گزارش «توسعه ایرانی» از ابعاد آتشبس طالبان با آمریکا و آینده مذاکرات
صلح شکننده!
فرشاد گلزاری
بدون تردید افغانستان یکی از نقاطی است که نه تنها برای خبرنگاران بلکه برای بسیاری از مردمان سراسر دنیا، جغرافیای ناشناخته به حساب میآید. زمانی که اسم این کشور در اروپا و بسیاری از کشورهای عربی میآید بدون درنگ اولین فضایی که در ذهن آنها تداعی میشود طالبان و به دنبال آن انفجار، انتحار، جنگ و خونریزی است. درست است که جغرافیای افغانستان بر اساس آمارها و مستندات موجود، خطرناکترین نقطه برای خبرنگاران به حساب میآید اما اگر کسی بخواهد در مورد این کشور از حیث سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی تحقیق کند بدون تردید نه تنها آلودة آن میشود بلکه دل کندن از اخبار این کشور و کنکاش در مورد آن تقریباً ناممکن است. سرزمینی که از چنگیزِ مغول گرفته تا لشگر چهلم ارتش سرخ شوروی در باتلاق آن گیر افتادند و پس از آن هم ارتش آمریکا از 2001 تا به امروز درگیر مسائل نظامی و امنیتی است و ایالات متحده را هم با هزینههای چند صد میلیارد دلاری درگیر کرده است. این گفتهها در مدح و تمجید افغانستان نیست، بلکه واقعیتهای سیاسی و میدانی موجودی است که بسیار تلخ و زننده در ذهن ما جای گرفته و هر روز هم اخبار آن توسط خبرگزاریهای جهان منعکس میشود. اینکه چرا تمام کشورهای غربی و اروپایی تا به این حد برای اخبار افغانستان ارزش قائل هستند و آنها را مهم میشمارند، هیچ دلیلی ندارد جز اینکه آنها به واسطه عضویت در ناتو اقدام به اعزام سربازان خود به این کشور کردهاند و تاکنون همپای آمریکاییها در خاک افغانستان حضور دارند. آنها در طول 18 سال و نیمِ اخیر بارها تا آخرِ خطِ صلح با طالبان پیش رفتهاند، اما کمی بعد شاهد آن بودیم که با شلیک یک گلوله یا یک انفجار از پیش تعریف نشده همه چیز نقش بر آب شده و تمام امیدها به بنبست رسیده است.
هجمه بر شاخههای طالبان در افغانستان و مرز مشترک با پاکستان تا حد زیادی افزایش پیدا کرده و این دقیقاً همان مولفهای است که باعث میشود نگاهها به صلح در افغانستان با شک و تردید جدی همراه باشد
ترامپ و حساب ویژهاش روی افغانستان
اخیراً شاهد آن بودیم که رئیسجمهوری آمریکا همانند گذشته در مورد مذاکره با طالبان بسیار امیدوارانه سخن گفته و حتی معتقد است که ظرف دو هفته آینده تکلیف آنها با طالبان یکسره میشود. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در مصاحبهای با رادیو آی هرت اظهار کرده که ما (آمریکا) برای آنکه با طالبان در افغانستان به یک توافق صلح دست یابد در موقعیت بسیار حساس و البته خوبی قرار داریم و من فکر میکنم ما به چنین توافقی بسیار نزدیک هستیم. ترامپ در ادامه سخنان خود اظهار کرد من فکر میکنم شانس خوبی وجود دارد برای آنکه ما به زودی چنین توافقی داشته باشیم. ما در دو هفته آینده این موضوع را میفهمیم؛ البته این صحبتها به این معنی نیست که ما به زودی قرار است توافق صلح را اعلام کنیم، اما در دو هفته آینده ما این موضوع را خواهیم فهمید!
این اظهارات دونالد ترامپ در حالی مطرح شد که «مایک پامپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا در مسیر عزیمت به کنفرانس امنیتی مونیخ که در آنجا قرار است با اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان دیدار کند، اعلام کرده که در دو روز گذشته (پنجشنبه و جمعه) مذاکرات صلح افغانستان پیشرفت داشته است. ما امیدوار هستیم بتوانیم به جایی برسیم که شاهد کاهش چشمگیر خشونتها، نه فقط روی یک تکه کاغذ بلکه به صورت عملی آن باشیم و شاهد قابلیت کاهش کاملاً جدی خشونتها در افغانستان باشیم. اگر ما بتوانیم به آنجا برسیم میتوانیم این موضع را برای مدتی حفظ کنیم و در ادامه خواهیم توانست بحثهای جدی و واقعی را با نشستن همه افغانها در پای میز مذاکره و یافتن یک آشتی واقعی و مسیر حرکت به جلو انجام دهیم.
