نگاهی به شروط جدید عربستان برای رفع محاصره قطر
تأکید بر ایرانستیزی و بایکوت ترکیه
فرشاد گلزاری
پنجم ژوئن ۲۰۱۷ بود که عربستان، بحرین، مصر و امارات روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند و این کشور را به صورت زمینی و هوایی تحت محاصره قرار دادند. در آن زمان عربستان به عنوان رهبر جریان ضد قطر که کارزار تحریم این کشور را هدایت میکرد، چندین مورد را به عنوان شروط عادیسای روابط با قطر اعلام کرد که بحرین، امارات و مصر هم تحقق این شروط را خواستار شدند و آن را تایید کردند. سعودیها اعلام کردند که دوحه باید روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کند و تمامی دفاترش در ایران را ببندد. یکی دیگر از شروط کشورهای محاطرهکننده قطر، جنبه ایدئولوژیک داشت که مشخص بود ریاض به آنها خطدهی کرده است. آنها به قطر اعلام کردند که باید تمامی روابط خود با اخوانالمسلمین، حزبالله لبنان و حماس را قطع و این نهادها را رسماً بهعنوان گروههای تروریستی اعلام کند. چندی بعد هم شبکه العربیه در برنامههای خود اعلام کرد که قطر باید حمایتش از القاعده و داعش را قطع کند که با واکنش تند مقامات دوحه روبرو شد؛ اما این ادعاها هر ساله در سالگرد 11 سپتامبر مجدداً علیه قطر تکرار میشود. موضوع دیگری که سعودیها و همپیمانان آنها برای عادیسازی روابط با دوحه اعلام کردند، تعلیق فعالیت شبکه الجزیره و تعطیلی شعبههای این غول رسانهای دنیا و منطقه بود. همین مساله به خوبی نشان میداد که سعودیها از الجزیره بسیار هراس دارند و از این موضوع میترسند؛ چراکه تاثیر پروپاگاندای الجزیره و تاثیر آن بر افکار عمومی بیش از حدی است که سعودیها فکر میکردند و به همین دلیل است که از سال 2017 تاکنون، شبکهها و خبرگزاریهای ریز و درشت توسط عربستان در بسیاری از کشورهای آفریقایی، آسیایی، اروپایی و حتی آمریکا تاسیس شده است. این مساله فقط مشمول الجزیره نبود، بلکه سایت عرب۲۱، رصد، العربی الجدید و میدل ایست آی هم در فهرست تحریمی کشورهای محاصرهکننده قطر قرار گرفت. مساله دیگری که برای قطر بسیار عصبانی کننده بود، اشاره به دخالت دوحه در امور کشورهای عربی بود. سعودیها معتقدند بودند که قطر باید به مداخله در امور داخلی کشورهای مستقل خاتمه دهد و از سوی دیگر اعطای شهروندی به اشخاص تحت تعقیب دستگاههای امنیتی و دولتی عربستان، امارات، مصر و بحرین را متوقف کند و شهروندی قطری برای ملیتهای موجودی که قوانین آن کشورها (عربستان، امارات، مصر و بحرین) را نقض میکند را ملغی کند. این شرط به خوبی نشان از آن داشت که سعودیها میخواستند تمام منتسبان به اخوانالمسلمین و سایر مخالفان داخلی خود که به هر نحوی به قطر پناهنده شده بودند را زیر ضربه قرار دهد؛ امری که نمونه بارز آن حذف جمال خاشقجی و زندانی کردن صدها شاهزاده سعودی بود. این روند تا به این لحظه ادامه دارد؛ اما سه روز پیش که سومین سالگرد بحران مذکور بود، اخبار ضد و نقیضی از فعال شدن کشورهای حاشیه خلیج فارس برای حل و فصل این بحران مخابره شد که مجدداً امیدهایی از رفع محاصره قطر را مطرح کرده است.
سعودیها میخواستند تمام منتسبان به اخوانالمسلمین و سایر مخالفان داخلی خود که به هر نحوی به قطر پناهنده شده بودند را زیر ضربه قرار دهند؛ امری که نمونه بارز آن حذف جمال خاشقجی و زندانی کردن صدها شاهزاده سعودی بود
عقبنشینی عربستان:
از دروغ تا واقعیت!
