نگاهی به تردید اروپا در مورد ناتو و پیامدهای شکاف میان اعضایش
همهچیز به کام مسکو!
فرشاد گلزاری
همه چیز از یک «نمیدانم» شروع شد. اخیراً گفتوگویی توسط مجله اکونومیست با امانوئل مکرون (رئیس جمهوری فرانسه) انجام شده است که باعث به راه افتادن یک «غوغای اروپایی» بر سر سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) شد. غوغایی که از پاریس شروع و دامنه آن تا برلین و حتی جمهوری چک ادامه دارد. داستان از این قرار است که رئیس جمهوری فرانسه در مصاحبه مذکور علاوه بر اشاره مستقیم به فقدان هماهنگی در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، به صورت علنی و رسمی از واژه «مرگ مغزی ناتو» استفاده کرد که همین موضوع سرآغازی شد بر تمام جدلهایی که دامنه آن تا ترکیه هم پیش رفته است. اما آنچه که موجب شده در قاره سبز زد و خورد در مورد ناتو به بالاترین حد خود برسد سوالی بود که خبرنگار اکونومیست از مکرون پرسیده است. رئیس جمهوری فرانسه در پاسخ به این پرسش که آیا او همچنان به ماده ۵ پیمان ناتو اعتقاد دارد، گفته است: نمیدانم!
به تعبیر بسیاری از اروپایی همین موضع مکرون به معنای شنیده شدن ناقوس مرگ ناتو است؛ چراکه فرانسه یکی از اعضاء موثر این پیمان به شمار میرود و علاوه بر آن از حیث تکنولوژی تسلیحات دریایی، هوایی و تجهیزات انفرادی یکی از پیشروترین کشورهای ناتو به حساب میآید. همین مولفهها به خوبی نشان میدهد که اظهارات مکرون تا چه حد تن و بدن اعضای ناتو را به لرزه درآورده است؛ اما حقیقت اصلی که بسیار مهمتر از این مسائل ارزیابی میشود، پاسخ «نمیدانمِ» مکرون در مورد ماده 5 پیمان ناتو است. بر اساس این ماده، «تمام کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی موظف هستند که اگر برای یک عضو ناتو تهدید ایجاد شد، به مقابله با تهدید بپردازند». به بیانی دیگر ماده 5 پیمان ناتو بر «ضمانت دفاع جمعی» تاکید دارد که باید آنرا ستون فقرات پیمان ناتو دانست و به همین دلیل است که موضع مکرون در مورد این ماده، مانند بمب صوتی در تمام رسانههای دنیا منفجر شد.
شکاف در ناتو چقدر جدی است؟
بدون تردید بسیاری از تحلیلگران و ناظران پس از شنیدن سخنان مکرون و ناتو، قلمِ خود را به این سمت و سو جهت دادهاند که ناتو در حال فروپاشی و تجزیه شدن است اما واقعیت از این قرار است که ماهیت این تحلیلها از دو موضوع خارج نخواهد بود؛ یا این تحلیلها از ناحیه روسیه جهتدهی میشود یا اینکه دولت ترامپ براساس سناریوی قدیم خود سعی دارد تا مجدداً بحث فرو ریزش ناتو را پیش بکشد. برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگردیم و در امتداد آن موضع کشورهای اروپایی به خصوص آلمان (به عنوان موتور پیشران اتحادیه اروپایی) را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
زمانی که ترامپ وارد کاخسفید شد یکی از موضوعاتی که آنرا در دستور کار هجمههای خود قرار داد، بحث ناتو بود. تهدید ترامپ در این مورد تا حدی افزایش پیدا کرد که همه معتقد بودند چند هفته دیگر خروج ایالات متحده از جمع کشورهای عضو ناتو صورت میپذیرد اما این مساله بر اساس دیدگاه تجاریسازی امنیت که از سوی ترامپ مطرح و عملیاتی شده است، اتفاق نیافتاد؛ چراکه ترامپ به دنبال تحنمیل هزینه است و نمیخواهد همهچیز خیلی راحت و آرام حل و فضل شود یا با آرامش به نقطه پایانی خود برسد. برای اثبات این موضوع باید به اظهارات اخیر رئیس جمهوری آمریکا در مورد ناتو توجه کنیم. او پیشتر از کشورهای عضو ناتو خواسته بود بودجه دفاعی خود را دو برابر کنند و همواره اعضای ناتو را مورد انتقاد قرار داده که به اندازه دو درصد تولید ناخالص ملی خود در ناتو هزینه نمیکنند و این آمریکاست که باید هزینه دفاعی سایر اعضا را بپردازد.
