اینکه برخی از رسانهها اخبار عراق یا سوریه را هر روز زیر ذرهبین قرار میدهند و یک جماعتی از هشت سال پیش به دلیل بحران بغداد و دمشق خود را کارشناس و تحلیلگر، آنهم از نوع ارشد معرفی میکنند اما هیچ نمیدانند که در پشت مرزهای شرقی ما (در افغانستان و پاکستان) چه خبر است، یک خطا به حساب نمیآید. این یک فاجعه است. زمانی که جیشالعدل در سال 1396 مرزبانان کشورمان را در میرجاوه ربود، تحلیلها (اعم از دلایل و اهداف) به اندازه سر سوزن نتوانست طیف عظیمی از افکار عمومی را اغنا کند. در مورد روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و طالبان هم این موضوع و ضعف مجدداً پدیدار شد. زمانی که مقامات طالبان اعلام کردند با ایران همانند روسیه، هند، پاکستان، چین، ازبکستان، قطر و غیره رابطه سیاسی دارند، هیچکس نتوانست افکار عمومی داخلی و خارجی را به این جمعبندی برساند که کشورمان به دلیل همجواری با افغانستان، همانند سایر همسایان این کشور به دنبال رایزنی است. اما عدم اشراف برخی رسانهها و تحلیلگران موجب شد تا این رایزنی به یک موضوع ساختارشکنانه تبدیل شود و درنهایت این سوال پیش آمد که چرا با طالبان رابطه داریم؟ قصدِ سخنپراکنی نداریم، اما مقصود از این مقدمه و حاشیة کوتاه این بود که مخاطبان ما باید انواع اخبار را زیر تیغ تحلیل و رصد خود ببرند تا بدانند در اطرافشان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. بر این اساس در ایام فعلی باید علاوه بر خاورمیانه، نیم نگاهی هم به آفریقا داشته باشیم. شاید عدهای کانون تحولات در آفریقا را لیبی بدانند اما واقعیت این است که علاوه بر لیبی، کشورهایی در آفریقا وجود دارند که این روزها بهشدت آبستن حوادث هستند. سودان یکی از این کشورها به حساب میآید که چند روزی است بیش از حد متلاطم شده است. این کشور در گذشته بخشی از مصر بود و حالا بعد از آنکه عمرالبشیر سقوط کرد، به دست نظامیان این کشور افتاده است. مساله کنونی در سودان سقوط عمرالبشیر نیست، بلکه او دیگر در مناسبات قدرتِ سودان حضور ندارد و قرار است امروز (سهشنبه) جلسه محاکمه رئیسجمهوری برکنار شده سودان به همراه متهمان نظامی و غیرنظامی در پرونده کودتای ۱۹۸۹ این کشور برگزار شود. نکته جالب در مورد محاکمه عمرالبشیر و یارانش این است که اتهام او این است که تلاش کرده تا برای تضعیف قانون اساسی سودان در پوشش اخوانالمسلمین به کشور ضربه بزند. اینکه نام اخوانالمسلمین در وضعیت فعلی به بدترین وجه میآید، نشان میدهد که شورای انتقالی نظامی سودان به راحتی در چنگِ سعودیها و از همه مهمتر، امارات متحده عربی قرار دارد. اما مساله این است که سودان در وضعیت کنونی توسط شورای حاکمیتی انتقالی که همه اعضای آن نظامی هستند، اداره میشود و همین نظامیان در حال برقراری رابطه استراتژیک با اسرائیل هستند. به عنوان مثال در بهمن ماه 1398 بود که عبدالفتاح البرهان، رئیس شورای انتقالی سودان با نتانیاهو دیدار داشت که مورد انتقادهای زیادی قرار گرفت اما برهان مدعی است که آمریکاییها ترتیب این ملاقات را دادهاند.
