گاف قانونی در جواب گاف قانونی
«مشترک» مورد نظر!
نمایش ماشینسازی در جدال با پرسپولیس، نسبتی با «ناجوانمردانه بودن» نداشت. این تیم با همه وجود مقابل تیم برانکو ظاهر شد و سرانجام با گرفتن یک امتیاز از تیم میزبان، سرنوشت قهرمانی را یک هفته به تعوبق انداخت. اینکه ماشین با چه انگیزهای برابر پرسپولیس ظاهر شده، اهمیت چندانی ندارد. خروجی این انگیزه، انجام یک مسابقه جدی و جوانمردانه در ورزشگاه آزادی تهران بود. عصبانیت گروهی از پرسپولیسیها از عملکرد ماشینسازی، کمی عجیب به نظر میرسد. آیا آنها انتظار داشتند تیم تبریزی، به سادگی همه امتیازهای این مسابقه را به میزبانش تقدیم کند؟ آنچه در این مسابقه اتفاق افتاد، ابدا محل نقد و سوال نبود. درباره ماشینسازی البته ابهامات زیادی وجود دارد. سنگربان این تیم در جدال هفته گذشته با سپاهان، یک گل بسیار بد دریافت کرد و مهاجم این تیم نیز از علاقهاش به قهرمانی سپاهان و بیمیلی تبریزیها به رسیدن جام قهرمانی به پرسپولیس حرف زد. مطرح کردن چنین ادعاهایی در کوران هفتههای آخر لیگ، قاعدتا نباید به همین سادگی باشد. پیش از این در جدال ماشینسازی و تراکتورسازی به عنوان دو باشگاه تحت مالکیت زنوزی در لیگ برتر نیز شائبههای بسیار زیادی به وجود آمده بود. مالکیت مشترک، در همه لیگهای فوتبال دنیا ممنوع است. در فوتبال ایران نیز تیمهایی مثل سپاهان نوین و فولاد نوین پس از به دست آوردن جواز حضور در لیگ، نتوانستند در بالاترین سطح فوتبال حضور پیدا کنند. چراکه ممانعت قانونی برای چنین کاری وجود داشت. حالا اما مالک دو باشگاه تبریزی، یک استدلال ساده برای حفظ هر دو تیمش در لیگ برتر دارد. اگر مالکیت مشترک اشتباه است، چرا وزارت ورزش به عنوان یک نهاد صاحب قدرت و نفوذ در فوتبال، مالک مشترک دو تیم استقلال و پرسپولیس به شمار میرود؟
به نظر میرسد تا زمانی که داستان مالکیت سرخابیها به سرانجام نرسد، زنوزی نیز به حفظ همزمان تراکتورسازی و ماشین در لیگ برتر ادامه خواهد داد. البته که این یک گاف قانونی است اما در همین لیگ گاف قانونی بزرگتری نیز جریان دارد و شاید به همین خاطر است که هیچکس نمیتواند با زنوزی برخورد کند. بدون تردید استقلال و پرسپولیس قرار نیست زیر نظر وزارت، کار مثبتی برای هم انجام بدهند و راه موفقیت یکدیگر را در بازیهای رو در رو هموار کنند اما باید پذیرفت که این مالکیت مشترک، شائبهبرانگیز است. شاید اگر همین حالا نیز مالک منچستریونایتد و منچسترسیتی یک نفر یا یک نهاد بود، این حجم از تفاوت در نتایج دو باشگاه شایعههایی را از سوی یونایتدیها به وجود میآورد. وزارت ورزش از یک طرف از هیاهوی مربوط به دو باشگاه خسته شده اما از طرف دیگر، نمیخواهد این دارایی ارزشمند را به سادگی از دست بدهد. آنها با دست پس میزنند و با پا پیش میکشند و در نهایت اجازه نمیدهند که پرسپولیس و استقلال در مسیر خصوصی شدن قرار بگیرند. تجربههای خصوصیسازی در فوتبال ایران نیز، تاکنون چندان موفقیتآمیز نبودهاند. با این وجود شاید تنها راه موجود برای پایان دادن به همه شک و تردیدهای گسترده در فوتبال ایران، خداحافظی وزارت ورزش با سرخابیها باشد.
دیدگاه تان را بنویسید