مشکلات صادرات فولاد در سال ۹۸
صادرات فولاد و موانع پیش روی آن، از جمله مهمترین موضوعاتی است که اخیراً نیز به آن توجه بیشتری شده است و در نشستها و گردهماییهای فعالان صنعت فولاد، به اصلیترین مباحث جلسات تبدیل شده است. طی سال اخیر، صادرات آهن به عراق، ترکیه، افغانستان، گرجستان، سوریه، لبنان، پاکستان و... با چالشهای بسیاری روبرو شد و با تغییر مداوم بخشنامهها برای روند صادرات فولاد ایران و از طرفی دیگر برای تولیدکنندگان فولاد، مسیر مبهمی را برای صادرکنندگان کشور رقم زدند و در بعد بینالمللی نیز با افزایش تحریمها، این موانع شدت گرفت و سرعت و کیفیت صادرات آهن و فولاد ایران را، تحتتاثیر قرار داد. معضلات و چالشهای صنعت فولاد، بسیار است و کارشناسان و فعالان آهن و فولاد، نگاه عمیقتری میتوانند به این موضوع داشته باشند. از این رو کارشناسان شهرآهن، لازمه بررسی موانع صادراتی را، بررسی و ارزیابی مراحل قبل از صادرات و وابسته به این فعالیت میداند. بازرگانی فولاد، یکی از عوامل مهم و مراحل پیش از صادرات است که اکثراً نادیده گرفته شده است. بررسی موضوع بازرگانی محصولات فولادی ایران، به تبیین مشکلات و موانع صادرات این صنعت کمک بیشتری میکند؛ بر این اساس یکی از مهمترین موانع صادرات فولاد کشور را قبل از هر موضوعی چه در دوران تحریم و چه در دوران غیرتحریم باید در «ضعف بازرگانی فولاد» دید.
صادرات آهن و فولاد ایران، با دو دسته موانع روبرو هستند یکی موانع داخلی و دیگری موانع خارجی یا بین المللی. در موانع داخلی، ضعف بازرگانی در حوزه فروش بینالمللی و صادرات آن، یکی از مهمترین نواقص بخش صادرات است که مواردی همچون حمل و نقل زمینی، کرایهها و مشکلاتی که کامیون داران در شرای مختلف اقتصادی در بحث صادرات ایجاد می نمایند.، کشتیرانی و پهلوگیری کشتیهای سنگین، سیاستهای ارزی دولت و مختلط بودن بازرگانی و صنعت در وزارت صمت را باید به موضوع اصلی افزود. در واقع ۴ مورد کلیدی و مدون داخلی را میتوان درخصوص موانع صادراتی فولاد مطرح کرد، این در حالی است که موانع خارجی صادرات فولاد نیز به قوت خود باقی هستند.
1- معضل بازرگانی فولاد
معضل بازرگانی فولاد و ساختار بازرگانی ایران، به گفته کیوان پورشب، فعال و کارشناس بازار آهن و مقاطع فولادی باید در اولویت بررسی و بازبینی قرار بگیرد. چرا که برای صادراتی مداوم و حرفه ای، نیاز به بخش بازرگانی مجرب و درستی داریم. در حالی که به بخش بازرگانی فولاد طی سالهای اخیر کمتر پرداخته شده است. در پیش از واگذاری سهام کارخانههای فولاد مبارکه و فولاد خوزستان به بورس کالا، بخش بازرگانی فولاد به دولت سپرده شده بود و نگاه حاکمیتی وجود داشت و بدیهی است که شرکتهای فولادی بهجای اینکه بهصورت خودجوش به سمت فروش حرکت کنند، نگاه غالبی داشتند مبنی بر اینکه «بازار باید کالا را از ما خریداری کند».
در اینجا دو نگاه موجود است، نگاه فروش بهعنوان فروشنده که باید وارد بازار شود، «بازارگرمی»، «بازاریابی» و «بازارسازی» کند و کالا را به فروش برساند، این تفکر، تفکر پیش از واگذاری شرکتهای فولادی به بخش خصوصی بود اما بعد از واگذاری سهام این شرکتها (هرچند به بخش خصوصی واقعی واگذار نشدند) یک تفکر بینابین که نامش را quasi یا به تعبیر داخلی «خصولتی» میگذاریم، شکل گرفت.
