پشتپرده اعلام رسمی خروج نظامیان امارات از یمن
کنترل از راه دور!
فرشاد گلزاری
با گذشت حدود پنج سال از تجاوز نظامی عربستان سعودی به یمن، همچنان ابهامهای متعددی در مورد آینده این کشور وجود دارد. سعودیها در ابتدا قصد داشتند به تنهایی وارد صحنه یمن شوند و قرار بر این بود که تمام مسائل میدانی و سیاسی مربوط به این بحرانی که خودشان آن را کلید زده بودند، فقط از طریق کانال ریاض پیگیری و رهبری شود؛ به عبارتی دیگر عربستان به دنبال آن بود تا اتاق هدایت و راهبری پروژه یمن را بر اساس سیاستهای خود شکل داده و آن را پیش ببرد. در همین راستا پس از بررسیهایی که در خاک عربستان توسط محمدبنسلمان، وزیر دفاع و ولیعهد عربستان و تیم وی صورت گرفت، سناریو تا حد زیادی تغییر پیدا کرد. سعودیها به این نتیجه رسیدند که به صورت انفرادی و با اصرار بر سناریوی یکجانبهگرایی نمیتوانند صحنه سیاسی و خصوصاً میدانی یمن را مدیریت کنند و به همین دلیل بحث تشکیل ائتلاف عربی از سوی ریاض مطرح شد. در آن زمان (به دلیل تهدیدات امنیتی و عملیاتهای پی در پی انصارالله در اقصی نقاط یمن) قرار بر این شد تا عبدربه منصور هادی (رئیسجمهور مستعفی یمن) اوضاع را به نوعی در دست بگیرد و عربستان هم سراپا از او حمایت کرد، اما مشکل ریاض این بود که کمیتههای مردمی یمن به هیچ وجه زیر بار دستورات منصورهادی نرفتند و از سوی دیگر اوضاع در میدان کاملاً بهم ریخته و خطرناک بود. در این میان باید متوجه بود که در تئوریِ منازعاتِ داخلی که نظیر آن را میتوان در سوریه یا حتی سودان مشاهده کرد، آنچه که بر تمام معادلات سیاسی تاثیر میگذارد، «پیشرویهای میدانی و عملیاتی» است. اساساً تمام کشورها و بازیگرانی که در یک پرونده منازعه ورود میکنند به دنبال تامین منافع هستند که در دنیای امروز این یک امر کاملاً عادی و متاسفانه پذیرفته شده است؛ اما آنچه که در این بین کفه ترازو و سطحِ منازعه را به نفع دیگری رقم میزند، پیشرویهای میدانی و پیروزیهای نظامی است.
اماراتیها به دنبال آن بودند تا دولت نصف و نیمه عبدربه منصور هادی که تحت حمایت عربستان است را با بنبست روبرو کنند و شورای انتقالی را به جای آن بگنجانند که موفق شدند و حالا به دنبال «کنترل از راه دورِ» اوضاع یمن هستند
ریاض - ابوظبی:
از شراکت تا اختلاف!
بر اساس همین تئوری که بدان اشاره شد، سعودیها دستِ آخر به این نتیجه رسیدند که باید برای پیروزی در یمن و آنچه برای خود به عنوان راهبرد ترسیم کردهاند، کشورهای عربی منطقه را با خود در این ماجرا همسو کنند و به همین جهت ائتلاف عربی را تشکیل دادند. در ابتدا بسیاری از کشورهای عربی قصد ورود به این ائتلاف در یمن را داشتند، اما کمی بعد که تعداد تلفات سعودیها در شمال یمن مشخص و تصاویر آن در شبکههای اجتماعی سراسر دنیا دست به دست شد، موضع این دولتها تاحدودی تغییر پیدا کرد. برای مثال مصر به عنوان بزرگترین و آموزشدیدهترین ارتش عربی در دنیا از ورود به کارزار یمن انصراف داد. در آن زمان سعودیها مشوقهای اقتصادی زیادی برای قاهره در نظر گرفتند اما باز هم مصر این درخواست را رد کرد. پاکستان هم بهرغم اصرار عربستان، وارد یمن نشد و سیاست میانهروی را در دستور کار خود قرار داد. در این میان امارات متحده عربی، دعوت عربستان را پذیرفت و وارد مدارِ عملیاتی بحرین شد و از سوی دیگر سودان به رهبری «عمرالبشیر» هم با عربستان هماهنگ شد و نیروهای خود را به عنوان جنگجویان اجارهای در اختیار ابوظبی و ریاض قرار داد و اماراتیها مسئولیت آموزش آنها در جنوب یمن را به عهده گرفتند. در این معادلات، آرام آرام شاهد آن بودیم که ساختار نظامی ائتلاف عربی در یمن (هرچند که بسیار کوچک و ناقص بود) شکل گرفت و قرار بر این شد تا سعودیها از طریق آسمان عملیات هوایی خود را آغاز کنند و بخشی از نیروهای زمینی خود را در شمال یمن مستقر کردند. بر همین اساس، اماراتیها هم در جنوب یمن مستقر شدند و علاوه بر آموزش سودانیها، اقدام به تشکیل شورای انتقالی جنوب یمن کردند که البته در ابتدا از آنها به صورت علنی رونمایی نکرده بودند؛ اما به هر ترتیب آنها در جنوب یمن برای خود منافعی قائل شده بودند و برای حفظ این منافع دست به تشکیل شاخه نظامی شورای انتقالی یمن (حزام الامنی) زدند که از آنها به عنوان کمربند امنیتی جنوب یمن نام برده میشود.
