درباره عادت جدید و رقابت عجیب سرخابیها
خرید دکوری!
آریا طاری
پرسپولیس در این پنجره نقل و انتقالات با ستارههای زیادی قرارداد امضا نکرده اما تعداد قابل توجهی فوتبالیست جوان را به خدمت گرفته است. اگر این اتفاق با یک کارشناسی دقیق و استعدادیابی بیعیب و نقص صورت میگرفت، میتوانست کمک بزرگی برای آینده باشگاه باشد اما حقیقت این است که بسیاری از مهرههای کمسنوسال تابستان سال آینده و یا حتی زودتر در فهرست خروج قرمزها قرار میگیرند. چراکه خرید آنها چیزی جز نمایش ظاهری جوانگرایی نیست و این تصمیم، ابدا «عمق» زیادی ندارد.
خرید همزمان چند گلر، بخشی از روش حیرتآور مدیریت پرسپولیس در مواجهه با فوتبالیستهای جوان به شمار میرود. ظاهرا برای آنها اهمیتی ندارد که خریدهای تازه، چقدر به درد تیم خواهند خورد و تنها موضوع مهم، پر شدن فهرست خریدهای کمسنوسال است. در بین همه نفرات جوان و ناشناختهای که در این تابستان پس از امضای قرارداد با سرخپوشان با مدیرعامل باشگاه عکس یادگاری گرفتهاند، امیر روستایی تنها بازیکنی است که سابقه حضور جدی در رقابتهای لیگ برتر را دارد. این بازیکن اما چندان فراتر از حد و اندازههای محمدامین اسدی به نظر نمیرسد و بعید است چیز خاصی به تیم اضافه کند. به نظر میرسد مدیران باشگاه پرسپولیس حتی ایده مشخصی برای آینده این مهرهها ندارند. باشگاه صاحب تیمهای جوانان و امید منسجمی نیست که این مهرهها را برای این تیمها خریده باشند. از طرف دیگر بعید به نظر میرسد کالدرون اجازه بدهد هر بازیکنی در جلسههای تمرینی تیم بزرگسالان پرسپولیس شرکت کند. چراکه مرد آرژانتینی بارها مخالفتش را با شلوغی بیش از حد تمرینها نشان داده است. پرسپولیس به جای جذب مهرههای جوان و بااستعدادی که پیش از این خودشان را در فوتبال اثبات کردهاند، به سراغ مهرههایی میرود که قرار است امتحانشان را در پرسپولیس پس بدهند. نفراتی که بعید به نظر میرسد سطح فنی قابل توجهی داشته باشند و احتمالا در تمرینها نیز بیشتر از مفید بودن، توی دست و پا خواهند بود. ظاهرا پر کردن سهمیه فوتبالیستهای جوان تیم، تنها انگیزه مدیران باشگاه برای رفتن به سراغ چنین خریدهایی است. تیمی که همین حالا در چند نقطه از زمین با ترافیک شدید بازیکن روبهرو شده و مجبور است چند ستاره سرشناسش را در فهرست مازاد قرار بدهد، طبیعتا نمیتواند شانس زیادی برای بازی در اختیار این مهرهها بگذارد. رفتار باشگاهی مثل پرسپولیس با این نفرات جوان بیشتر از آنکه به سود آنها تمام شود، در نهایت ضربه بزرگی به این نفرات خواهد زد. در چند فصل گذشته، علیرضا بیرانوند همواره مرد شماره یک دروازه پرسپولیس بوده و رادوشوویچ به ندرت به عنوان گلر دوم درون چارچوب ایستاده است. ابوالفضل درویشوند به عنوان گلر سوم، حتی نتوانسته «یک بازی» برای این تیم انجام بدهد. بدون تردید گلرهای جوان تازهوارد، حتی راهی به نیمکت پرسپولیس هم پیدا نخواهند کرد.
به نظر میرسد خرید بازیکنان جوان و ناشناخته، به سوژهای برای چشم و همچشمی سرخابیها تبدیل شده و آنها رقابتی پنهان را بر سر نفرات کمسنوسال دنبال میکنند. فصل گذشته در چنین مقطعی، پندار توفیقی در نیمههای هر شب، خبر توافق با چند بازیکن کمسنوسال را منتشر میکرد. بسیاری از این بازیکنان به محض حضور در اولین جلسه تمرینی، با واکنش منفی شفر روبهرو شدند و چارهای به جز ترک باشگاه نداشتند. چراکه خرید آنها با نظر مرد آلمانی اتفاق نیفتاده بود. حتی یک نفر از بین همه این بازیکنهای جوان نیز تا پایان فصل در ترکیب استقلال فیکس نشد و بسیاری از آنها حتی شانس نشستن روی نیمکت باشگاه را نیز به دست نیاوردند. این سرنوشت در انتظار جوانان تازهوارد باشگاه پرسپولیس نیز خواهد بود.
چراکه روند خرید آنها از نقطه آغاز تا پایان سراسر اشتباه است. سوال بزرگ اینجاست که این نفرات را چه کسی برای سرخابیها انتخاب میکند. آنها در شرایطی جذب میشوند که سرمربیان تیم حتی اسمشان را نیز نشنیدهاند و هیچ شناختی از شیوه بازیشان ندارند. طبیعتا مدیران باشگاهها نیز آنقدر در زمینه فنی صاحبنظر نیستند که یک استعداد واقعی را تشخیص بدهند. اینطور به نظر میرسد که این فوتبالیستها از طریق ارتباط با چند مدیربرنامه (یا دلال) و رابطه خوب این دلالها با سرخابیها موفق به حضور در این دو تیم میشوند تا برای خودشان رزومه بسازند. در یک شرایط سالم، استقلال و پرسپولیس میتوانستند با استخدام چند استعدادیاب درجه یک، بازیکنان فوقالعادهای را در شهرهای مختلف ایران کشف کنند، آنها را برای مدتی به تیمهای کوچکتر قرض بدهند و پس از محک زدنشان در این تیمها، این نفرات را به تیم خودشان ببرند. در شرایط فعلی اما ظاهرا مدیران باشگاهها انتظار دارند این مهرهها یکشبه به ستارههایی بزرگ برای فوتبال ایران تبدیل شوند.
اگر خرید هر بازیکن جوان حداقل 100 میلیون هزینه به دنبال داشته باشد، پرسپولیس و استقلال هر سال نزدیک به یک میلیارد تومان برای چنین اتفاقی میپردازند. آیا همین هزینه نمیتواند برای ساخت یک آکادمی مجهز و یک کمپ ویژه استعدادیابی به کار برود؟ سرخابیها زمانی مدعی بودند که «قانون سربازی» اجازه پرورش استعداد را به آنها نمیدهد اما حالا که این قانون برای ستارههای فوتبال ایران کاملا منعطف شده، باز هم هیچ تمایلی به پرورش استعداد در دو باشگاه پرطرفدار لیگ وجود ندارند. آنها ترجیح میدهند «حاضریخور» بمانند و حتی در مورد فوتبالیستهای جوان، از همین شیوه استفاده کنند.
دیدگاه تان را بنویسید