الزمات رشد صنایع معدنی؛
توجه به صادرات، لازمه رشد صنعت فولاد
فولاد که یکی از مهمترین صنایع هر کشور است، می تواند معیار پویایی کشور باشد افزایش تقاضای محصولات فولادی از افزایش پروژههای عمرانی و ساخت و ساز در کشور حکایت میکند. در ضمن این صنعت به همراه صنایع پایین دستی آن برای شمار زیادی از مردم دنیا فرصت شغلی ایجاد کرده است و اگر بحرانی در صنعت فولاد سازی اتفاق بیفتد، صنایع پایین دستی هم با مشکلات زیادی روبرو می شوند و به دنبال آن مشاغل زیادی از بین می رود. به همین دلیل است که دولتها حمایت از این صنعت را در اولویت برنامه های خود قرار می دهند. تحلیل گران بازار فولاد بر این باورند که سال جاری سالی بهتر برای صنعت فولاد است ولی در پیش بینی رشد در این بازار با احتیاط عمل می کنند.
چالش های فعلی چیست ؟
فولاد در ابعاد داخلی با چالشها و مشکلاتی مواجه است که بخشی از آن نیز متاثر از فضای بین الملل بوده است. عمده چالش صنعت فولاد داخل، عدم حمایت بانکها در تامین نقدینگی و هزینه بالای بهرههای بانکی است. البته کاهش قیمت نفت وکاهش سرمایهگذاری و اعتبارات عمرانی که ریشه در بودجه عمومی دولت دارد هم مصرف فولاد کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در سالهای اخیر بحران مازاد ظرفیت فولاد در چین نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی سقوط قیمتهای فولاد در دنیا و عامل افت قیمت و کاهش سرمایهگذاری جدید در این حوزه است.
با توجه به هدف گذاری انجام شده میزان تولید فولاد از ۱۶.۱ میلیون تن فعلی به ۵۵ میلیون تن خواهد رسید این امر مستلزم افزایش ظرفیت تولید کنسانتره به ۸۳ میلیون تن، تولید گندله به ۷۹ میلیون تن، تولید آهن اسفنجی به ۵۴ میلیون تن و شمش به ۵۵ میلیون تن خواهد بود
مواردی چون عدم توجه به مدیریت اکتشاف مواد معدنی بویژه سنگ آهن و عدم توجه به تولید فولادهای کیفی و آلیاژی دارای ارزش افزوده بالا و تمرکز بر تولید فولادهای ساده کربنی در واحدهای تولیدی،ضعف زیر ساختها از جنبه ظرفیت و قیمت و هزینههای سنگین حمل و نقل ریلی و وجود تحریمهای بین المللی هم چالشهای مهم این حوزه محسوب میشود.
صحبت از چالش ها و شنیدن مشکلات از زبان مدیران و دستندرکاران این صنعت باید با ارائه راهکار های درست،چالش های ما را به فرصت تبدیل کند.
برای نمونه وقتی مشکل بعد مسافت از منابع معدنی و آب از دغدغه های اصلی محسوب میشود پس اکتشاف و استخراج معادن بزرگ مقیاس و تأمین مواد اولیه مورد نیاز و استقرار واحدهای فرآوری ارزش در مقیاس اقتصادی در جوار معادن و دریا باید در دستور کار قرار گیرد.
مدیریت زنجیره ارزش تولیدات با توجه به ترکیب سبد تولیدات باید تغییر کند و فولادهای با ارزش افزوده بالاتر در برنامه تولید قرار گیرد.
دولت باید از تغییرات مدوام تعرفه ها و قوانین بر بخش معدن جلوگیری کند تا محیط آرام مالی سبب جذب و توسعه سرمایهگذاری شود ، در حل حاضر کمبود سرمایه از مشکلات صنعت فولاد است پس دولت باید در راستای ثبات مالی کشور تلاش جدی داشته باشد.
