نگاهی به روزهای عجیب و پرهیاهوی باشگاه استقلال
خط قرمزهای تیم آبیپوش!
وینفرد شفر، دومین مربی خارجی استقلال در تاریخ لیگ برتر بود. او هم درست مثل رولند کخ، زمان زیادی روی نیمکت دوام نیاورد و پایان خوشی در باشگاه نداشت. در این سالها، چهرههای خارجی زیادی در یک قدمی پیوستن به استقلال بودهاند. مربیانی مثل ایگور استیماچ حتی برای امضای قرارداد با این باشگاه به تهران نیز سفر کردند اما آبیها پیش از شفر برای 15 سال، تنها زیر نظر سرمربیان داخلی قرار داشتند. پس از جدایی شفر، مذاکرههای باشگاه با چند سرمربی ایتالیایی آغاز شد و در نهایت مدیران استقلال به گزینه «استراماچونی» رسیدند. همه چیز تقریبا خوب پیش رفت و مشکلات خانوادگی برای این انتقال نیز در نهایت برطرف شد اما درست وقتی همه در انتظار اعلام توافق رسمی بودند، باشگاه با انتشار یک بیانیه حیرتآور «خط قرمزهای نظام جمهوری اسلامی» را دلیل عدم توافق با مرد ایتالیایی دانست. هنوز هم معلوم نیست درخواست استرا چه بوده که این چنین موجب برآشفتن مدیران باشگاه شده است. مشکل بزرگ دیگر، در چنددستگی مدیران باشگاه خلاصه میشود. اینکه هر کس، ساز خودش را کوک میکند و داستان خاص خودش را برای هوادارها میسازد. روزهای بیخبری از واقعیتهای استقلال، ظاهرا قرار است همچنان ادامه داشته باشد و این وسط، «زمان» همچنان در حال از دست رفتن است.
با توجه به بیانیه باشگاه، انتظار میرود مذاکره با استراماچونی متوقف شده باشد اما اصرار علی خطیر، نشان میدهد که روند مذاکره هنوز در جریان است و بعید نیست این مربی در روزهای آینده به ایران سفر کند. در عین حال، از اردوی باشگاه خبرهای چندان خوبی به گوش نمیرسد. خسرو حیدری در بدو تبدیل شدن به یک «پیشکسوت» حاشیهپردازی را آغاز کرده و مقابل، سیدمهدی رحمتی پاسخ محکم و تندی به او داده است. پژمان منتظری در اینستاگرام از تیم جدا شده و فرهاد مجیدی در همان اینستاگرام، از تماسهای بدون پاسخش با پژمان نوشته است. پاتوسی نیز به صورت مجازی از هوادارها خداحافظی کرده اما متن این بازیکن، نشان میدهد که او در صورت دریافت مطالبهها به بازی با پیراهن آبی ادامه خواهد داد. مشکل بزرگ استقلال، حالا در چند نکته خلاصه میشود. بازیکنانی که نباید بروند، در حال ترک باشگاه هستند. بازیکنانی که باید بروند، علاقهای به جدایی ندارند و روی ماندن پافشاری میکنند، مدیرانی که باید با هوادار در ارتباط باشند و واقعیتها را با آنها در میان بگذارند، سکوت کردهاند و مدیرانی که باید سکوت کنند، مدام برای تیم حاشیه میسازند. پس عجیب نیست که اوضاع برای استقلالیها کاملا پیچیده باشد. مذاکره با استراماچونی نیز بیشتر از حد انتظار طول کشیده و این روند نباید همچنان ادامه داشته باشد. همه چیز ظرف روزهای آینده مشخص خواهد شد. روزهای سرنوشتسازی که میتوانند تکلیف این فصل استقلال را روشن کنند. آیا روزهای بد باشگاه بالاخره تمام خواهند شد؟ پایان دادن به چنین روزهایی، برخلاف انتظار مدیران باشگاه آنقدرها هم دشوار نیست. تنها باید عزم و ارادهای مشترک میان آنها برای اصلاح وضعیت تیم شکل بگیرد و استقلال از بلاتکلیفی نجات پیدا کند.
دیدگاه تان را بنویسید