نشریه اویل پرایس به بررسی سرنوشت ذخایر نفتی سوریه پس از جنگ داخلی پرداخته است
تکلیف ذخایر نفتوگاز سوریه پس از جنگ چیست؟
میادین نفت و گاز شرق سوریه از جمله داراییهای باقیمانده این کشور هستند که در کنترل نیروهای کرد سوریه دموکراتیک (اسدیاف) قرار دارند و شامل منابع انرژی قابل توجهی میشوند. براساس گزارشها، دمشق و کردها مذاکرات را به رویارویی نظامی ترجیح میدهند اما دلایل آنها برای مذاکره متفاوت است.
به گزارش ایسنا، وبسایت حوزه نفت و انرژی «اویل پرایس» گزارش داد، با گذشت هفت سال از جنگ داخلی سوریه و بر جای ماندن صدها هزار تلفات، این درگیری ظاهرا وارد مرحله نهایی خود میشود. هفت سال پیش در آغاز این تحولات، تعداد انگشتشماری توانستند وضعیت کنونی را پیشبینی کنند. دولت سوریه آسوده خاطر است چرا که دیگر با یک تهدید وجودی روبرو نیست اما انتخابهای استراتژیکی هم برای بهینهسازی نتیجه نهایی را در اختیار ندارد.
تعداد اندکی از داراییهای عمده باقیمانده سوریه، میدانهای نفت و گازی در شرق سوریه هستند که در کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک قرار دارند و بخش قابل توجهی از منابع انرژی این کشور را شامل میشوند. نشانهها حاکی از آن است که هر دو طرف، مذاکرات را به رویارویی نظامی ترجیح میدهند. با این حال دلیل این تمایل برای مذاکره، برای دمشق و اسدیاف متفاوت است.
تصمیم پوتین برای اعزام نیروهای روسیه نقطه عطفی در این بحران بود. این امر زنجیرهای غیرمعمول از حوادثی را رقم زد که پیکربندی و موقعیت طرفین مرتبط را تغییر داد. این وضعیت، با عدم تمایل ایالات متحده آمریکا برای نشان دادن واکنش و مقابله با دشمنانش، فرصتی برای نیروهای روسیه ایجاد شده است. همچنین مشخص شد که حمایت مالی و مادی کشورهای عربی از شورشیان کافی نیست و به طور موثر مشارکت عربهای حوزه خلیج فارس را به حاشیه راند. موفقیت نیروهای اسد و رادیکالیزه شدن شورشیان، ایالات متحده را به سمت کردهای یگانهای مدافع خلق (یپگ) در شمال شرقی سوریه سوق داد، که در اکتبر ۲۰۱۵ نیروهای سوریه دموکراتیک را با قومیتهای دیگر ساکن شمال سوریه، شکل دادند اما اکثریت همچنان با کردها است.
دو تحول جداگانه منجر شد تا دولت سوریه و کردها در مورد وضعیت اراضی تحت کنترل اسدیاف مذاکره کنند. اولا، موفقیت اسدیاف در شمال سوریه و وابستگی کردها به حزب کارگران کردستان ترکیه(پکک) مایه نگرانی آنکارا شد چرا که هراس داشت این امر تاثیر بیثبات کنندهای بر روی جمعیت کرد ترکیه داشته باشد. دوما، حمله به عفرین و سازش با ایالات متحده آمریکا برای خروج نیروهای کرد از منبج، کردها را با تردیدهایی روبه رو کرد که آیا حمایت مداوم واشنگتن در برابر تجاوز ترکیه را خواهند داشت یا خیر.
گرچه بخش غرب سوریه به دلیل تمرکز شهرهای بزرگ، داشتن زیر ساختهای اصلی و صنعت، ارزشمند شمرده میشود، اما شرق سوریه هم دارای منابع حیاتی دیگر است: انرژی. هزینه بازسازی سوریه در حدود ۲۵۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. یکی از گزینههای دسترسی به ارز معتبر، بخش انرژی است.
پیش از جنگ داخلی، سوریه ۳۸۰ هزار بشکه نفت در روز تولید میکرد و در سال ۲۰۰۲ به حداکثر ۶۶۷ هزار بشکه رسید. جنگ سوریه این صنعت را که در حال حاضر تنها ۱۵ هزار بشکه در روز تولید میکند، تا حد زیادی نابود کرده است. تولید گاز متحمل آسیب کمتری شده و از ۸ میلیارد متر مکعب در سال قبل از جنگ به ۳.۵ میلیارد متر مکعب در سال رسیده است.