خصولتی شدن سهام شرکتها، هرچند بهتر از دولتی بودن آنها بود ولی هنوز هم جوابگوی بخش بازرگانی صادرات نبود و بازاریابی و بازارسازی آنگونه که باید، شکل نگرفت.. به هر حال هدف از گفتن این موارد آن است که یکی از موانع مهم صادراتی کشور بهویژه در دوره تحریم و محرومیتهای بینالمللی ضعف بازرگانی است، بهطوریکه طی سالها شرکتهایی که تفکر مدیریت دولتی داشتند اجازه رشد در این بخش را به بخش خصوصی واقعی کشور ندادند.
همچنان با ضعف شرکتهای خصولتی، عده ای از فعالان بازنشسته و یا فاصله گرفته از صنعت فولاد در عرصه حاضر شدند که ب کمک روابط قدیم خود با تولیدکنندگان و صنعت فولاد، سعی کردند که برای بخش توسعه صادرات و بازارهای خارجی و شرکتهای فولادی اهرم شوند. همین امر موجب عقب افتادن رشد بخش بازرگانی شرکتهای خصولتی گردید و آنها را ضعیف نگه داشت تا آنجا که به تنهایی نمی توانند صادرات را به انجام برسانند. بنابراین در مرحله اول برای بخش خصوصی فولاد نیز همچون دور پیش از واگذاریها مهمترین مانع صادراتی ضعف بخش بازرگانی بهویژه بازرگانی خارجی و بازاریابی بود.
اما راه حل چیست؟
تنها راه حل این مشکل این است که به بخشهای خصوصی و شرکتهای خصولتی اجازه ظهور در عرصه بازرگانی داده شود تا به واسطه بخش بازرگانی، بتوانند بازارسازی نموده و بازارهای جدید را شناسایی کنند. بخش خصوصی که به نسبت بخش دولتی و خصولتی آزادی عمل بیشتری دارد و در نتیجه از مهارتها و خلاقیتهای بیشتری بهره می برند، می توانند با تجربیات و فعالیت خود، روشهای زیادی را جهت شناسایی بازارها به کار ببرند و همچنین به طرق مختلفی کالا را به فروش برسانند و مشتریان جدید از کشورهای مختلف بر اساس نیازشناسی، جذب نمایند. این در حالی است که این شرکتها به دلیل اینکه اعتبارهای خوبی در بانکهای خارجی دارند، میتوانند از محل آن اعتبارهای خارجی از طریق فروش اعتبارات اسنادی، السیهای بلندمدت، یوزانس یا حتی گرفتن گارانتیهای خارجی، کالاها را راحتتر در بازار به گردش درآورند و بتوانند یک فضای بازرگانی پویا را ایجاد کنند، اینها مواردی است که در بخش بازرگانی شرکتها کمتر سراغ داریم یا اصلا وجود ندارد.
2- حمل و نقل
دومین مانع و یکی از بروزترین موانع بر سر راه صادرات آهن ایران، مسئله حمل و نقل می باشد که طی ماههای اخیر شاهد، شدت گرفتن این معضل بودیم. چه بسیار پروژههای صادراتی به دلیل چالشهای حمل و نقل، یا به پایان نرسید و یا با کیفیت بسیار پایینی انجام گرفت که خود عاملی در پسرفت صادرات می باشد. در حمل و نقل زمینی، بازی رانندگان و مدیریت شرکتهای باربری موجب نقص در صادرات می گردد و در بحث حمل و نقل کشتیرانی و پهلوگیری کشتیهای سنگین در بنادر جنوب ایران، محدودیتهای بسیار جدی بهدلیل تحریمهای آمریکا شکل می گیرد و از این به بعد هم تشدید خواهد شد، بهطوریکه امروز شرکتهای فولادی را مجبور به کاهش قیمتهای ارزی خود کرده تا بتوانند بازارهای فعلی را حفظ کنند.