تمام این روند دچار تزلزلهای بسیار زیادی شد و درنهایت شاهد ایجاد اختلاف میان امارات و عربستان سعودی بودیم؛ چراکه عملیاتهای انصارالله (خصوصاً حملات پهبادی) باعث شد تا اخیراً محمد بن راشد (حاکم قطب تجاری و اقتصادی دُبی) در جلسه خصوصی با محمد بنزاید (حاکم دوفاکتوی ابوظبی و بازیگر نقش اول امارات) تبعات انسانی و اقتصادی حملات انصارالله به خاک امارات را برای وی تشریح و گوشزد کند که اقتصاد این کشور در آستانه تهدید سخت قرار گرفته است.
خروجِ استراتژیک:
از دروغ تا واقعیت!
احساس ترس امارات باعث شد تا این کشور روز دوشنبه علناً و به صورت رسمی خروج نظامیانش از یمن را اعلام کند. در این رابطه عیسی المزروعی، فرمانده عملیات مشترک یمن اظهار کرد: استراتژی جدید مستقیماً بر پایه ارتش یمن (نیروهای وابسته به دولت مستعفی) بنا شده است؛ ارتشی که آموزش دیده و مجهز شده است تا بتواند مأموریتهای جنگی خود را به تنهایی و بدون تکیه به نیروهای اماراتی که به «استراتژی غیرمستقیم» روی آوردهاند، انجام دهد. مزروعی همچنین خاطرنشان کرد که پس از گذشت پنج سال از عملیات «طوفان قاطع» استراتژی نیروهای امارات از مستقیم به غیرمستقیم تغییر کرده است. نیروهای مسلح امارات و عملیات ویژه با تمامی یگانهایش در قالب بیش از ۱۵۰۰۰ نیرو در شهرهای مختلف و استانهای یمن حضور داشتند و هواپیماهای مختلف نیروهای مسلح امارات طی دوره حضور در یمن بیش از ۱۳۰ هزار مورد پرواز داشته و بیش از ۵۰۰ هزار ساعت بر فراز مناطق عملیاتی پرواز کردهاند. این فرمانده نظامی امارات مدعی شد که نیروی دریایی امارات به تنهایی با بیش از ۳۰۰۰ دریانورد جنگجو در سه یگان، در یمن حضور داشته و معتقد است که نیروهای امارات نقش اصلی را در آزادسازی ۸۵ درصد از مجموع ۹۰ درصد اراضی آزاد شده ایفا کردند.
سعودیها ابتدا به این نتیجه رسیدند که به صورت انفرادی و با اصرار بر سناریوی یکجانبهگرایی نمیتوانند صحنه سیاسی و خصوصاً میدانی یمن را مدیریت کنند و به همین دلیل بحث تشکیل ائتلاف عربی از سوی ریاض مطرح شد
آنچه در سخنان مزروعی بیش از هر چیز دیگر جلب توجه کرد، آمار تلفات اماراتیها در یمن بود. او شمار تلفات نیروهای امارات در یمن را ۱۰۸ نظامی اعلام کرد و این در حالیست که منابع میدانی این آمار را بسیار کمتر از حد واقعی خود ارزیابی میکنند. اما آنچه در انتها باید گفته شود، هزینهها یا فایدههای امارات در یمن نیست، بلکه بحث اصلی استراتژی جدید امارات در یمن است. بر اساس دادههای موجود تصمیم امارات برای خروج نیروهایش از یمن خروجِ نمادین است؛ چرا که این کشور شبهنظامیان وابسته به خود را در یمن تشکیل داده و اکنون به دنبال آن است تا در برابر جامعه جهانی از تبعات تجاوزات خود در یمن فرار کند. کاملاً واضح است که امارات به دنبال حل تاکتیکی پیچیدگیهای جنگ در یمن پس از ایفای نقش موثر و فاجعهآمیز در این جنگ است. آنها از سوی دیگر به دنبال آن بودند تا دولت نصف و نیمه عبدربه منصور هادی که تحت حمایت عربستان است را با بنبست روبرو کنند و شورای انتقالی را به جای آن بگنجانند که موفق شدند و حالا به دنبال «کنترل از راه دورِ» اوضاع یمن هستند تا به دنیا بگویند ما تغییر استراتژی دادیم و به دنبال حل و فصل پرونده یمن هستیم!
دیدگاه تان را بنویسید