در ژانویه ۲۰۱۸ امری بدیهی اتفاق افتاد و توسعه قابل توجهی برای آینده صنعت انرژی در این کشور با امضای چارچوب همکاری انرژی با روسیه ایجاد شد. با این موافقتنامه، دمشق حق انحصاری تولید نفت و گاز از جمله حق ساخت زیرساختها، ارائه خدمات مشاوره در بخش انرژی و آموزش کارکنان شرکت نفت سوریه را به روسیه واگذار کرد.
دمشق و نیروهای سوریه دموکراتیک متوجه شدهاند که در زمان استفاده از این منابع به کمک یکدیگر نیاز دارند. در حالیکه اسدیاف بیشتر این میادین را کنترل میکند، انتقال آنها به بازار یک داستان دیگر است؛ زیرا زیرساختهای موجود برای توسعه صنعتی سوریه در غرب این کشور قرار دارد و صادرات به بازارهای بینالمللی از طریق شهرهای بندری در ساحل مدیترانه ممکن است که همه اینها در مناطق تحت کنترل دولت سوریه است. پس از سقوط داعش در سال ۲۰۱۷ و تصرف پالایشگاه و میدان گاز کونیکو (Conoco) و میدان شمال شرقی دیرالزور، نیروهای اسدیاف به توافق با دمشق رسیدند و این تاسیسات را تحویل دادند. رقابت اما در زمینههای دیگر همچنان ادامه دارد.
فشار از جانب ترکیه و عدم اطمینان در مورد آینده نیروهای ایالات متحده آمریکا در شرق سوریه، اسدیاف و عمدتا جبهه کردی آن را مجبور کرده است تا موقعیت استراتژیک خود را دوباره ارزیابی کند. آنکارا بارها گفته است که هرگز ایجاد یک منطقه مستقل، چه رسد به منطقه مستقل کردی که در مجاورت مرز جنوبی خودش قرار داشته باشد را تحمل نخواهد کرد. حمله به عفرین و تعامل با ایالات متحده برای بیرون راندن نیروهای کرد از منبج، اثبات همین خطوط قرمز ترکیه است.
عدم اطمینان از جانب ایالات متحده به دلیل بیانیههای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، موقعیت یپگ را تقویت نمیکند. رئیسجمهوری آمریکا پیش از این مدعی شده بود که نیروهای آمریکایی را در اسرع وقت از سوریه خارج میکند. او گفته بود: «میخواهم بیرون بروم، میخواهم که نیروها را به خانه بازگردانم، میخواهم دوباره کشورمان را بازسازی کنم». در صورتی که این اتفاق بیفتد و توافقی میان کردها و دمشق نباشد، نیروهایی که داعش را از بین بردهاند با فشار همه طرفها، از جمله نیروهای دولت سوریه مواجه خواهند شد.
گرچه اسد گفته است، تمامی بخشهای سوریه را، حتی به زور، مجددا تحت کنترل خود در میآورد، اما هزینهها و در دسترس بودن جایگزینهای دیگر، فرصتی ایجاد میکند که دولت میتواند با استفاده از آن به جای زور از راه مذاکره وارد شود. دمشق میداند که کردها به نوعی سازمانی متفاوت از آن چیزی دارند که در مناطق دیگر با آن مواجه بوده است: نیرویی که در نبرد کارکشته شده و به خوبی از سوی ساکنان محلی حمایت میشوند و هزاران نیرو سازمانیافته دارند. علاوه بر این، روسیه از هرگونه جنگ دمشق با کردها پشتیبانی نمیکند زیرا این جنگ هزینهبر را طولانی میکند و به طور بالقوه کردها را به سوی سازش با بازیگران جایگزین به منظور تحکیم دستاوردهای خود سوق میدهد.
حال با قرار گرفتن همه گزینههای بر روی میز، هر دو طرف مذاکرات علنی در مورد آینده شرق سوریه را آغاز کردهاند. جایگزین مذاکره و توافق، یک رویارویی است که منجر به تضعیف هر دو طرف در منطقهای میشود که تهدیدات از سوی دو کشور همسایه و شبهنظامیان داعش علیه آن همچنان باقیست. هنوز خطرات زیادی وجود دارد، اما طرفین به خوبی میدانند که سود حاصل از همکاری صلحآمیز و بهرهبرداری کارآمد از منابع نفت و گاز سوریه بسیار بالاست.
دیدگاه تان را بنویسید