تاکنون وساطتها و تلاشها برای حل اختلاف یا کاهش شدت منازعه میان قطر و چهار کشور عربی موفقیتآمیز نبوده است اما چهار روز پیش (جمعه) روزنامه القبس کویت به نقل از منابع بلندپایه عرب در حوزه خلیج فارس فاش کرد که این کشور درصدد کمرنگ کردن بحران میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و کاستن هجمههای رسانهای شدید میان آنها بوده که طی روزها و هفتههای اخیر علنی شده است. در بخشی از گزارش این روزنامه آمده است که این اقدام کویت با حمایت کامل آمریکا صورت میگیرد؛ چراکه آمریکا خواستار حل و فصل این بحران (حتی به صورت جزئی) است. طبق این گزارش، آمریکا میخواهد موضوع بسته شدن حریم هوایی قطر را حتی به صورت جزئی حل کند؛ به گونهای که آمریکاییها معتقدند، تداوم استفاده دوحه از حریم هوایی ایران میتواند به تهدید حساب نشده علیه نیروهای آنها منجر شود. در این راستا باید به جدیدترین موضع وزیر خارجه قطر رجوع کرد. اخیراً محمد بن عبدالرحمان آل ثانی در مصاحبه اختصاصی خود با شبکه الجزیره به بهانه سومین سالگرد قطع روابط عربستان، بحرین، مصر و امارات با قطر اعلام کرده که گفتوگوی ما با عربستان در اواخر سال گذشته میلادی مثبت بود اما این گفتوگو بدون دلیل متوقف شد. او ابراز امیدواری کرده که طرح جدید با طرحهای قبلی متفاوت باشد و بدون اشاره به جزئیات بیشتر درباره طرح جدید تنها اعلام کرد که این طرح از طرف کویت پیشنهاد شده است! تا به اینجای کار مشخص است که کویت مجدداً در حال ایفای نقش خود برای حل و فصل بحران موجود است و حتی مشخص است که یک طرح جدید برای اتمام این منازعه وجود دارد، اما مساله اینجاست که سعودیها همچنان از موضع بالا در حال تصمیمگیری و مخابره مواضع خود هستند. سند اثبات این ادعا را باید اظهارات روز گذشته عبدالله المعلمی، نماینده دائم عربستان سعودی در سازمان ملل دانست. او اعلام کرده که ازسرگیری روابط با قطر نیازمند این است که دوحه مطالبات قانونی کشورهای چهارگانه عربی (عربستان، امارات، بحرین، مصر) را برآورده کند و مقدمه این مطالبات، پایان دادن به حضور نظامی ترکیه و کاهش روابط با ایران است! مواضع نماینده عربستان در سازمان ملل به خوبی نشان میدهد که ریاض همچنان به دنبال آن است تا خواستههای قبلی خود که در سال 2017 میلادی آنها را مطرح کرده بود را به دوحه تحمیل کند که بخشی از آنها مربوط به رقابتهای منطقهای و فرامنطقهای است که عربستان، یا در آن احساس ضعف می کند، یا خروجی آن را به نفع خود نمیداند. اینکه دیده میشود ریاض بر خروج نظامیان ترکیه از قطر اصرار دارد، دو دلیل عمده دارد. نخست اینکه آنکارا حامی تفکر اخوانالمسلمین است و همین موضوع باعث شده تا اردوغان تمام توان خود را در حمایت از دولت وفاق ملی در لیبی به رهبری فائز السراج به کار بگیرد و از این رهگذر باعث تضعیف موضع سعودیها، مصر و امارات شود که در حال حمایت از ژنرال خلیفه حفتر هستند. دومین مساله این است که سعودیها هیچگاه مانور رسانهای و سیاسی آنکارا علیه ولیعهد سعودی در قضیه قتل خاشقجی را فراموش نمیکنند و همین موضوع تقابل را عیان کرده است. ریاض معتقد است که اگر قطر به سمت ترکیه متمایل نمیشد، بدون تردید شهروندان قطر ظرف مدت کمتر از یکماه از قحطی و گرسنگی کشته میشدند و به همین دلیل همچنان شاهد آن هستیم که سعودیها و حتی امارات روابط خوبی با ترکیه و قطر ندارند.
اضافه شدن ضلع سوم این معادله و پیوند ایران، ترکیه و قطر موجب شده تا سعودیها، امارات، مصر و بحرین از این موضوع نگران شوند و به همین دلیل است که ما میبینیم ریاض همچنان بر فاصلهگیری قطر از ترکیه و ایران تاکید دارد
در این میان اضافه شدن ضلع سوم این معادله و پیوند ایران، ترکیه و قطر موجب شده تا سعودیها، امارات، مصر و بحرین از این موضوع نگران شوند و به همین دلیل است که ما میبینیم ریاض همچنان بر فاصلهگیری قطر از ترکیه و ایران تاکید دارد. به هر ترتیب دادههای فعلی در سومین سالگرد منازعه سیاسی میان قطر و عربستان را نمیتوان امیدبخش دانست و آنها را مقدمهچینی برای آشتیکُنان به حساب آورد؛ چراکه در طول این سه سال سرمایهگذاریهای زیادی از سوی قطر در کشورهایی مانند ترکیه و ایران صورت گرفته و از سوی دیگر یک خوی ضدسعودی و ملیگرایی در دوحه به وجود آمده که نمادهای آن را میتوان در چسباندن پوسترهای شبانه امیر قطر در خیابانهای این کشور دانست!
دیدگاه تان را بنویسید