واکاوی بحرانهای بریتانیا در آستانه انتخابات سراسری زودهنگام
راه دشوارِ جانسون
فرشاد گلزاری
سه سال از همهپرسی خروج بریتانیا از جمع کشورهای عضو اتحادیه اروپا (برگزیت) در سال 2016 میگذرد و اوضاع همچنان بامفهوم، گُنگ و البته نگرانکننده به نظر میرسد. از یک سو شهروندان بریتانیا از آینده کشورشان هراس دارند و نمیدانند چه اتفاقی در انتظارشان است و از جهتی دیگر اتحادیه اروپا بهرغم تلاشهای مضاعف برای منصرف کردن لندن، به دنبال آن است تا تکلیف این پرونده عجیب اما حیاتی را در کمترین زمان ممکن مشخص کند. اینکه میگوییم «پرونده عجیب» به این دلیل است که در هیچ جای جهان نمیتوانیم نمونه دیگری برای آن بیابیم یا تلفات سیاسی آن را با سایر موضوعات مقایسه کنیم. چه خوشمان بیاید یا نیاید، برگزیت پروندهای است که دو تن از شخصیتهای برجسته سیاسی (دیوید کمرون و ترزا مِی) از حزب محافظهکار این کشور را با بدترین وضعیت خانهنشین کرد و حالا قرعه به نام بوریس جانسون درآمده است.
اینکه چرا ترامپ تا به این اندازه به دنبال جدا کردن بریتانیا از اتحادیه اروپاست، موضوعی است که نشان میدهد او به دنبال چندپارگی در اتحادیه اروپا و همچنین اصطلاک آن است تا بتواند همانند دهه 90 آمریکا را به عنوان پیشوای بدون رقیب دنیا نمایش دهد
اگرچه جانسون علناً از برگزیت حمایت میکند و پس از همهپرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نخستوزیری بریتانیا را در دست گرفت، اما واقعیت این است که «زهرِ برگزیت» به حدی است که او هم نتوانست کاری از پیش ببرد و درنهایت ملکه برای برون رفت از این وضعیت دستور انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام را صادر کرد. این روند در بریتانیا بر اساس قوانین موجود یک امر عادی و البته قانونی تلقی میشود اما باید توجه داشت که این موضوع از بیرون (خارج از بریتانیا) بسیار خطرناک و بعضاً آبروریزی محسوب میشود. کشوری که روزی ایالات متحده مستعمره او بوده و مدعی بودند که «آفتاب در اراضی بریتانیا هیچوقت غروب نمیکند» حالا نه تنها به جوکِ اروپاییها تبدیل شده بلکه قریب به اتفاقِ دولتهای عضو اتحادیه معتقدند که بریتانیاییها خود را برترین و بالاترین نژاد قاره سبز میدانند و همین موضوع به یک نفرت پنهان از لندن تبدیل شده است. مضاف بر این وضعیت، بسیاری از سیاستمدارانی که حامی «ناسیونالیسم اروپایی» هستند معتقدند بریتانیا و ساختار سیاسی آن (که سیاستمداران ما آن را روباه پیر سیاست مینامند) به دنبال ایجاد شکاف عظیم و چند پاره کردن قاره سبز است. از اینرو برگزیت را به عنوان یک بمب و منهدم کننده وحدت و همبستگی اروپا میدانند ولی نه تنها بوریس جانسون بلکه هیچکس گوشش در لندن بدهکار نیست.
تاثیر ترامپ بر جانسون چقدر است؟
یکی از موضوعاتی که در آستانه انتخابات سراسری بریتانیا مجدداً به تیتر اول رسانههای این کشور تبدیل شده، سفر رئیس جمهوری آمریکا به لندن است. اگر به خاطر داشته باشید زمانی که ترزا مِی با چشمان گریان در مقابل خانه شماره 10 خیابان داونینگ خبر از استعفاء و کنارهگیری از نخستوزیری را اعلام کرد، ترامپ در واشنگتن با ذوق و شوقِ سرشار، از بوریس جانسون حمایت کرد و چندی بعد هم به لندن سفر کرد. در آن موقع نامزدهای انتخابات زودهنگام بریتانیا یک به یک به میدان آمدند ولی نگاه ترامپ تنها به دو نفر دوخته شده بود: بوریس جانسون و نایجل فاراژ!
در مورد نایجل فاراژ (رهبر حزب برگزیت) همین بس که او یکی از ستونهای اصلی مطرح شدن طرح خروج بریتانیا از جمع کشورهای اروپایی بود و تا امروز بر اندیشه و دلایل خود پافشاری میکند. او نه تنها یک محافظهکارِ سنتیِ به تمام معناست بلکه با استفاده از همین فضا توانست به عنوان نماینده بریتانیا وارد پارلمان اروپا شود و علاوه بر این مسائل او یکی از شخصیتهای مورد علاقه ترامپ است! اما در مورد بوریس جانسون اوضاع به صورت دیگری است. نگاه ترامپ به او عمیقتر از هر شخص دیگری در لندن است؛ چراکه او همانند فاراژ به عنوان چهره منفور یا بسیار تندرو شناخته نمیشود. اما سوال این است که چرا ترامپ در انتخابات قبلی و فعلی به دنبال سفر به لندن است؟ پاسخ این سوال را تا حدودی میتوانیم در مصاحبه روز جمعه بوریس جانسون با شبکه رادیویی ال.بی.سی مشاهده کنیم. او در این گفتوگوی تلفنی اعلام کرد: «کاری که ما به عنوان دوستان همپیمان انجام نمیدهیم این است که در کارزارهای انتخاباتی یکدیگر دخالت نمیکنیم».
