نتانیاهو با رئیس شورای انتقالی سودان دیدار کرد
تلاش برای عادیسازی روابط با کشورهای اسلامی
فرشاد گلزاری
این روزها محور بیشتر اخباری که در رسانههای سراسر جهان منتشر میشود، رژیم صهیونیستی و مسائل مربوط به آن است. آنچه از هفته پیش تاکنون و پس از اعلام معامله قرن توسط دونالد ترامپ اتفاق افتاده، یک مانور رسانهای با محوریت همین موضوع بوده که البته انتقادهای زیادی را به دنبال داشته است. این مانور رسانهای در گذشته هم وجود داشت؛ چراکه مالکان طیف عمدهای از رسانهها و مطبوعات مطرح دنیا یا یهودی هستند یا سردبیران، مسئولان تولید محتوا و خبرنگاران آن یک قرابت و ارتباط ویژه با اسرائیلیها دارند. به همین جهت است که چند روز قبل از اعلام معامله قرن توسط ترامپ تا همین امروز شاهد آن هستیم که انواع و اقسام تحلیلها در مدح و تایید این طرح از سوی بسیاری از رسانههای مکتوب و دیجیتال جهان منتشر شده است. در این میان آنچه که پس از بزرگنمایی طرح معامله قرن در دستور کار رسانهها و همچنین تیم سیاسی و رسانهای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل قرار گرفت، بحث الحاق دره اردن و کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی بوده که تا به امروز هم این روند ادامه دارد؛ تا جایی که اکثر طیفهای سیاسی و مذهبی اسرائیل به این نتیجه رسیدهاند که این دو منطقه بدون هیچ درگیری و تنشی باید به سرزمینهای اشغالی الحاق شود.
سعودیها از اینکه به صورت مستقیم روابط خود را با اسرائیل علنی کنند هراس دارند و به همین دلیل در حال ایفای نقش تسهیلکننده سیاسی و اقتصادی برای اسرائیل در سناریوی عادیسازی روابط تلآویو با کشورهای اسلامی (فارغ از جغرافیای آفریقا یا آسیا) هستند
اسرائیل در کمین آفریقا
اما آنچه در این میان و خصوصاً در دو روز اخیر به سرتیتر اخبار و گزارشهای رسانههای داخلی اسرائیل و سایر رسانهها تبدیل شده، مساله عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای اسلامی است. شاید برای بسیاری از مخاطبان این موضوع کمی عادی به نظر برسد و آن را یک موضوع تکراری قلمداد کنند و در آخر بگویند که مگر بجز کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، قرار است کشورها و دولتهای دیگر با تلآویو سازش کنند؟ پاسخ مثبت است؛ اما جغرافیای اقدامِ اسرائیل تفاوت دارد. برای ورود به اینکه اسرائیل و در صدر آن نتانیاهو، قرار است کدام کشورها را پس از اعراب خلیجفارس وادار به عادیسازی روابط با تلآویو کند و اساساً کدام کشورها این مسیر را برای رژیم صهیونیستی هموار میکند باید نگاهی به اعضای سازمان همکاری اسلامی بیندازیم. در این سازمان بیش از 55 کشور عضو هستند که بخش عمده آن را کشورهای آسیایی و سپس آفریقایی تشکیل میدهد. دو کشور هم (گویان و سورینام) از آمریکای جنوبی در این سازمان عضو هستند و آلبانی (به عنوان تنها کشور مسلمان اروپایی) از جغرافیای قاره سبز در این سازمان عضویت دارد. با نگاهی به فهرست این کشورها به خوبی میبینیم که اکثر کشورهای آسیاییِ عضو این سازمان از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بسیار بهتری نسبت به کشورهای آفریقایی برخوردار هستند. همین موضوع بعلاوه اینکه عربستان سعودی و امارات متحده عربی خود را به عنوان پیش قراولهای جهان اسلام به دنیا معرفی کردهاند، باعث میشود که بخش زیادی از دولتهای آفریقایی و حتی کشورهای ضعیفِ آسیایی، به سعودیها و اماراتیها نزدیک شوند. برای مثال کشوری مانند جیبوتی که جمعیت و گستره بسیار کوچکی را در اختیار دارد و اقتصادش بسیار ضعیف است، از دیرباز تاکنون یکی از مناطقی بوده که سعودیها به آن چشم داشتند و حالا که یمن در حدود پنج سال اسیر درگیری و جنگ است، ریاض به دلیل اشراف جیبوتی بر خلیج عدن و همچنین قطع ارتباط این کشور با ایران، نه تنها مشوقهای مالی زیادی را برای این کشور کوچک دست و پا کرد، بلکه هزینه بسیاری از پروژههای عمرانی آن را مستقیماً به عهده گرفت. حتی کشوری مانند مصر که بزرگترین ارتش کشورهای عربی را در اختیار دارد و روزی به عنوان رهبر جهان اسلام شناخته میشد، حالا زیر نظر عربستان، سیاست و اقتصاد ضعیف خود را پیش میبرد. همین مسائل به خوبی نشان میدهد که سعودیها تا چه حد در آفریقا نفوذ سیاسی و به خصوص نفوذ اقتصادی دارند. در این میان آنچه که حائز اهمیت و مهم قلمداد میشود، بسترسازی عربستان برای اسرائیل است. سعودیها همچنان از اینکه به صورت مستقیم روابط خود با اسرائیل را علنی کنند هراس دارند و به همین دلیل در حال ایفای نقش تسهیلکننده سیاسی و اقتصادی برای اسرائیل در سناریوی عادیسازی روابط تلآویو با کشورهای اسلامی (فارغ از جغرافیای آفریقا یا آسیا) هستند.
