نگاهی به مهمترینچالشهای اسرائیل در چهل و یکمین سالروز قدس
بحران هویت و بنبست سازش
فرشاد گلزاری
یکی از دلایلی که جهان اسلام و کشورهای مسلمان، «قدس» را خط قرمز خود میدانند بحث ماهیت ایدئولوژیکِ آن است. قدس قبله اول مسلمانان بوده و به همین جهت نه تنها از منظر سمبلیک بلکه از حیث ماهوی برای کشورهای اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است. همین حالت در میان یهودیان مذهبی هم استوار است. آنها بیتالمقدس را اورشلیم مینامند و معتقدند که این مکان مقدس، وطنِ قومی آنها به حساب میآید. به عبارتی دیگر قدس از دو موضع مورد احترام است اما بدون تردید رژیم صهیونیستی به گونهای دیگر به آن نگاه میکند. واقعیت این است که در پروتکل یهود، این منطقه دارای یک وجاهت دینی است و به نوعی آن را یک راه حل نهایی برای تشکیل دولت یهود میدانند. اینکه مسلمانان در طیفهای گسترده و در کنار یکدیگر به نماز میایستند و در سوی دیگر نظامیان و نیروهای امنیتی اسرائیل با سلاح و مهمات جنگی در حال به آنها یورش میبرند و بازداشتشان میکنند، دقیقاً ریشه در همین مساله دارد. اسرائیل و تمام لایههای سیاسی - امنیتی آن از روز اول به دنبال این مساله بودند که با اخلال در نظم حاکم بر بیتالمقدس و اطراف آن و همچنین تحریف تاریخ و تغییر آرایش سرزمینی سرزمینهای اشغالی، این منطقه را بر اساس سناریوها و اهداف خود راهبری کند. در این میان ما شاهد آن هستیم که در طول سالیان گذشته، حفاریهای بسیار گوناگون و متنوعی از سوی اسرائیل در زیرزمینِ قدس انجام شده که بخشی از آنها جبه امنیتی و زیربنایی دارد اما بخشی دیگر از آن به تغییر اقلیم و تحریف واقعیات برمیگردد. اهمیت قدس برای اسرائیل به حدی است که در طرح معامله قرن شاهد آن هستیم که صهیونیستها تمام قدس را مدنظر دارند، نه بخشی از آن را. به همین دلیل است که ما شاهد پیشروی اسرائیلیها و بیپروا شدن آنها در مورد تسخیر و اشغال قدس هستیم. آنها علناً با این کار به دنبال آن هستند تا نه تنها اقلیم جمعیتی، بلکه ماهیت اسلامی قدس را تغییر دهند تا در نهایت به تمام دنیا بفهمانند که این مکان مقدس از روز اول متعلق به اسرائیل و ملت یهود بوده و حالا به آنها بازگردانده شده است! در این میان مهمترین سندی که نشان میدهد رژیم صهیونیستی در حال پیاده کردن چنین سناریویی بوده و خواهد بود، معامله قرن است. متاسفانه بسیاری از عوام و خواص فکر میکنند که معامله قرن از سوی آمریکا نوشته شده یا اینکه دولت فعلی ایالات متحده آن را پیشنهاد داده، در صورتی که این طرح تماماً اسرائیلی است و جمعی از نخبگان سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی تلآویو طی سالهای اخیر این طرح را به رشته تحریر درآوردند و آن را به ایالات متحده ابلاغ کردند. حتی گفته میشود که این طرح در دولت اوباما هم وجود داشته و به او ابلاغ شده اما در نهایت دولت ترامپ آن را اجرایی کرده است. هرچه در معامله قرن ریزتر میشویم، بیشتر به ارزش قدس پی میبریم و بهتر متوجه میشویم که چرا این مکان نه تنها برای مسلمانان بلکه برای صهیونیستها اهمیت دارد.
اسرائیل و پروژة قطع ریشهها
بدون تردید باید بگوییم که اسرائیل به دنبال شناسایی ریشهها است و در مرحله بعد هدف گرفتن و قطع همان ریشهها را در دستور قرار میدهد. به عنوان نمونه شاهد آن هستیم که جدیداً یک صف طولانی از اعراب برای بیعت با اسرائیل تشکیل شده که این وضعیت به حدی افزایش پیدا کرده که مقامات اسرائیل هم به این موضوع اشاره کردهاند. آنها نتوانستند خوشحالی خود را از این موضوع پنهان کنند و در نتیجه به زبان آمدند و از این وضعیت ابراز خوشحالی کردند. تا جایی که نتانیاهو این مساله را یک دستاورد بسیار بزرگ برای خود و اسرائیلیها میداند و به آن افتخار میکند. اینکه اعراب خلیج فارس با اسرائیل ارتباط داشتند، موضوع جدیدی نیست. این کشورها قبل از اینکه معامله قرن اعلام شود و با تلآویو بیعت کنند، ارتباطهای پنهان زیادی با رژیم صهیونیستی داشتند که سابقه آن به 15 تا 20 سال اخیر برمیگردد ولی حالا این موضوع از سوی اسرائیل علنی شده است. نتانیاهو و جناح راستگرای اسرائیل که از سال 2009 تاکنون در راس امور سیاسی - امنیتی قرار دارند با علنی کردن روابط خود با اعراب سعی کردند تا به هر ترتیب که شده وجاهت خود را در کشورهای عربی بالا ببرند و به دنیا (به زور) بگویند که اعراب «ما» را قبول دارند و ما یک دولت صلحطلب هستیم.