این اظهارات به خوبی نشان میدهد انتقادهایی در بریتانیا در مورد همین موضوع مطرح شده که حالا بوریس جانسون برای رهایی از این حاشیهها و تمرکز بر حزب رقیب (حزب کارگر) و به چالش کشیدن رهبر آن (جرمی کوربین) در جریان تبلیغاتِ انتخاباتی، آن را علنی و رسانهای کرده است. در مقابل یک مقام آمریکایی، اعلام کرده که دونالد ترامپ به خوبی از درخواست بوریس جانسون برای دور ماندن از انتخابات بریتانیا در جریان سفر آتی به لندن برای شرکت در نشست ناتو مطلع است. اینکه چرا ترامپ تا به این اندازه به دنبال جدا کردن بریتانیا از اتحادیه اروپاست، موضوعی خواهد بود که در راهبرد کلی ایالات متحدة ترامپ نهفته است. او به دنبال چندپارگی در اتحادیه اروپا و همچنین اصطلاک آن است تا بتواند همانند دهه 90 آمریکا را به عنوان پیشوای بدون رقیب دنیا نمایش دهد.
در این میان سفر ترامپ برای شرکت در اجلاس ناتو که قرار است دوشنبه تا چهارشنبه در لندن برگزار شود یکی از مشکلات و مصائب پیشروی بوریس جانسون خواهد بود؛ هر چند که چنین اتفاقی اگر که بریتانیا در بحبوحه کمپین انتخابات سراسری خود قرار نداشت هم میافتاد اما در این برهه حساس و با توجه به نزدیک شدن موعد برگزاری این انتخابات، سفر رئیس جمهور نامحبوب آمریکا به بریتانیا در هفته جاری خبرسازتر و چشمگیرتر میشود. احزاب سیاسی رقیب در بریتانیا به شکلی کاملاً ملموس یا نگرانی و یا امید دارند که دونالد ترامپ در آخرین لحظات سفرش با موضعگیری درباره مسائل مربوط به کمپین انتخابات این کشور جنجال بیافریند. به عنوان مثال حزب کارگر و دیگر احزاب مخالف این کشور در محافل خصوصی گفتهاند که اگر دونالد ترامپ صحبتی در تایید ارزیابیهای آنها درباره تاثیر هرگونه توافق دوجانبه حاصل شده در دوران پس از برگزیت بر نظام خدمات بهداشت و درمان و قیمت داروها در کشورشان صحبتی مطرح کند، هیجانزده خواهند شد؛ اما مساله اینجاست که ترامپ احتمالاً همانند گذشته و بر اساس تفکرِ «تجاریسازی امنیت» بحث افزایش هزینههای ناتو از جانب سایر کشورها را مطرح خواهد کرد که خروجی آن بدون تردید نه تنها برای بریتانیا بلکه برای بسیاری از اعضاء پیمان آتلانتیک شمالی ناراحت کننده و چالشزا خواهد بود. بدون تردید این موضوع برای جانسون (به خصوص اگر مجدداً به نخستوزیری برسد) گران تمام خواهد شد؛ چراکه هیچکس نمیتواند پیوند سنتی میان لندن و واشنگتن را انکار کند.
برگزیت پروندهای است که دو تن از شخصیتهای برجسته سیاسی (دیوید کمرون و ترزا مِی) از حزب محافظهکار این کشور را با بدترین وضعیت خانهنشین کرد و حالا قرعه به نام بوریس جانسون درآمده است
تروریسم و آرای سرگردان
بلاتکلیف بودن مردم بریتانیا در مورد برگزیت و کشاندن آنها به پای صندوقهای رایگیری و ساعتها گوش دادن به اظهارات جرمی کوربین و بوریس جانسون که نگرانی از آینده را برای آنها مجسم میکند موضوعی است که شهروندان بریتانیا بر آن فائق خواهند شد اما آنچا در وضعیت کنونی، معادلات را بهم میریزد صدای شلیک گلوله، خون، انفجار و اجساد بیجان است. همین چند روز پیش بود که پلیس لندن خبر حمله یک جوان 28 ساله به نام عثمانخان با چاقو را گزارش کرد که در نهایت دو نفر به قتل رسیدند و البته گفته شده بود که وی کمربند انفجاری به خود بسته بوده است. این درحالیست که روزنامه تلگراف اخیراً اعلام کرد در «شاخص تروریسمِ جهان» انگلیس در میان ۳۰ کشور اول از ۱۶۸ کشور جهان قرار دارد که تاثیر زیادی از تروریسم گرفتهاند و این مساله باعث شده این کشور پیش از فرانسه، آلمان، بلژیک و اسپانیا و همچنین سریلانکا، ایران، روسیه و رژیم صهیونیستی قرار بگیرد. لذا این موضوع هم به عنوان چالش این روزهای جانسون میتواند کار را برای او سختتر کند.
دیدگاه تان را بنویسید