گزارش «توسعه ایرانی» از بیم و امیدهای عربستان در مذاکره با انصارالله
چرخش یا عقبگرد دیپلماتیک؟
فرشاد گلزاری
شاید دروغ باشد اما سعودیها به طرز عجیبی در حال تغییر رفتار در سیاست خارجیشان هستند. این تغییر رفتارها به حدی آنی و خارج از چارچوب در حال انجام است که بسیاری از تحلیلگران و مفسران آن را «مشکوک» میخوانند؛ چراکه بر اساس تجربه و عرف سیاسی هر کشور برای تغییر رفتار، راهبرد، تاکتیک و حتی استراتژی در وهله اول زمینهچینیهای مختص به خود را صورت میدهد و پس از ارزیابی پروندههای دخیل در آن، چرخش موردنظر در سیاست داخلی یا سیاست خارجی انجام میشود. این روال اگرچه در پشت درهای بسته انجام میشود، اما آنچه که باعث میشود تمام دنیا از تغییر استراتژی یا راهبرد یک کشور با خبر شوند، رسانه و مطبوعات هستند. اینکه یکباره دیده میشود روزنامه وال استریت ژورنال خبر از عادیسازی روابط میان قطر و عربستان سعودی را منتشر میکند و چندی بعد رویترز آن را تایید میکند، نشاندهنده قدرت غافلگیری رسانهها است و همین رسانهها هستند که در یک لحظه با القای شوکِ آنی یا مقطعی معادلات را در هم میریزند. در مورد عربستان باید متوجه باشیم که این کشور به دلیل ماجراجوییهایی که از آفریقا تا عمق آسیای میانه و اروپا طی دهها پیش صورت داده، مدام در حال هزینه کردن مبالغ بالا برای تعمیق نفوذ خود است، اما در بسیاری از مقاطع و سناریوها با مشکل روبرو شده یا اینکه تمام آورده خود را به باد فنا داده است. این سیاست عربستان از درون این کشور نشأت میگیرد؛ به عبارت سادهتر، سعودیها سیاست خارجی خود را با ایدئولوژی داخلی خود هماهنگ میکنند که البته این موضوع خود به دو قسمت تقسیم میشود. بخش نخست این موضوع را باید در دیدگاههای «آلشیخ» به عنوان هدایتکننده بدنه مذهبی و سنتی عربستان جستوجو کرد که اتفاقاً مدیریت تمام مدارس مذهبی و همچنین تسلط بر منابع مالی حاصل از حرمین را به عهده دارند. بخش دوم که همان ساختار سیاسی، امنیتی و اقتصادی عربستان را تشکیل میدهد، «آل سعود» است که این جریان به عنوان محور ارتباط با دنیای خارج از عربستان سعودی و اداره کننده دستگاه امنیتی، دیپلماسی و تجاری به حساب میآید. این ساختار از زمان پیدایش شبه جزیره عربستان تاکنون به همین روال بوده و حتی در برههای، شاهد تقابل پنهان دو طرف با یکدیگر هستیم. نمونه این درگیری را باید در اعلام طرح 2030 از سوی ولیعهد عربستان و اصلاحات عقیمِ پس از آن بررسی کرد. آن زمان که رانندگی زنان در عربستان آزاد شد و کنسرتهای موسیقی با سرعت زیاد در حال تدارک دیده شدن بودند، خاندان آلشیخ نسبت به این اصلاحات واکنش تندی به ملکسلمان و ولیعهد سعودی نشان دادند که تا به امروز این برخوردهای درون خاندانی به قوت خود باقیست. این زد و خوردهای ریز و درشت تنها در مورد مسائل داخلی نیست بلکه دادههای سیاسی و رسانهای به خوبی نشان میدهد که آلسعود و آلشیخ در مورد برخی سیاستها در خارج از عربستان با یکدیگر اختلافنظر دارند. این اختلافنظر در برخی از مقاطع به گونهای دیگر بروز و ظهور میکند؛ به صورتی که نزاع در عربستان تنها به خانوادههای موجود در خاندان آلسعود محدود میشود که نمونه آن را میتوانیم در بازداشت شاهزادهها توسط بنسلمان و زندانی کردن آنها در هتل ریتس-کارلتون ریاض دانست.
انصارالله در حال نشان دادن توان سیاسی و نظامی خود به موازات یکدیگر است اما آنچه که در این میان کمی با شک و تردید درآمیخته شده این است که آیا سعودیها در مورد یمن عقبگرد کردهاند یا اینکه در حال چرخش راهبردی هستند؟
آیا سیاست خارجی عربستان تغییر میکند؟
یکی دیگر از پروندههایی که این روزها مجدداً فعل و انفعالهای سیاسی و میدانی قابلتوجهی در آن به وجود آمده، پرونده تجاوز چهار ساله عربستان به یمن است که اتفاقاً این پرونده به یکی از محورهای اختلاف میان مسئولان و مقامات درون خاندان آلسعود تبدیل شده است. اینکه اختلاف تا چه حدی در این فاز جدی است موضوعی است که باید آن را در سخنان «عادل الجبیر» وزیر مشاور در امور خارجی عربستان مورد بررسی قرار داد. شاید بسیاری از مخاطبان و حتی صاحبنظران بگویند که وزیر خارجه عربستان، «فیصل بن فرحان» است و نباید به سخنان اخیر عادل الجبیر مبنی بر تایید نقشآفرینی انصارالله در معادلات سیاسی یمن دلخوش کرد. این سخن تا حدی درست است اما فراموش نکنید که عادل الجبیر به دلیل جایگاه فعلیاش (وزیر مشاور در امور خارجی) به عنوان بلندگویِ مقاماتی است که صدرِ هرم قدرت عربستان قرار دارد.