تمام فلسطینیهای حاظر در کره زمین در حال لحظهشماری هستند تا بینند سرنوشت معامله قرن چه میشود؛ صفوف طولانی بازگشت به خانه تشکیل شده که به نظر میرسد دلیلش اصرار جامعه بینالملل بر طرح دو کشوری است که این هم چالش چهارم اسرائیل به حساب میآید
همه میدانند که همین حالا بسیاری از طیفهای مردمی و حتی مسئولین در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین کشورهای اسلامیِ مستقر در آفریقا با موضوع علنی شدن رابطه اسرائیل و اعراب ارتباط برقرار نکردهاند. همین موضوع باعث میشود که تحرکات اسرائیل در اطراف قدس و همچنین اصرار بر اجرایی شدن معامله قرن بر اساس طرح یک کشوری به جایی برسد که افراطگرایی در منطقه با بالاترین حد برسد و در اینجاست که منافع اسرائیل تهدید میشود. اینکه بسیاری از جریانهای سلفی در مصر، تونس، الجزایر، سودان و بسیاری دیگر از کشورهای عربی با دولتهای خود درگیر میشوند و آنها را به دلیل ارتباط با اسرائیل ملامت میکنند و حتی تهدید به انتقام کردهاند، به خوبی نشان میدهد که دولتهای عربی باید آماده پرداخت هزینههای علنی شدن ارتباطشان با اسرائیل باشند. این دقیقاً اولین و مهمترین چالشی است که میتواند اسرائیل را به زودی با مخاطرههای زیاد رو در رو کند. در این میان کابینه جدید اسرائیل که بنی گانتس وزیر جنگ او شده، صریحا اعلام کرده که جزئیات معامله قرن را به دقت اجرایی خواهد کرد. یکی از این جزئیات الحاق کرانه باختری رود اردن به اراضی اشغالی است. این موضوع چالش دوم اسرائیل است؛ چراکه محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین روز گذشته (چهارشنبه) در جریان سخنرانی خود پس از نشست فوقالعاده با رهبران فلسطینی در شهر رامالله خاطرنشان کرد که دولت فلسطین و سازمان آزادیبخش فلسطین در آستانه انحلال تمامی توافقات و تفاهمهای حاصله با دولت آمریکا و اسرائیل از جمله توافقات امنیتی هستند و دلیل آن بیتوجهی اسرائیل به تبعات الحاق کرانه باختری و ماهیت این اقدام است. این که محمود عباس چنین کاری را عملیاتی خواهد کرد یا خیر، موضوع دیگری است اما بحث اصلی اینجاست که الحاق این منطقه به سرزمینهای اشغالی میتواند منطقه را به آتش بکشد. این مساله به حدی برای اسرائیل به یک چالش خطرناک تبدیل شده که نشریه فارن پالسی در گزارش خود صریحا نوشته بود که الحاق کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی به تغییر خاورمیانه و شروع فاز جدید خشونت و درگیری منجر خواهد شد. چالش سوم اسرائیل در وضعیت کنونی و در آستانه برگزاری روز قدس، سرنوشت سیاسی ترامپ است.
اسرائیل و تمام لایههای سیاسی - امنیتی آن از روز اول به دنبال این مساله بودند که با اخلال در نظم حاکم بر بیتالمقدس و اطراف آن و همچنین تحریف تاریخ و تغییر آرایش سرزمینی سرزمینهای اشغالی، این منطقه را بر اساس سناریوها و اهداف خود راهبری کنند
اینکه جو بایدن (نامزد حزب دموکرات) اعلام میکند که نباید دعوا با اسرائیل را علنی کرد یا اینکه اعلام کرده فلسطینیها باید اسرائیل را به رسمیت بشناسند، نشان میدهد که احتمالاً موضع ترامپ در انتخابات 2020 ایالات متحده ضعیف خواهد بود و حتی ممکن است رای نیاورد. به همین جهت است که اسرائیلیها از یک سو به بایدن نزدیک شدهاند و از سوی دیگر هم به دنبال اجرای هرچه سریعتر معامله قرن هستند. به هر ترتیب تمام فلسطینیهای حاظر در کره زمین در حال لحظهشماری هستند تا بینند سرنوشت این طرح چه میشود؛ چراکه صفوف طولانی بازگشت به خانه تشکیل شده که به نظر میرسد دلیلش اصرار جامعه بینالملل بر طرح دو کشوری است که این هم چالش چهارم اسرائیل به حساب میآید.
دیدگاه تان را بنویسید