تا به اینجا اگر نگاهی به سخنان پمپئو و ترامپ بیندازیم میبینیم که هر دو نفر هیچ داده مشخص و ثابتی در مورد آتشبس با طالبان ارائه نکردند و تنها حرف از امید و آرزوهایی است که مشخص نیست مبنای آن در کجا قرار دارد. اینکه تمام دادههای آمریکا و مقامات این کشور بر اساس مذاکراتی است که در دوحه میان نمایندگان طالبان و ایالات متحده برقرار است، یک شوخی سیاسی با دادههای بسیار ضعیف است؛ چراکه اساساً بیش از نیمی از کارشناسان و حتی دنبالکنندگان اخبار افغانستان و مذاکرات صلح این کشور نمیدانند که طالبان فارغ از کادر رهبریاش از شاخه نظامی و شاخه سیاسی تشکیل شده است. درست است که هر دو شاخه در هماهنگی با یکدیگر عمل میکنند، اما واقعیت این است که هسته تندروی طالبان همچنان در حال ملامت تیم مذاکرهکننده و بسیاری از رهبران سطح بالای این جریان هستند که پای میز مذاکره با آمریکا نشستهاند. از این منظر ما شاهد بودیم که در دور قبل همهچیز برای امضای توافق میان دو طرف مهیا و فراهم بود، اما عملیات طالبان که به کشته شدن یک نظامی آمریکا منجر شد، همه چیز را به هم ریخت و تا هفتههای متعدد شاهد عملیاتهای گوناگون طالبان بودیم. به همین جهت است که میگوییم خوشبینی مقامات ایالات متحده آن هم در بازهای که بیش از نیمی از خاک افغانستان در دست طالبان است، تا حدودی خوشبینی به حساب میآید، نه واقعیت سیاسی و میدانی.
برای درک این موضوع کافیست به خبری که روز گذشته (جمعه) توسط رویترز منتشر شد نگاه کنیم. در این خبر آمده که وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد نظامیان این کشور شامگاه پنجشنبه طی حملهای هوایی، یکی از فرماندهان عالیرتبه طالبان در ولایت بلخ را کشتهاند. بر اساس معلومات و مستندات موجود، «مولوی سردار محمد»، از اعضای بلندپایه کمیسیون نظامی طالبان، به همراه هشت نفر دیگر از اعضای طالبان کشته شدند. همین یک خبر کوتاه به خوبی نشان میدهد که نه تنها صلح و آتشبس در افغانستان و میان آمریکا و طالبان بسیار شکننده است، بلکه به هیچ وجه نمیتوان گفت که هستة تندروی طالبان دست از کار برداشته و منتظر صلح با آمریکاییهاست!
واقعیت این است که هسته تندروی طالبان همچنان در حال ملامت تیم مذاکرهکننده و بسیاری از رهبران سطح بالای این جریان هستند که پای میز مذاکره با آمریکا نشستهاند
تقریر خشونت، از رویا تا واقعیت!
واقعیت این است که تحولات افغانستان در حوزه میدانی، تا حدود زیادی با تحولات پاکستان ارتباط تنگاتنگ دارد. شامگاه چهارشنبه گذشته منابع خبری افغانستان گزارش دادند که «شهریار محسود»، یکی از رهبران ارشد طالبان پاکستان و نفر سوم این تشکیلات تروریستی بر اثر انفجار یک بمب کنار جادهای در ولایت کُنر افغانستان واقع در شرق این کشور کشته شده است. این خبر دقیقاً نشان میدهد که هجمه بر شاخههای طالبان در افغانستان و مرز مشترک با پاکستان تا حد زیادی افزایش پیدا کرده و این دقیقاً همان مولفهای است که باعث میشود نگاهها به صلح در افغانستان با شک و تردید جدی همراه باشد. این در حالیست که دولت وحدت ملی افغانستان اخیراً اعلام کرده که کابل از آتشبس دوهفتهای طالبان و آمریکا استقبال میکند و این موضوع دقیقاً میتواند زیربنای صلح پایدار باشد. به هر ترتیب مساله اصلی در این میان عدم هماهنگی میان جبهههایِ میدانی طالبان با تیم مذاکرهکننده این جریان در دوحه است که البته تا حد زیادی پاکستان هم در این میان دخیل در ماجرا خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید