دورخیز علیمنصور برای بازگشت به روزهای خوب گذشته
وقت پرواز است
از زمان ملحق شدن به ذوبآهن برای جانشینی امید نمازی تا پیش از مسابقه حساس با الغرافه در قطر، عملا هیچ اتفاق امیدوارکنندهای در این باشگاه رخ نداده بود. منصوریان در لیگ برتر موفقیتی برای خارج کردن تیمش از بحران نداشت و همچنان در ۹۰ دقیقه هیچ حریفی را شکست نداده بود. نیمه دوم مسابقه با الغرافه اما اوضاع را کاملا تغییر داد. «مربی فراموش شده» دوباره برگشت تا روی نیمکت خودی نشان بدهد. حتی با وجود این برد بزرگ، او هنوز مسیر «بازگشت» را طی نکرده اما حداقل اولین قدم را برای فاصله گرفتن از فصل ناامیدی برداشته است.
آریا طاری
بخش مهمی از تمرکز علیرضا منصوریان از زمان پیوستن به ذوبآهن، معطوف لیگ قهرمانان آسیا بود. البته که لیگ همیشه اهمیت خاص خودش را دارد اما واضح به نظر میرسد که بالهای پرواز تیم اصفهانی در لیگ برتر هجدهم قیچی شده و این تیم در بهترین حالت هم شانسی برای رسیدن به سهمیه آسیا از طریق لیگ برتر نخواهد داشت. آنها دیگر در جدول جام حذفی نیز حضور ندارند و تنها راه پیش رویشان برای سپری کردن یک فصل موفقیتآمیز، به لیگ قهرمانان آسیا مربوط میشود. شانس ذوب برای رسیدن به جمع 32 تیم نهایی این تورنمنت، در نگاه اول چندان زیاد به نظر نمیرسید. حتی الکویت که در اولین مسابقه پلیآف روبهروی این تیم قرار گرفته بود، به هیچ وجه شباهتی به تیمهای دست و پا بسته نداشت. آنها الکویت را در وقتهای اضافی شکست دادند تا به سراغ مرحله دوم پلیآف و دیدار خارج از خانه با الغرافه قطر بروند. تیم قطری در این فصل کیفیت چندانی از خودش بروز نداده اما بازی در استادیوم خانگی و حضور ستارههای خارجی، شانس این تیم را برای صعود به مرحله گروهی به مراتب بیشتر از حریف ایرانی جلوه میداد. زرد و آبیها در همان نیمه اول دو بار دروازه تیم مهمان را باز کردند. گلزنی مهدی طارمی، شانس بقای ذوبآهن در جام را به حداقل رساند و اوضاع را برای این تیم به شدت دشوار کرد اما سفید و سبزها در نیمه دوم، با اولین گل به بازی برگشتند و ستارههای حریف را مات و مبهوت کردند. اهمیت این کامبک تماشایی و این پیروزی مثالزدنی، تنها در تساوی تعداد نمایندگان ایران و قطر در مرحله گروهی لیگ قهرمانان خلاصه نمیشود. ذوبآهن، الغرافه را تنها چند هفته بعد از موفقیت بزرگ تیم ملی قطر در جام ملتها با حضور سرمربی این تیم روی سکوهای ورزشگاه و البته حضور چند ملیپوش قطری در ترکیب، شکست داد و این پیام را به هواداران میزبان رساند که قرار نیست در رده باشگاهی نیز، به سرعت به قدرت اول قاره آسیا تبدیل شوند.
انگیزه مهم علیمنصور برای تبدیل شدن به یک مربی، هدایت باشگاه استقلال بود. او حتی از اعتراف صریح در این باره هراسی نداشت. شاید منصوریان کمی زودتر از زمان درست به این آرزو رسید و سرانجام نتوانست رضایت آبیها را برآورده کند
لیگ قهرمانان آسیا، همیشه مهمترین بخش در کارنامه علیرضا منصوریان بوده است. او با درخشش نفت تهران در همین تورنمنت و صعود به جمع هشت تیم برتر لیگ قهرمانان، به عنوان یک مربی مستعد و خوشآتیه مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت. شکست سنگین در زمین العین روی نیمکت استقلال اما دوران تیره و تار مربیگری او را کلید زد. حالا شاید یک اتفاق مهم دیگر در آسیا، این مربی را دوباره به زندگی برگرداند. انگیزه مهم علیمنصور برای تبدیل شدن به یک مربی، هدایت باشگاه استقلال بود. او حتی از اعتراف صریح در این باره هراسی نداشت. شاید منصوریان کمی زودتر از زمان درست به این آرزو رسید و سرانجام نتوانست رضایت آبیها را برآورده کند. پیروزی در دربی، مهمترین لحظه از دوران کاری شماره 10 سابق استقلال در قامت سرمربی این تیم را ساخت. او به هر قیمتی فصل اول حضور روی نیمکت این باشگاه را به پایان رساند اما در فصل دوم تنها چند هفته دوام آورد و سرانجام جای خودش را به وینفرد شفر داد. ادامه دادن به مربیگری بعد از تباه شدن بزرگترین رویا، کار دشواری به نظر میرسید. او بیشتر از یک سال از فوتبال دور ماند و سپس با ذوب، تلاش دیگری را آغاز کرد. حتی پس از پیروزی برابر الغرافه، نمیتوان با اطمینان از «بازگشت» منصوریان حرف زد. او هنوز چالشهای بزرگی را روی نیمکت این باشگاه در پیش دارد و ممکن است چند ماه بعد با چند نتیجه ضعیف، برکنار شود. با این وجود شکی نیست که بردی شبیه به این، انگیزه او برای ادامه دادن به مسیر را به اوج میرساند.
ذوبیها به لحاظ فنی، در شرایط ایدهآلتری نسبت به الغرافه نبودند اما تهییج مهرههای این تیم به دست کادر فنی، تاثیر خاص خودش را در جریان بازی ایفا کرد. نصب پلاکاردهای «حالا وقت صعود است» از سوی منصوریان در اتاق بازیکنها، فقط یکی از روشهای مدنظر این مربی با الگو گرفتن از کارلوس کیروش برای رساندن نفرات تیم به برانگیختگی روحی بود. منصوریان در رده ملی با افشین قطبی و کارلوس کیروش کار کرده و از هر دو نفر نیز به شدت تاثیر گرفته است. این تاثیر کم و بیش تا اینجا به او کمک کرده اما شاید حالا دیگر وقتش رسیده باشد که علیمنصور از کپی کردن ایدههای دیگران دست بکشد و فرمول «اصل» خودش را برای موفقیت کشف کند. او دیگر همه ایدههای خارج از ذهنش را خرج کرده و حالا دیگر باید برای رسیدن به موفقیت، تنها ایدههای خاص خودش را برای مهرههای تیم جا بیندازد.
دیدگاه تان را بنویسید