یحیی و روزهای سخت وارث برانکو بودن
ببر و زنده بمان!
زمزمههای مربوط به حضور یحیی گلمحمدی روی نیمکت پرسپولیس، هر روز جدیتر میشوند. پس از اصرار مجری برنامه ورزش و مردم روی آنتن زنده برای قطعی شدن این قرارداد، پرسپولیس و پدیده همه چیز را تکذیب کردند اما از گوشه و کنار شنیده میشود که گلمحمدی حتی دستیارانش را نیز برای کار در تیم جدیدش برگزیده و آماده مربیگری در پرسپولیس است. شاید اگر نتایج برانکو تا این اندازه «درخشان» نبودند، یحیی کار چندان سختی در باشگاه نداشت اما حالا او وارث یک مربی کاملا موفق است و برای راضی کردن هوادارها، ماموریت فوقالعاده دشواری دارد. این فشار عموما برای بسیاری از مربیان پرسپولیس و استقلال، خردکننده بوده است.
آریا رهنورد
تا چند هفته قبل، حتی فکر نشستن روی نیمکت پرسپولیس در لیگ نوزدهم از ذهن یحیی گلمحمدی عبور نمیکرد. او انتظار نداشت که برانکو ناگهان تاج و تختش را رها کند و برای ادامه مربیگری به عربستان برود. شاید اگر این مربی جوان حتی احتمال جدایی پروفسور را پیشبینی میکرد، کمی صبر به خرج میداد و به سرعت قرارداد تازهای با پدیده به امضا نمیرساند. یحیی اما در روزهایی که از تیم ملی امید پیشنهاد دریافت کرده بود، بین این تیم و باشگاه پدیده گزینه دوم را انتخاب کرد تا برای یک سال دیگر به پروژهاش در مشهد وفادار بماند. پیشنهاد پرسپولیس اما همه چیز را تغییر داد. مالکان باشگاه پدیده مخالفتی سرسختانه با جدایی سرمربی موفق تیمشان نشان دادهاند اما به نظر میرسد گلمحمدی علاقهای به پشت کردن به این پیشنهاد ندارد و آماده است که برای دومین بار، سکان هدایت سرخها را در دست بگیرد. او تا امروز هیچ مصاحبهای در مورد احتمال امضای قرارداد با پرسپولیس انجام نداده اما به نظر میرسد در سکوت، مشغول مذاکره با باشگاه پدیده برای گرفتن رضایتنامه است. البته که کار کردن در باشگاهی مثل پرسپولیس برای انجام یک ماموریت نیمهتمام، وسوسهکننده به نظر میرسد اما آیا یحیی زمان درستی را برای این بازگشت انتخاب کرده است؟ تقریبا همه مربیانی که با فشار زیاد و اصرار باشگاه ناگهان به پرسپولیس ملحق شدند، روزهای خوبی را در این تیم سپری نکردهاند. هفت سال قبل، پس از اختلاف نظر شدید بین علی دایی و مدیران باشگاه پرسپولیس، حمید استیلی به عنوان مرد شماره یک نیمکت باشگاه انتخاب شد. او از تیر تا آذرماه در باشگاه دوام آورد و همواره با واکنشهای منفی هوادارها و فشار سنگین سکوها دست و پنجه نرم کرد. این اخراج عملا پرونده مربیگری حمید استیلی را بست. مصطفی دنیزلی با علاقه هوادارها، به عنوان جانشین یحیی انتخاب شد اما خیلی زود با چند بازیکن پرسپولیس به بنبست رسید و در نهایت در پایان همان فصل باشگاه را ترک کرد. حتی خود افشین قطبی که پس از قهرمانی در لیگ برتر هفتم، دیگر تمایلی به ماندن در فوتبال ایران نداشت، با اصرار شدید باشگاه به ایران برگشت و دوباره روی نیمکت پرسپولیس نشست. افشین در این دوران تازه، شکست و ناکامی را تجربه کرد و در نهایت تصمیم گرفت بدون خداحافظی، فوتبال ایران را ترک کند و مقصد دیگری را برای آیندهاش در نظر بگیرد.
همه میدانستند که فیروز بالاخره یک روز سرمربی استقلال میشود اما او برای پذیرفتن پیشنهاد باشگاه مورد علاقهاش عجله به خرج داد و قبل از فینال جام حذفی همان فصل، برکنار شد تا آبیها با ژنرال جام قهرمانی را تصاحب کنند. انتخاب علیرضا منصوریان نیز در شرایطی منطقی اتفاق نیفتاد
این وضعیت کم و بیش در باشگاه استقلال هم وجود داشته است. 11 سال قبل، نتایج ناامیدکننده ناصر حجازی موجب شد که باشگاه به سراغ فیروز کریمی برود. مربی موفق استقلال اهواز، ناگهان در میانه راه فصل به استقلال ملحق شد اما هنوز آمادگی کار کردن در این تیم را نداشت. همه میدانستند که فیروز بالاخره یک روز سرمربی استقلال میشود اما او برای پذیرفتن پیشنهاد باشگاه مورد علاقهاش عجله به خرج داد و قبل از فینال جام حذفی همان فصل، برکنار شد تا آبیها با ژنرال جام قهرمانی را تصاحب کنند. انتخاب علیرضا منصوریان نیز در شرایطی منطقی اتفاق نیفتاد. باشگاه پس از بحران قلعهنویی، برای یک سال به سراغ پرویز مظلومی رفت و با این مربی به توافق رسید. همانطور که انتظار میرفت، مظلومی نیز انتظارات را برآورده نکرد اما علیرضا منصوریان هم هنوز به لحاظ فنی و ذهنی، مهیای چالش بزرگ استقلال نبود. آبیها با این انتخاب، علیمنصور را سوزاندند و فرصت کار کردن با او در بهترین زمان ممکن را از خودشان گرفتند. شاید اگر منصوریان با تجربه بیشتری به نیمکت استقلال میرسید، نتایج به مراتب بهتری با این تیم به دست میآورد و به سرعت در مسیر اخراج قرار نمیگرفت.
اولین تجربه یحیی در پرسپولیس، کاملا به موفقیت نزدیک بود اما شکست در فینال جام حذفی و البته آنچه میان او و مهدی مهدویکیا گذشت، اجازه نداد که این همکاری زمان بیشتری طول بکشد. گلمحمدی پس از کنار گذاشته شدن از پرسپولیس، به نقطه صفر برگشت و همه چیز را از اول شروع کرد اما باز هم درخشان ظاهر شد و توانست پس از چند سال، دوباره خودش را به پرسپولیس تحمیل کند. او در اولین دوره، جانشین مربی ناکامی مثل مانوئل ژوزه شده بود اما حالا تصاحب نیمکتی که به برانکو ایوانکوویچ تعلق داشت، سختترین روزهای کاری این مربی را رقم خواهد زد. اگر گلمحمدی در این تجربه دشوار موفق باشد، بدون تردید خودش را به عنوان آمادهترین مربی داخلی حال حاضر فوتبال ایران به اثبات خواهد رساند.
دیدگاه تان را بنویسید