مدیریت بازار بر محور توسعه صادرات
یکی از مسائل مهمی که از مشکلات معدنی ها محسوب می شود قوانین محدود کننده صادرات است . در شرایطی که برخی مواد معدنی نیاز داخلی ندارد و تنها متقاضی خارجی دارند. تنها تولید محصول با کیفیت، صادرات را متحول نمی کند بلکه تولیدکنندگان ما باید شناخت درست از بازار داشته باشند و محصولات را با قیمت درست و به موقع صادر کنند. برای موفقیت در سطح بین المللی شناخت بازار خارجی از اولویتهای تولیدکنندگان باشد. در مقابل باید سیاست کنترلی بر واردات فولاد و محصولات فولادی اعمال شود.زمانی که دولت به ازای مطالبات خود از کشوری محصول فولادی آنها را وارد می کند تعادل بازار داخلی را بهم می زند.
بهرهمند شدن بنگاهها از تسهیلات مالی و اعتبارات و حمایت مالی از بخش خصوصی از طریق ارائه تسهیلات بانکی و اعتباری نیز لازمه ارتقا در این حوزه از صنعت است. عمده چالش صنعت فولاد داخل، عدم حمایت بانکها در تامین نقدینگی و هزینه بالای بهرههای بانکی است
ارائه تسهیلات بانکی و اعتباری
بهرهمند شدن بنگاهها از تسهیلات مالی و اعتبارات و حمایت مالی از بخش خصوصی از طریق ارائه تسهیلات بانکی و اعتباری نیز لازمه ارتقا در این حوزه از صنعت است. عمده چالش صنعت فولاد داخل، عدم حمایت بانکها در تامین نقدینگی و هزینه بالای بهرههای بانکی است. صنعت فولاد، برای تامین هزینههای مالی از جمله فروش اعتباری و مدتدار به مشتریان و تامین مالی طرحهای توسعهای و... نیازمند منابع مالی فراوان با نرخ مناسب است. افزایش هزینه فولادسازان داخلی در این بخش میتواند از رقابتپذیری آنها در محیط بین المللی کاسته و صادرات را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به مصرف نیمی از فولاد تولیدی در دنیا و ایران در بخش مسکن و ساخت و ساز، کاهش این فعالیتها و رکود حاکم بر بخش مسکن در سنوات اخیر، تهدیدی در توسعه سرمایهگذاری برای صنعت فولاد محسوب میشود.
با توجه به مشکلات حمل و نقل و فاصله کارخانه های فرآوری و تولید محصولات فولادی از معادن منابع اولیه، ساماندهی و توسعه زیرساختها از قبیل احداث خطوط ریلی، بنادر و اتوبانها می تواند تاثیر به سزایی در قیمت تمام شده یک محصول فولادی باشد.
تا تحقق چشم انداز 55میلیون تن
با توجه به هدف گذاری انجام شده میزان تولید فولاد از ۱۶.۱ میلیون تن فعلی به ۵۵ میلیون تن خواهد رسید این امر مستلزم افزایش ظرفیت تولید کنسانتره به ۸۳ میلیون تن، تولید گندله به ۷۹ میلیون تن، تولید آهن اسفنجی به ۵۴ میلیون تن و شمش به ۵۵ میلیون تن خواهد بود علاوه بر آن بدلیل کاهش ذخایر سنگ آهن انجام اکتشافات جدید در پهنه های معدنی جهت تامین نیاز ظرفیت تولید زنجیره صنعت فولاد ضروری است.
با توجه به شکاف وضعیت فعلی و ایده آل تولید فولاد نیاز به ظرفیت سازیهای جدید است، همچنین این ظرفیتسازی برای تامین مواد اولیه مورد نیاز صنعت فولاد نیز باید صورت پذیرد. ایجاد کارخانجات تولیدی جدید مستلزم ایجاد زیر ساختهای لازم همچون احداث نیروگاه، خط انتقال و پست برق، انشعابات گاز، توسعه بنادر، راه، راهآهن، تامین آب و تجهیز معادن است. با افزایش ظرفیت فولاد، نیاز به سنگ آهن و استخراج آن بیشتر شده و کاهش ذخایر سنگ آهن مستلزم انجام عملیات اکتشافی جدید و یا تامین کمبودها از طریق واردات است.
دیدگاه تان را بنویسید