اگر بخواهیم خیلی راحتتر صحبت کنیم باید بگوییم که عادل الجبیر به دلیل جایگاهش، تغییرات در ساختار کلی عربستان را خیلی زودتر از فرحان متوجه میشود؛ به عبارتی دیگر او به دلیل نزدیک بودن به تدوینکنندگان سیاستهای کلان ریاض، هر موضعی که بگیرد به نوعی نمایانکننده راهبردهای عربستان در سیاست خارجی است. حال اگر به سخنان وی در نشست گفتگوی مدیترانه در رم نگاه کنیم، به خوبی و روشنی میبینیم که او در حال مخابره این پیام است که عربستان در حال تجدیدنظر سیاستهای خود در مورد یمن است. الجبیر رسماً در این نشست اعلام کرد که تمام یمنیها از جمله انصارالله در آینده یمن نقش دارند و در ادامه به اهمیت یمن برای عربستان تأکید کرد.
عادل الجبیر به دلیل جایگاهش، تغییرات در ساختار کلی عربستان را خیلی زودتر از فرحان متوجه میشود؛ به عبارتی دیگر او به دلیل نزدیک بودن به تدوینکنندگان سیاستهای کلان ریاض، هر موضعی که بگیرد به نوعی نمایانکننده راهبردهای عربستان در سیاست خارجی است
برداشتهای متفاوتی از سخنان عادل الجبیر در مورد یمن صورت گرفته است اما همانطور که پیشتر گفته شد، او نماینده طرفِ صدرنشینِ قدرت در ساختار سیاسی عربستان سعودی و تصمیمگیران این کشور در سیاست خارجی است و به همین دلیل نمیتوان این تغییر موضع را به راحتی به حال خود رها کرد. اینکه دیده میشود عادل الجبیر به جای فیصل بن فرحان در محفلها و نشستهای بینالمللی حضور پیدا میکند و لب به سخن و اظهارنظر میگشاید دقیقاً از همین جا نشأت میگیرد؛ چراکه سعودی از چند ماه پیش با انصارالله یمن به صورت ویدئوکنفرانس وارد مذاکره شدهاند که بر اساس اسناد موجود، چهار دور از آن به اتمام رسیده است. آنچه به خوبی در این میان مشخص و واضح شده این است که سعودیها هزینه و ایده خود در پرونده یمن را به خوبی جمع و تفریق کردهاند و همین موضوع باعث شده تا بحث مذاکره و کنار آمدن با انصارالله را تا این حد علنی کنند. در این میان پس از اظهارات اخیر عادل الجبیر شاهد آن بودیم که مقامات انصارالله یک به یک با لحن بسیار تند بر وی تاختند و اعلام کردند که هیچکس نمیتواند برای مردم یمن خط و نشان بکشد یا سیاستهای خود را به آنها دیکته کند. هنوز 24 ساعت از این اظهارات نگذشته بود که شبکه تلویزیونی «المسیره» روز گذشته به نقل از یک مقام نظامی انصارالله اعلام کرد که پدافند هوایی یمن توانست هواپیمای بدون سرنشین سعودی را در شرق کوهستان« العلم» در منطقه جازان واقع در مرزهای یمن سرنگون کند. این اقدام انصارالله و همچنین مذاکره این جریان با سعودیها نشان میدهد که آنها در کنار مذاکره همچنان در حال مخابره پیامهای میدانی خود به ریاض هستند. انصارالله در حال نشان دادن توان سیاسی و نظامی خود به موازات یکدیگر است اما آنچه که در این میان کمی با شک و تردید درآمیخته شده این است که آیا سعودیها در مورد یمن عقبگرد کردهاند یا اینکه در حال چرخش راهبردی هستند؟ پاسخ این پرسش را باید در تغییر روابط ریاض با دوحه و همچنین دمشق جستوجو کرد. فارغ از پرونده قطر، پایگاه خبری عربی۲۱ نوشت نشانههای ازسرگیری روابط سوریه و عربستان پس از سالها وقفه به دلیل بحران سوریه در حال افزایش است، چراکه روند بازسازی و نوسازی مقر سفارت ریاض در دمشق آغاز شده است! حال به خوبی میتوان فهمید که ریاض، چرخش در سیاست خارجی خود را در دستور کار دارد.
دیدگاه تان را بنویسید