چرا سودان؟!
روز گذشته اخبار بسیار متعدد، همراه با واکنشهای ریز و درشت در مورد ملاقات عبدالفتاح البرهان، رئیس شورای انتقالی سودان و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در شهر «عنتیبی» اوگاندا را شاهد بودیم که دقیقاً نشان میدهد اسرائیل در رابطه با پرونده عادیسازی روابطش با کشورهای اسلامی در حال خزیدن به سمت آفریقا است. این دیدار به حدی مهم و البته دور از انتظار بود که علاوه بر جامعه سودان، مقامات رسمی این کشور از برگزاری چنین دیداری آن هم با نخستوزیر اسرائیل اظهار بیاطلاعی کردند. این مساله زمانی فاش شد که بنیامین نتانیاهو در توییتهایی به زبان عربی این اتفاق را تأیید کرد و از توافقی سخن گفت که به موجب آن، قرار است روابط سودان و اسرائیل عادی شود!
نکته بسیار جالبتر که دقیقاً نشان میدهد اسرائیل به دنبال برقراری روابط با کشورهای گمنام یا کماثرِ سازمان همکاری اسلامی بوده، گزارش الجزیره است. الجزیره گزارش داده که نتانیاهو از رئیس شورای انتقالی سودان خواسته است که آسمان سودان را به روی پروازهای این رژیم به آمریکای لاتین بگشاید؛ این دقیقاً همان بسترسازی عربستان و امارات در پشت پرده است که نشان میهد هر دو کشور یک تعهد نانوشته به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابط با کشورهای اسلامی دادهاند. در همین رابطه «علی بن حسن جعفر» سفیر عربستان سعودی در خارطوم روز دوشنبه با «الصدیق عبدالعزیز» معاون وزیر خارجه سودان دیدار کرد. در این دیدار راههای توسعه روابط دوجانبه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و سفیر عربستان سعودی در این دیدار اعلام کرد که کشورش در مرحله آتی از نظر اقتصادی، سودان را مورد حمایت قرار خواهد داد تا نام خارطوم از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف شود. این عبارت دقیقاً همان کلیدواژهای است که نشان میدهد عربستان، اسرائیل و آمریکا در پشت پرده طرح عادیسازی و نقطهگذاری آن هستند.
حالا که عمرالبشیر در زندان است و خلا قدرت در سودان روز به روز تعمیق میشود، تلآویو و ریاض با وعدههای اقتصادی و سیاسی سعی دارند خارطوم را وارد سناریوی خود کنند که به نظر میرسد این اتفاق تا حد زیادی رخ داده است
همین چند وقت پیش بود که آمریکاییها اعلام کرده بودند سودان فعلاً در لیست کشورهای حامی تروریسم باقی خواهد ماند و حتی اتباع این کشور هم حق ورود به خاک آمریکا را نداشتند. کمی بعد عربستان به عنوان میانجی میان آمریکا و سودان خواهان رفع این ممنوعیت علیه مردم و دولت سودان شد و حالا یکباره شاهد دیدار رئیس شورای انتقای سودان با نخستوزیر اسرائیل هستیم. کاملاً مشخص است که این دیدار وجهالضمانِ خروج سودان از فهرست تروریستی آمریکا بوده است. اینکه چرا سودان به عنوان اولین کشور آفریقایی برای عادیسازی انتخاب شده، ریشه در وضعیت فعلی اقتصادی و سیاسی خارطوم دارد. تا زمانی که عمرالبشیر در صحنه این کشور حضور داشت، به دلیل ارتباط او با اخوانالمسلمین، این کشور نمیتوانست با اسرائیل ارتباط بگیرد. حالا که او در زندان است و خلا قدرت در سودان روز به روز تعمیق میشود، تلآویو و ریاض با وعدههای اقتصادی و سیاسی سعی دارند خارطوم را وارد سناریوی خود کنند که به نظر میرسد این اتفاق تا حد زیادی رخ داده است.
دیدگاه تان را بنویسید