ارتش سودان در بیانیهای اعلام کرد که در تظاهرات روزهای اخیر معدودی اقدام به توهین علیه نیروهای مسلح کردهاند که با اتخاذ تدابیر قانونی؛ به فعالان، اصحاب رسانه و دیگران در داخل و خارج سودان هشدارهایی در این زمینه داده شده است
از حذف خبرنگاران تا سرکوب و تروریسم خواندن مخالفان
نزدیک شدن سودان به اسرائیل و آمریکا میتواند تداعیکنندة مصر در زمان انور سادات و حسنی مبارک باشد. نظامیان مصر به دلیل مشکلات اقتصادی مجبور به ارتباط با اسرائیل و آمریکا شدند و نوعی سکولاریسم نظامی در آنجا پا گرفت. درست است که فرهنگ مردم مصر و همچنین نگاه آنها به دین اسلام، هزاران سال سابقه دارد، اما واقعیت این است که نظامیان مصر اخوانیها را سرنگون کردند تا اولاً سعودیها از شر آنها خلاص شوند و دوماً بتوانند فضا را به سمتی که خودشان میخواهند هدایت کنند. در سودان هم طی روزهای اخیر چنین اتفاقی افتاده است. به گونهای که تظاهراتهایی در مناطق مختلف خارطوم، پایتخت سودان و شهرهای دیگر در شمال و شرق این کشور برگزار شد و شرکت کنندگان در آن اصلاحات در قوانین مربوط به استفاده از شراب و خروج از دین و دیگر مسائل را محکوم کردند. بر این اساس، تظاهرکنندگان اعلام کردند که این اصلاحات به منزله خروج از شریعت اسلامی و همسویی با درخواستهای سکولار است. آنها از مسئولان خواستند تا از لغو قوانین شریعت اسلامی صرفنظر کنند. موضوع دوم که به خوبی نشان میدهد در سودان نظامیان به دنبال پیادهسازی مدل مصر و تمامیتخواهی هستند، تهدید خبرنگاران و فعالان مدنی و رسانهای است. بر این اساس، ارتش سودان در بیانیهای اعلام کرده بر اساس گزارشهای رسیده، چندین نفر اقدام به توهین علیه نیروهای مسلح کردهاند که ما با اتخاذ تدابیر قانونی به فعالان، اصحاب رسانه و دیگران در داخل و خارج سودان هشدار دادهایم. معنای بیانیه این است که اگر کسی علیه ارتش و نیروهای مسلح انتقاد کند، بدون تردید با مشت آهنین روبرو خواهد شد. این وضعیت در حالیست که شورای انتقالی سودان روز گذشته (دوشنبه) اعلام کرده است که اگر معادلات در لیبی به سازش و صلح ختم نشود، بدون تردید به دلیل وجود خیل عظیمی از تسلیحات و تجهیزات نظامی در لیبی، ما (سودان) با تکثیر عناصر داعش و سازمان القاعده روبرو خواهیم بود. این در حالیست که جمعه گذشته دولت سودان اعلام کرده که 160 تن از جمله دو تبعه خارجی را که در راه سفر به لیبی برای جنگیدن در آنجا به عنوان مزدور بودند را در نوار مرزی این کشور با لیبی بازداشت کردهاند.
شورای نظامی سودان آرام آرام پس از حذف عمرالبشیر و طیف منتسب به اخوانالمسلمین، دست به عزل و نصبهای مهم خواهد زد که خطمشی آنها اسلامی نخواهد بود؛ بلکه شاهد یک حکومتِ نظامیِ سکولار در این کشور خواهیم بود
این وضعیت مسئولان سودانی را به شدت نگران و عصبانی کرده است. از سوی دیگر هفته گذشته در شمال شهر دارفور، افراد ناشناس اقدام به آتش زدن خودروهای پلیس کردند و کمی بعد شورای انتقالی سودان از ترس وسع شدن اعتراضات، اقدام به اعلام حالت فوقالعاده در دارفور کرد. این مسائل در حالی رخ میدهد که سازمان ملل دیروز اعلام کرده که سودان دست کم به ۲۸۳ میلیون دلار برای حمایت از اقدامات دولت در مبارزه با ویروس کرونا نیاز دارد و اگر این مبلغ تامین نشود، بدون تردید شاهد بروز فاجعه در این کشور خواهیم بود. بر این اساس با توجه به مولفههایی که به نظر میرسد تا حد زیادی خطرناکتر از گذشته ظاهر شدهاند، میتوان به این نتیجه رسید که شورای نظامی سودان آرام آرام پس از حذف عمرالبشیر و طیف منتسب به اخوانالمسلمین، دست به عزل و نصبهای مهم خواهد زد که خطمشی آنها اسلامی نخواهد بود؛ بلکه ما شاهد یک حکومتِ نظامیِ سکولار خواهیم بود؛ چراکه تنها راهحل مهار نارضایتی داخلی در سودان، سرکوب و چسباندن برچسب تروریسم به مخالفان است.
دیدگاه تان را بنویسید