مواخذه تمامنشدنی مدیریت دولتی سرخابیها
وزارت ناکامی!
«وزارت ورزش» در یک سال گذشته بیشتر از هر کلیدواژه دیگری در فوتبال ایران شنیده شده است. هواداران عصبانی استقلال و پرسپولیس، وزارت را مقصر هر شکست و نتیجه ناخوشایندی میدانند. شیوه سنتی مدیریت و البته تلاش منجر به شکست برای برقراری عدالت میان دو باشگاه، فشارها را علیه این نهاد به اوج رسانده است. به نظر میرسد دولت دیگر کارایی لازم را برای مدیریت پرسپولیس و استقلال ندارد و باید هرچه زودتر رخت خودش را از این ورطه بیرون بکشد. در غیر این صورت، تنها انتقاد و اعتراض بیشتر سهم وزارت ورزش خواهد بود.
آریا رهنورد
جدایی برانکو از پرسپولیس، برای هواداران باشگاه شوکهکننده بوده است. آنها هنوز با خروج موفقترین مربی خارجی تاریخشان کنار نیامدهاند و به بیدار شدن از این کابوس فکر میکنند. قرمزها تا سهشنبهشب، هنوز به بازگشت پروفسور امید داشتند اما امضای قرارداد رسمی میان مرد کروات و باشگاه الاهلی عربستان، آخرین روزنههای امید را برای این بازگشت مسدود کرد. همانطور که انتظار میرفت مدیران باشگاه پرسپولیس پس از خروج سرمربی موفق تیم، به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند و با درخواست استعفا از سوی هواداران باشگاه روبهرو شدهاند. درست مثل همیشه نام وزارت ورزش در فهرست مقصران مدنظر طرفداران باشگاه نیز دیده میشود. اظهارنظر سلطانیفر در مورد بازگشت احتمالی پروفسور و البته تاکید مازیار ناظمی بر تلاش وزارت در جهت امضای قرارداد استقلال با استراماچونی، پرسپولیسیها را علیه وزارت ورزش شورانده است. البته که سناریوی طرفداران تیم قهرمان فصل گذشته در مورد حذف برانکو به دستور وزارت ورزش برای بازگشت «رقابت» به لیگ، تا حدود زیادی فانتزی به نظر میرسد اما باز هم تصمیمهای عجولانه، اظهارنظرهای جنجالبرانگیز و عطش دائمی مدیرانی مثل مازیار ناظمی، اصلا به سود وزارت ورزش نیست. نهادی که نه میتواند سرخابیها را به درستی اداره کند و نه عزمی برای سپردن آنها به بخش خصوصی از خودش نشان میدهد. نهادی که از یک سو مالکیت دو باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران را به هر قیمتی میخواهد و از سوی دیگر، حاضر نیست هزینههای لازم برای این مالکیت را بپردازد.
مالکیت مشترک، همواره موضوعی سرشار از ابهام برای استقلال و پرسپولیس بوده اما این ابهامها حالا به پررنگترین حالت ممکن رسیدهاند. یک سال قبل در چنین روزهایی، استقلالیها در وضعیت امروز هواداران پرسپولیس قرار داشتند. آبیها تیام، جپاروف، ابراهیمی و مجید حسینی را از دست داده بودند و در نقطه مقابل، پرسپولیس با حفظ همه نفرات کلیدی، با ستارههایی مثل مهدی ترابی و سروش رفیعی برای نیمفصل دوم به توافق رسید. طرفداران استقلال باور داشتند که «عدالت» بین دو باشگاه برقرار نشده و وزارت، به دنبال حمایت همهجانبه از باشگاه پرسپولیس است. همین جو و البته شعارهای تند و تیز علیه سلطانیفر در ورزشگاه آزادی، در نهایت موجب شد که پای شخصی مثل وزیر ورزش، حتی به جابهجایی بازیکنان نیز باز شود و وزیر با اصرار به باشگاه ذوبآهن، مرتضی تبریزی را به استقلال ببرد. همین نهاد مدتی قبل، به استقلال چراغ سبز نشان داده بود تا همه بندهای قرارداد وینفرد شفر را بپذیرد و با همه شرایط مدنظر این مربی کنار بیاید.
وزارت در کوتاهترین زمان ممکن مقابل شعارها تسلیم شد و تلاش کرد تا استقلال را در مسیر موفقیت قرار بدهد. تلاشی که البته در نهایت به ضرر باشگاه تمام شد. احتمالا این سناریو در فصل جدید این بار به شکل دیگری تکرار میشود. حالا استقلالیها مدام در بازار بازیکن میخرند و پرسپولیس سرمربی موفقش را از دست داده است. طبق انتظار باید وزارت مشغول خرید بازیکن و جذب مربی برای این باشگاه شود. اینکه در فوتبال ایران، حتی خراب شدن موقعیتهای گلزنی را به «وزارت ورزش» ربط میدهند، حالا دیگر به یک موضوع کمدی شبیه شده است اما آیا میتوان از نقش وزارت در مدیریت نابسامان امروز دو باشگاه به سادگی عبور کرد. چرا این نهاد دولتی، همیشه بدترین انتخابها را برای هیات مدیره باشگاهها انجام میدهد؟ چرا ایرج عرب با سابقه فعالیت در حراست، ناگهان باید مدیرعامل موفقترین باشگاه این روزهای فوتبال ایران شود؟ چرا در باشگاه بزرگ و پرهیاهویی مثل استقلال، مدیری روی کار میآید که حتی قدرت کنترل زیرمجموعهاش را نیز ندارد و با سکوت همیشگیاش، علی خطیر را همه کاره باشگاه میکند؟ این انتخابهای نادرست، بزرگترین ضربه را به قرمزها و آبیهای پایتخت زدهاند.
اظهارنظر سلطانیفر در مورد بازگشت احتمالی پروفسور و البته تاکید مازیار ناظمی بر تلاش وزارت در جهت امضای قرارداد استقلال با استراماچونی، پرسپولیسیها را علیه وزارت ورزش شورانده است
به نظر میرسد مدیریت دولتی استقلال و پرسپولیس، حالا دیگر به بنبست رسیده و وزارت ورزش دیگر قدرت لازم را برای کنترل و مدیریت دو باشگاه ندارد. حتی اگر بارسلونا و رئال مادرید نیز با مالکیت مشترک اداره میشدند، بدون تردید این جو بعد از مدتی در اطراف آنها نیز شکل میگرفت. هواداران این دو تیم به خوبی میدانند که وزارت نه در پرونده حق پخش، نه در ماجرای اسپانسر و نه در هیچ زمینه دیگری، به دنبال گرفتن حق و حقوق قانونیشان نیست. وزارت پشت استقلال و پرسپولیس نمیایستد و تنها «نمایش» خصوصیسازی به راه میاندازد اما اگر فشارها ادامه داشته باشند، شاید دولت بالاخره عطای تیمداری را به لقایش ببخشد.
دیدگاه تان را بنویسید