راههای بسیار زیادی در این باره و برای رها شدن از بند این محدودیتها و در این شرایط وجود دارد اما یکی از راهها این است که کالاهایمان را کمکم به سمت کشتیهای کوچک و متوسط سوق دهیم که البته با نرخ کرایه گران روبهرو میشویم که حاشیه سود ناشی از بازرگانی صادرات را برای شرکتها کم میکند.
3- سیاستهای ارزی دولت
سیاستهای ارزی دولت، که چالشهای بسیاری را در راه صادرات فولاد ایجاد نموده است. هرچند که طی ماههای اخیر شرایط ارزی صادرات، ثبات بیشتری پیدا نموده است و بالاخره یک «نرخ نیما» و یک «نرخ سنا» برای صادرکنندگان بوجود آمد و بعد از آن نرخ سومی در بازار شکل گرفت؛ مساله این است که چقدر میتوانیم شاهد دوام این نرخها باشیم، چراکه در این باره باید بتوانیم سیاستهای ارزی بسیار بلندمدتتر و عمیق را شکل دهیم.
در هر صورت سیاستهای ارزی، سیاستهای شکنندهای به نظر میرسند؛ چیزی که این روزها مشاهده شده است، این است که اغلب بازارها در انتظار یک اتفاق هستند که نسبت به آن شناختی ندارند و این اتفاقات ناشناخته در بازار ارز نیز رخ میدهد.
بازار ارز نیز تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی است که ابتدا به عوامل دخلی آن می پردازیم. موانع بازرگانی بویژه بازرگانی خارجی و صادرات فولاد، زمانی می تواند به ثبات برسد و کاهش یابد که دولت و مجلس، سیاستهای متعادل و باثباتی را پیش بگیرند ولی اگر این ثبات ایجاد نشود، تولیدکننده برای خرید ارز مورد نیاز خود برای تهیه مواد اولیه جهت صادرات، برای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات خود، دچار مشکل می شود و نمیداند چه اتفاقی رخ می دهد و پایههای صادرات فولاد ایران متزلزل می شود. به هر صورت مساله عدم ثبات، بهعنوان یک مانع صادراتی دست مدیران را میبندد.
4- ادغام بازرگانی و صنعت در وزارت صمت
مسئله ایجاد وزارت بازرگانی، به عنوان وزارت جدیدی که سیاستهای تازه اعم از محدودیتهای صادراتی یا عرضههای داخلی را وضع نماید، موضوعی است که بی سرانجام باقی مانده است و در هر صورت شرایط را برای تصمیم گیران، تولیدکنندگان و صادرکنندگان سخت تر می نماید. چرا که دچار تردید می شوند و موانع جدیدی پیش روی آنها شکل می گیرد. بنابراین برای یکبار باید این مساله را برای همه بخشها و همه فعالان اقتصادی در بازار فولاد روشن کنیم، این موضوع هرازگاهی مطرح میشود، شایعاتش در فضای مجازی میپیچد، دولت هم موضعگیری شفافی در این زمینه نداشته است. بنابراین این شرایط بهعنوان شرایط خاصی که پتانسیل تغییر در آن وجود دارد، شناخته میشود.
حال که در بین موانع و چالشهای صادرات فولاد، 4 مورد مهم و اساسی را بررسی نمودیم، به موانع خارجی و محدودیت بینالمللی صادرات آهن میپردازیم.
موانع خارجی صادرات فولاد
مانع حمل و نقل، یکی از موانع مشترک در محدودیتها و چالشهای صادرات آهن و فولاد است. همان طور که عنوان شد «مانع کشتیرانی» مانعی مشترک در بحث موانع خارجی و داخلی بود که هیچ برنامه مدونی برای آن در نظر گرفته نشده است و یکی از مسائل مهم حوزه صادرات فولاد و همچنین دیگر موضوعات است و بهعنوان یک مانع خارجی مهم هم مطرح میشود.
