گزارش «توسعه ایرانی» از تحرکات جدید صهیونیستها برای الحاق کرانه باختری
بایکوت هویت یک سرزمین به سبک لیکود
فرشاد گلزاری
چند روز پیش (دوم اردیبهشت) خبر توافق میان بنی گانتس (رهبر ائتلاف آبی و سفید) و بنیامین نتانیاهو (رهبر حزب لیکود) از سوی رسانهها منتشر شد که نشاندهنده کنار آمدن دو طرف با یکدیگر برای تشکیل کابینه بود. پس از انتشار این خبر بسیاری از مخالفان نتانیاهو مانند آویگدور لیبرمن (رهبر حزب اسرائیل خانه ما و وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی) با تشکیل کابینه و نخستوزیری چرخشی مخالفت کردند و تمام هجمههای خود را علیه وی به کار بردند؛ تا جایی که در کمتر از سه روز دادههایی از تلآویو مخابره شد که نشان داد مخالفان نتانیاهو حتی با نخستوزیری یکسال و نیمه او هم مخالف هستند و حتی کار به جایی کشید که مخالفان وی به دنبال فعال کردن مجدد پروندههای فساد اداری و اقتصادی او بودند تا از این طریق بتوانند او را مورد هدف قرار دهند. طی هفتهها و ماههای اخیر و حتی قبل از تشکیل دولت ائتلافی فعلی در اسرائیل شاهد آن بودیم که انتقادهای زیادی علیه نتانیاهو به وقوع پیوست و کار به جایی رسید که پس از سه دوره برگزاری انتخابات کنست در اسرائیل باز هم هیچ امیدی به تشکیل دولت نبود؛ اما به نظر میرسد که در دو هفته اخیر اتفاقهای زیادی در مورد تشکیل کابینه به وقوع پیوسته است که درنهایت دو طرف با وجود ادامه اختلافها به ائتلاف با یکدیگر تن دادند. به هر ترتیب کابینه ائتلافی تشکیل شد و قرار بر این است که نتانیاهو در دور اول (به مدت یک سال و نیم) نخستوزیری خود را شروع کند و در دور دومِ نخستوزیری، بنی گانتس به مدت یک سال و نیم عهدهدارِ این مقام و منصب باشد. این وضعیت دقیقاً همانجایی است که نتانیاهو احساس میکند به هر ترتیب که شده باید طی مدت نخستوزیریاش فضا را به گونهای جلو ببرد که بعدها باز هم بتواند عهدهدار مسئولیت در این رژیم باشد یا ادوار آینده به صورت دیگر وارد عرصه سیاسی شود. به همین جهت او به دنبال آن است تا بتواند به هر ترتیب و روشی که شده خود را پیگیر آرمانهای یهود و تحقق خواستههای مردم سرزمینهای اشغالی نشان دهد. به همین جهت یکی از سناریوهای اصلی که نتانیاهو به صورت ویژه در دستور کار خود قرار داده، مساله الحاق کرانه باختری رود اردن به سرزمینهای اشغالی است که به قبل از انتخابات دور سوم و در خلال تشکیل کابینه اسرائیل بارها و بارها به آن اشاره کرده بود.
اینکه واشنگتن از اسرائیل میخواهد تا با فلسطینیها مذاکره کند، نشان میدهد که ایالات متحده از تبعات الحاق کرانه باختری هراس دارد و مطمئن است که با پاسخ سخت گروههای فلسطینی روبرو خواهد شد
اسرائیل دره اردن را میخواهد، اما چرا؟
یادمان باشد که اسرائیل بر اساس راهبردهای کلی که در کتب خود دارد و همچنین مسائلی که تئودور هرتسل (بنیانگذار جنبش سیاسی صهیونیسم) و سایر اندیشمندان پشت صحنة این سیاستها بدان اشاره کردهاند، حرکت میکند و تمام سیاستها و اظهارات مهرههای سیاسی - امنیتیِ سابق، فعلی و آینده اسرائیل بر اساس همین راهبردها شکل گرفته و خواهد گرفت. باید متوجه باشیم که از کرانه باختری در پروژه صهیونیستها به عنوان سرزمین «دولت یهود» نام برده شده است و دولت اسرائیل این قضیه را تا الحاق پیش خواهد برد. به عبارتی دیگر الحاق کرانه غربی رود اردن را باید بخشی از ادبیات سیاسی اسرائیل دانست. به همین جهت است که قبل از تشکیل کابینه و قبل از برگزاری دور سوم انتخابات کنست، نتانیاهو اعلام کرد که نقشهبرداری از این منطقه با کمک کارشناسان آمریکایی در حال انجام است. عدهای بر این عقیده بودند که نتانیاهو در آن زمان به دنبال جمعآوری رای برای خود و حزبش بود و عملاً از این موضوع فقط به عنوان اهرم فشار به نفع خود استفاده کرده است؛ اما حالا که کابینه تشکیل شده، باز هم شاهد آن هستیم که نتانیاهو بر الحاق کرانه باختری بیش از هر موضوع دیگری تکیه