با نگاهی به این اظهارات به صورت کاملاً شفاف متوجه میشویم که هدف رئیس جمهوری آمریکا (در وهله اول) تحمیل هزینه بر اروپا است و در فاز دوم بحث شکاف میان اعضاء ناتو و مطرح کردن کشور خود به عنوان عضو تاثیرگذار این پیمان بینالمللی است. حال سوال این است که چرا مکرون تا به این حد ترامپ و قوه تصمیمگیری او در مورد ناتو را زیر سوال برده است؟
به تعبیر بسیاری از اروپایی همین موضع مکرون به معنای شنیده شدن ناقوس مرگ ناتو است؛ چراکه فرانسه یکی از اعضاء موثر این پیمان به شمار میرود و علاوه بر آن از حیث تکنولوژی تسلیحات دریایی، هوایی و تجهیزات انفرادی یکی از پیشروترین کشورهای ناتو به حساب میآید
اگر به یاد داشته باشیم زمانی که مکرون در انتخابات پیروز و وارد کاخ الیزه شد عملاً موضع تهاجمی در قبال واشنگتن اتخاذ کرد و همین موضوع باعث شد تا رسانهها و مجلات مطرح اروپا او را بالاتر از آنگلا مرکل (صدراعظم آلمان) بدانند؛ چراکه مکرون نه تنها در اولین ملاقاتش با ترامپ با او دست نداد بلکه خیلی واضح و روشن او را مورد حملاتی قرار داد که ریشه آن در خروج آمریکا از پیمان آب و هوای پاریس بود. مکرون سعی کرد از این طریق به ترامپ بفهماند که در سخنانش باید بیشتر مراقب خطاب قرار دادن اروپا باشد و البته به نوعی سعی داشت تا «ناسیونالیسم اروپایی» را در مقابل طرح ترامپ برای برجسته کردن «ناسیونالیسم آمریکایی» قرار دهد.
برلین وزنه تعادل ناتو؟!
در این میان آنچه اهمیت پیدا میکند موضع آلمان در مورد وضعیت موجود است. «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان روز گذشته در پارلمان کشورش (بوندستاک) اعلام کرده است که ماندن در اتحاد دفاعی «پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) یکی از مهمترین اولویتهای آلمان است. او حتی پا را فراتر گذشته و گفته که «اکنون ماندن در ناتو حتی بیشتر دوران جنگ سرد در راستای منافع ما است یا دستکم اهمیت آن همانند همان دوران است» . در مقابل این اظهارات شاهد هستیم که چند روز پیش هایکو ماس (وزیر خارجه آلمان) اظهار کرده بود که اروپا به تنهایی قادر به دفاع از خود نیست و در موضعی دیگر اعلام کرده بود که باید اصلاحات در ناتو و نقش اعضاء آن صورت بگیرد.
شاید برای مخاطبان این سوال مطرح شود که چرا اروپاییها تا به این اندازه از ناحیه «دفاع متقابل» ضعیف هستند؟ بخشی از پاسخ این سوال را باید در مسکو جستوجو کرد و مابقی آنرا باید در طول هفتاد سال اخیر مورد بررسی قرار داد. زمانی که در چهارم ماه آپریل سال ۱۹۴۹ نمایندگان ۱۲ کشور قرارداد تشکیل پیمان ناتو را در واشنگتن به امضاء رساندند همه دنیا این برداشت را داشتند که هدف از امضاء این پیمان مقابله با اتحاد جماهیر شوری پیشین به عنوان یک نیروی محکم است اما واقعیت این است پیمان ناتو در آنوقت برای جلوگیری از احتمال قدرتگیری مجدد آلمان نیز ایجاد شد.
درگیری روسیه و اروپا در سرزمینهای اروپای شرقی و مسابقه تسلیحاتی در این منطقه به قوت خود باقیست و روسیه به عنوان بزرگترین کشور دنیا به دلیل داشتن جمعیت بالا به حساب میآید، تحرکاتی از خود طی سالهای اخیر داشته که اروپا را نگران کرده است
فارغ از این قضایا باید متوجه باشیم که درگیری روسیه و اروپا در سرزمینهای اروپای شرقی و مسابقه تسلیحاتی در این منطقه به قوت خود باقیست و روسیه به عنوان بزرگترین کشور دنیا به دلیل داشتن جمعیت بالا که مولفه قدرت در مورد دولت - کشور به حساب میآید، تحرکاتی از خود طی سالهای اخیر داشته که اروپا را نگران کرده است.
هنوز پرونده اوکراین و ضمیمه کردن شبهجزیره کریمه به خاک فدراسیون روسیه به سرانجام و خروجی نهایی خود نرسیده و اروپا نگران پیشروی مسکو است. حالا به وضوح مشخص میشود که چرا ژرمنها تا به این حد نگران هستند و فرانسویها فعلاً تقابل با آمریکا را در دستور کار قرار دادهاند. بدیهی است که این وضعیت و درگیریهای لفظی کام هیچکس نیست جز مسکو.
دیدگاه تان را بنویسید