بندهای متعدد در قرارداد سرمربی جدید تیم ملی پیام روشنی دارد
قرارداد کیروش با ویلموتس!
در روزهای گذشته حرف و حدیثهای زیادی در مورد به توافق نرسیدن فدراسیون فوتبال با گزینه سرمربیگری تیم ملی به گوش میرسید اما مهدی تاج و مارک ویلموتس سرانجام قرارداد نهایی را در محل سفارت ایران در بروکسل امضا کردند. بر اساس شنیدهها، این قرارداد بندهای متعددی دارد که شاید نتیجه رفتارهای گذشته کارلوس کیروش هستند. شاید این، قراردادی است که در واقع، کیروش با ویلموتس امضا کرده است!
آریا طاری
وقتی کارلوس کیروش هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت، هنوز تجربه کافی در مورد برخورد با مربیان بزرگ و شناختهشده خارجی، در راس هرم مدیریت فوتبال ایران وجود نداشت. برانکو ایوانکوویچ آخرین سرمربی خارجی تیم ملی پیش از جذب کارلوس به شمار میرفت و از زمان عوض شدن ترکیب پیشین فدراسیون، تیم ملی همواره تحت هدایت سرمربیان داخلی قرار داشت. پس از تجربههای کاملا ناموفق امیر قلعهنویی، علی دایی و افشین قطبی روی نیمکت، فدراسیون فوتبال به سراغ یک گزینه مطرح خارجی رفت و توانست دستیار سابق سر الکس فرگوسن در منچستریونایتد و البته سرمربی سابق رئال مادرید و تیم ملی پرتغال را روی نیمکت تیم ملی بنشاند. امضای قرارداد با این مربی، بدون شک یک «موفقیت» قابل توجه در کارنامه فدراسیون بود. کیروش از همان روزهای اول با حساسیت مثالزدنیاش به فوتبال ایران وارد شد و با عبور از سوالهای بیربط در مورد طعم «چلوکباب» ایرانی در کنفرانسهای خبری، همه زمانش را برای شناخت دقیق ساختار فوتبال و البته جامعه ایران صرف کرد. او با انتقاد از «هواشناسی» و چند پدیده خاص دیگر در ایران، هوش بالایش را به رخ کشید و به کمک همین هوش، خیلی زود فهمید که نمیتواند از دریچه فدراسیون، به همه خواستههایش برسد. کارلوس که در تجربههای پیشین کاری علاقهای به استفاده از شبکههای اجتماعی از خودش نشان نداده بود، در ایران به شدت در این شبکهها فعال شد و از ظرفیت این فضا برای مطرح کردن مسائل مدنظرش بهره برد. او در ایران به شکل یک «بیانیهنویس قهار» درآمد و خیلی زود پای دولت، وزارت ورزش و همه مردم را به جنجالهای مختلفی باز کرد. داستان کیروش برای فدراسیون رفته رفته از یک «پیروزی» به شکل یک «شکست» درآمد اما شاید این دوران، یک کلاس درس بزرگ برای فدراسیون فوتبال به شمار میرفت. آنها هرگز در کنترل و مدیریت مرد پرتغالی موفق نبودند اما حداقل متوجه شدند که برای مربی بعدی، باید از چه روشهایی استفاده کنند.
البته که امضای قرارداد سرمربیگری تیم ملی در یک کشور دیگر، قدم چندان مثبتی به نظر نمیرسد اما حداقل بندهایی در این قرارداد گنجانده شده که اجازه نمیدهند مارک ویلموتس تشکیلات فوتبال ایران را به ساز خودش برقصاند و هر طور که دلش خواست با مدیران فدراسیون رفتار کند. در درجه اول تاکید فدراسیون روی «پروازی نبودن» این مربی است. کیروش بخش مهمی از هر سال را در مرخصی سپری میکرد و پس از هر تورنمنت تا ماهها به ایران برنمیگشت. علاوه بر این، ویلموتس متعهد شده رقابتهای فوتبال ایران را از نزدیک دنبال کند. او همین چهارشنبه قرار است نبرد سپاهان و پرسپولیس را از نزدیک ببیند. درست برخلاف کارلوس کیروش که از مدتها قبل هرگز حاضر نشد به تماشای یکی از دیدارهای لیگ برتر بنشیند. در این قرارداد حتی در مورد نحوه پرداخت دستمزد مربی بلژیکی نیز تدابیری اندیشیده شده است. علاوه بر این، مارک ویلموتس اجازه نداد علیه فوتبال ایران و باشگاههای مختلف مصاحبه کند و باید حداکثر تعامل را با تیمهای باشگاهی داشته باشد. همه سفرهای این مربی نیز تنها با هماهنگی فدراسیون انجام خواهد شد. در واقع فدراسیون با مرور همه رفتارهای غیرحرفهای، شکاکانه و خارج از چارچوب کارلوس کیروش، تصمیم گرفته حداکثر استفاده را از آن دوره برای به وجود آوردن محدودیتهایی برای سرمربی جدید، ببرد.
هشت سال کار کردن با یک مربی نهچندان خوشاخلاق، این فرصت را برای فدراسیون به وجود آورده که دیگر به سراغ مسیرهای اشتباه گذشته نرود. اگر همین حالا در قرارداد همه توافقها صورت نگیرد، در آینده فدراسیون نمیتواند سرمربی را مجاب به انجام رفتارهای قانونی کند
دوران کارلوس کیروش برای فدراسیون، کاملا «آموزنده» بود و حالا به نظر میرسد قرارداد جدید را مرد پرتغالی با مربی بلژیکی امضا کرده است. شاید چند سال بعد نیز تجربههای این دوره زمانی، برای امضای قرارداد بعدی مفید باشد. هشت سال کار کردن با یک مربی نهچندان خوش اخلاق، این فرصت را برای فدراسیون به وجود آورده که دیگر به سراغ مسیرهای اشتباه گذشته نرود. اگر همین حالا در قرارداد همه توافقها صورت نگیرد، در آینده فدراسیون نمیتواند سرمربی را مجاب به انجام رفتارهای قانونی کند. ویلموتس میتواند با همه تمرکز و انرژی در فوتبال ایران مشغول به کار شود. درست برعکس کارلوس کیروش که بخش زیادی از انرژیاش را برای جنگ و دعوا و البته فعالیتهای تبلیغاتی و چیدمان دیدارهای دوستانه کنار گذاشته بود. ویلموتس شاید کارنامه فوقالعادهای نداشته باشد اما بدون تردید از انگیزه بسیار بالایی برخوردار است تا در ایران از ناکامیهای گذشته مربیگری فاصله بگیرد. قبل از هر چیز، او به یک تیم ملی متحد در یک فوتبال بدون تنش نیاز دارد. فوتبالی که در آن سرمربی تیم ملی علیه باشگاهها طغیان نمیکند و در فضای تیم ملی و باشگاهها چنددستگی به وجود نمیآورد.
دیدگاه تان را بنویسید