دارد. یکی دیگر از دلایلی که اسرائیل بحث کرانه باختری را در دستور کار قرار داده بحران مسکن است. این مسئله نه تنها در زمان نتانیاهو بلکه در زمان نخستوزیرهای قبلی این رژیم هم مطرح بوده است؛ به همین دلیل تنها جایی که میتوان از آن برای رفع این مشکل استفاده کرد کرانه باختری است. از اینرو اگر به مذاکرات اسرائیل و فلسطینیها از روز اول تاکنون نگاه کنیم میبینیم که آنها به هیچ وجه در مورد شهرکسازی و پروژه الحاق کرانه باختری کوتاه نیامده و همیشه این مساله را در دستور کار قرار دادهاند و حالا هم که به دنبال ضمیمه این منطقه به سرزمینهای اشغالی هستند. این در حالیست که نباید از جایگاه و اهمیت زمینهای حاصلخیز غور اردن در ادبیات محیطی اسرائیل غافل شویم اما مساله دیگر منابع آبی کرانه باختری است. این موضوع را به خاطر بسپارید که اسرائیل همچنان با معضل کمبود منابع آبی دست و پنجه نرم میکند و این مساله را نوعی تهدید امنیت ملی خود میداند. به همین سبب برای تامین منابع آبی خود دست به هر کاری میزند؛ به گونهای که با صرفنظر از منابع آبی کرانه باختری، باید به این نکته توجه شود که بخش اعظمی از منابع آبی اسرائیل در بلندیهای جولان قرار دارد که این منطقه هم چند ماه پیش با دستور یک طرفة آمریکا، به تلآویو داده شد.
الحاق کرانه غربی رود اردن را باید بخشی از ادبیات سیاسی اسرائیل دانست و به همین جهت است که نتانیاهو قبل از تشکیل کابینه اعلام کرد نقشهبرداری از این منطقه با کمک کارشناسان آمریکایی در حال انجام است
چراغ سبز واشنگتن، مخالفت اتحادیه اروپا
صرفنظر از اهمیت ویژه کرانه باختری برای اسرائیل و همچنین مسائل داخلی و حزبی که نتانیاهو به دنبال آن است، باید به این مساله مهم توجه داشته باشیم که این اقدام نه تنها به معنای جدا کردن خاک اردن و مصادره آن به نفع اسرائیل است، بلکه بخشی از معامله قرن به حساب میآیند. بسیاری از مخاطبان و حتی کارشناسان فکر میکنند که الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی، یک مساله جدا از معامله قرن است؛ در صورتی که این موضوع کاملاً غلط است. چراکه الحاق دره اردن بخشی از معامله قرن است که کلیت آن توسط ایالات متحده و اعرابِ خلیجفارس تایید شده است اما مساله این است تا زمانی که آمریکاییها در مورد الحاق کرانه باختری رود اردن به اسرائیل چراغ سبز نشان ندهند، این اقدام به هیچ وجه عملیاتی نمیشود. در این رابطه شاهد بودیم که دوشنبه شب یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که واشنگتن ضمن آنکه آماده است تا با حاکمیت و اعمال قوانین اسرائیل در بخشهایی از کرانه باختری رود اردن موافقت کند، از اسرائیل میخواهد تا با فلسطینیان مذاکرات بیشتری انجام دهد. این موضعگیری بدان معناست که هیچ مخالفتی از سوی آمریکا در مورد الحاق کرانه باختری وجود ندارد اما اینکه واشنگتن از اسرائیل میخواهد تا با فلسطینیها مذاکره کند، نشان میدهد که ایالات متحده از تبعات الحاق کرانه باختری هراس دارد؛ چراکه ممکن است با پاسخ سخت گروههای فلسطینی روبرو شود. این در حالیست که صائب عریقات، دبیر کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین در گفتگوی تلفنی با آن لیندی (وزیر خارجه سوئد) و برنارد کوینتن (رئیس دفتر وزیر خارجه بلژیک) درباره آخرین تحولات فلسطین و تدابیر دولت اسرائیل و تلاشش برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری و غور اردن رایزنی کرده و آنها هم مخالف این موضوع هستند. به موازات این تحولات قرار است وزرای خارجه اتحادیه عرب فردا (پنجشنبه، یازدهم اردیبهشت) نشست فوقالعادهای را از طریق ویدئو کنفرانس به منظور بررسی مقابله با طرح الحاق کرانه باختری برگزار کنند. به هر ترتیب احتمال الحاق کرانه باختری دور از ذهن نیست، اما بدون تردید واکنشهایی را به همراه خواهد داشت که کار را برای نتانیاهو سخت خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید