مدیران استقلال در معرض یک تصمیم کلیدی قرار دارند
انتخاب مطمئن یا ریسک مرگبار؟
تنها لحظاتی پس از تساوی استقلال در زمین نفت آبادان، لحن صحبتهای فرهاد مجیدی و تاکید او بر «آینده» نشان میداد که مربی موقت آبیها به دنبال سرمربیگری باشگاه است و نمیخواهد این موقعیت را به سادگی از دست بدهد. فرهاد در چند مقطع دیگر نیز دست روی این نکته گذاشت که قصد دارد شخصیت فوتبالی استقلال را احیا کند و برای فصل بعد، تیم قدرتمندی بسازد. او نتایج نسبتا خوبی روی نیمکت آبیها به دست آورده و از حمایت جدی هواداران باشگاه نیز برخوردار است اما مدیران استقلال هنوز تردیدهایی در مورد تجربه کم فرهاد مجیدی دارند. شماره هفت محبوب آبیها، اصرار دارد که آینده مربیگریاش با پذیرفتن هدایت استقلال در این مقطع حساس و دشوار، به خطر نمیافتد. حالا که خود او به این اندازه به تواناییهایش باور دارد و حاضر است این ریسک را بپذیرد، چرا مدیران باشگاه نمیخواهند چنین فرصتی را در اختیار او قرار بدهند؟ اگر فتحی و همکاراناش بر سر امضای قرارداد با یک «مربی بزرگ» به توافق رسیده بودند، دست رد زدن به سینه فرهاد منطقی به نظر میرسید اما گزینه نهایی آنها برای هدایت باشگاه، کسی به جز آندرهآ استراماچیونی نیست. مردی که 4 تجربه ناموفق کاری را پشت سر گذاشته و در 2 سال گذشته بدون تیم مانده است. استرا چه چیزی را به تیم اضافه خواهد کرد که فرهاد مجیدی از عهدهاش برنمیآید؟ حقیقت آن است که فرهاد، تیم را به خوبی میشناسد و از تک تک نفرات استقلال و سایر ستارههای لیگ برتر برای فصل نقل و انتقالات شناخت کافی دارد. او در بین بازیکنان مقبول و در بین هوادارها، محبوب است و در شروع کار به عنوان سرمربی دائمی باشگاه، فشار چندانی را احساس نخواهد کرد. درست بر خلاف مرد ایتالیایی که زیر سایه انتظارهای زیادی قرار خواهد گرفت.
هنوز زمان زیادی از پایان همکاری استقلال با وینفرد شفر سپری نشده است. مدیران باشگاه باید مبلغ نسبتا سنگینی را به مرد آلمانی بپردازند. افشای قراردادهای مهرههای خارجی استقلال در فصل گذشته، نشان میدهد که باشگاه بدهیهای سنگینی دارد و به لحاظ مالی در وضعیت خوبی نیست. آیا در این شرایط جذب استراماچیونی، یک ریسک کشنده نخواهد بود؟ اگر این مربی مثل روزهای کار در اینتر، اودینزه، پاناتینایکوس و اسپارتاپراگ در استقلال هم از کار برکنار شود، باشگاه باید هزینه زیادی برای فسخ قرارداد او بپردازد. با این روند شکست استرا عملا به معنای پایانی دوران کاری مدیران باشگاه استقلال خواهد بود. اگر توان استقلال بیشتر از جذب مردی در حد و اندازههای استراماچیونی نیست، شاید اعتماد به فرهاد مجیدی پرانگیزه اتفاق به مراتب مفیدتری برای باشگاه باشد. قمار ایتالیایی شاید استقلال را با دردسرهای بزرگتری روبرو کند. به ویژه اینکه این قمار برای یک «مربی بازنده» انجام میشود. این احتمال هم وجود دارد که استراماچیونی در استقلال احیا شود و نتایج خوبی با این باشگاه به دست بیاورد اما اگر این پروژه نیز مثل پروژه شفر شکست خورد، آبیها با این حجم از بدهی دلاری، سالهای سختی را پشت سر خواهند گذاشت.
دیدگاه تان را بنویسید