تحریمهایی که در ماههای آینده متوجه فعالان اقتصادی فولادی خواهد شد، نقل و انتقال پول فروش کالا، مقاصدی که ما بهعنوان بازار هدف مورد توجه قرار دادیم و... را تحت تاثیر خود قرار میدهد و شرایط تازهای را از نظر بازار برای فولادیها ایجاد میکند، تا پیش از اینکه تحریمی اعمال شود، قطعا با یک شرایط آزاد و رهایی میتوانستیم این بازارها را شناسایی و مشتریان جدیدی را شکار کنیم، بدیهی است که در شرایط تحریم این اتفاق رخ نمیدهد؛ بنابراین اولین مانعی که برای فولادیها در بخش تحریم ایجاد شده، محدود شدن بازارهاست.
پروژه عظیم مسکن مهر، صنعت فولاد کشور را رونق بخشید و در این برهه و سال جدید، فارغ از نام پروژه و مسائلی که دارد، نیاز به چنین محرکهایی داریم تا در خلاهای صادراتی فولاد بتوانیم بوسیله بازار داخلی یکی از پایههای اقتصاد کشور را حفظ کرده و رونق بخشیم
در این شرایط حتی اگر بازارها را نیز طبق تجربه و هنر فعالان این صنعت، شناسایی و ایجاد نماییم در مراحل بعدی برای دریافتهای ارزی مجددا با محدودیت مواجه میشویم. از طرف دیگر خود کالای فولاد جزو کالاهای تحریمی است، بنابراین نه تنها بازارهایمان محدود شده است، بلکه اساسا صادرات این نوع از محصول هم محدود شده است و باید فعالان اقتصادی به ویژه فعالان فولاد با چند محدودیت و در چند زمینه مبارزه کنند و با آنها مواجه شوند که این موضوعات، از عواملی هستند که صنعت فولاد کشور را در سال ۲۰۱۹ تهدید میکنند.
موسسات مطالعاتی و ارزیابی بازارها، بازار صادراتی فولاد را برای سال 2019 باثبات اعلام نموده اند و اگر این امر محقق گردد، ثبات شرایط بهتری را برای تولیدککندگان و صادرکنندگان ایجاد می نماید. این موسسات، ثبات را اینطور پیشبینی کردهاند که شرایط متوازنی را میان عرضه و تقاضا شاهد خواهیم بود و اینکه چرخه کاهش بدهیها در بخش بازار فولاد رخ خواهد داد، اما به هر صورت ممکن است ایران از مواهبی که در سال ۲۰۱۹ برای بازارهای جهانی فولاد پیشبینی شده چندان برخوردار نباشد.
سیاستهای ارزی دولت، چالشهای بسیاری را در راه صادرات فولاد ایجاد کرد. هرچند که طی ماههای اخیر شرایط ارزی صادرات، ثبات بیشتری پیدا کرده است و سرانجام یک «نرخ نیما» و یک «نرخ سنا» برای صادرکنندگان به وجود آمد
اما در صنعت فولاد و صادرات آهن و فولاد، چالشها و ریسکهای دیگری نیز وجود دارد. یکی از آنها این است که در شرایط صادراتی فعلی، باید آماده باشیم و دولت باید بازار مسکن داخل را رونق بخشد زیرا که ناگزیریم صنعت فولاد را در داخل کشور زنده نگه داریم و لذا بازارهای داخلی باید مهیج گردد. همان طور که دولت نهم و دهم، با پروژه عظیم مسکن مهر، صنعت فولاد کشور را رونق بخشید و دراین برهه و سال جدید، فارغ از نام پروژه و مسائلی که دارد، نیاز به چنین محرکهایی داریم تا در خلاهای صادراتی فولاد بتوانیم بوسیله بازار داخلی یکی از پایههای اقتصاد کشور را حفظ کرده و رونق بخشیم.
در این باره بسیار نگران آینده صادرات فولاد در چهار سال پیش رو هستیم، مسیر پیش رو، مسیر فوقالعاده صعبی است، مسیر سخت و طاقتفرسایی است که مدیران بخشهای مختلف صنعت فولاد کشور، باید پایش شوند، در واقع به هیات مدیرههای قویتر و مدیران عامل جسورتری نیاز داریم تا در این برهه زمینهها را برای فعالیت تجار بخش خصوصی فراهم کنند، ولی با همه این اوصاف شرایط بسیار سختی است.
دیدگاه تان را بنویسید