مرتضی سعیدی

این روزها کلمه لژیونر در فوتبال ایران زیاد به گوش‌مان می‌خورد. تنها تفاوت نسبت به سال‌های نه‌چندان دور فوتبال ایران این است که مقصدهای فوتبالیست‌های ایرانی دیگر کشورهایی مانند آلمان و لیگ‌های هم‌سطح آن نیست. گاهی کشورها و تیم‌هایی به عنوان مقصد لژیونرها شنیده می‌شود که نام آنها برای اولین بار به گوش‌مان می‌خورد. این روندی است که در 5، 6 سال اخیر شدت بیشتری گرفته است. روندی که علاقه شدید کی‌روش به لژیونرها و بازیکنانی که خارج از ایران بازی می‌کردند به نوعی شروع‌کننده آن بود. خروج از لیگ ایران بدون توجه به نام مقصد تضمین خوبی بود برای قرار گرفتن در لیست تیم ملی.

پیش‌بینی می‌شد که با رفتن کی‌روش از این عطش برای رفتن به لیگ‌های عجیب و غریب کم شود اما این بار کاهش ارزش پول ایران و علاقه برای داشتن درآمد به دلار و یورو و هر پول خارجی دیگری، انگیزه جدیدی برای ادامه این روند شده است. روندی که البته با وجود همه این انگیزه‌ها، روی هم رفته روند مثبت و با شاخص‌های رو به رشدی ارزیابی نمی‌شود. از انتقال عارف غلامی به لیگ بوسنی و هرزه‌گوین گرفته تا خالد شفیعی و محمدرضا خانزاده به بنگلادش.

ما در این سال‌ها بازیکنانی در کشورهای خاصی چون ایسلند، فنلاند، اسلواکی، عراق، کویت، ویتنام، اندونزی، تایلند، کره جنوبی، مالزی و... داشته‌ایم. ترانسفرهایی که بیشتر از سفر کردن برای پیشرفت فوتبالی، رنگ و بوی فرار از حضور در فوتبال خودمان با قراردادهای ریالی و حواشی زیادی است که همه می‌دانیم. ترانسفرهایی که بیشتر فرار ساق‌ها محسوب می‌شوند تا درخشش ستاره‌های ایرانی در فوتبال دنیا.

با نگاهی به یکسری از لژیونرهای چند سال اخیر فوتبال ایران متوجه می‌شویم که چه کشورها و بعضا تیم‌های عجیبی مقاصد فوتبالیست‌های ایرانی بوده‌اند. برخی از لژیونرهای ما به کشورهایی رفتند که باعث پیشرفت آنها شد و یا فرصت این را پیدا کردند تا در مسابقات اروپایی حاضر شوند و عملکرد خودشان و تیم‌های‌شان مورد توجه فوتبال‌دوستان در ایران قرار گرفته است. اما بسیاری از این حضورهای بین‌المللی بدون دستاورد خاصی اتفاق افتاده که برای آینده فوتبال‌مان نگران‌کننده است.

حالا که اخبار نقل و انتقالاتی اخیر خبر از لژیونر شدن گزینه مورد علاقه پرسپولیس و استقلال تهران دارد، نام محمدجواد آقایی‌پور و حضورش در اورنبورگ روسیه سوژه روز فوتبال داخلی است. بازیکن جوان استقلال خوزستان که فصل گذشته توانست در تیمی که تا هفته آخر لیگ کاندیدای جدی سقوط بود خوش بدرخشد و 9 گل به ثمر برساند. شهریار مغانلو مهاجم آماده سپاهان و بهترین گلزن دو فصل اخیر لیگ کشورمان هم راهی کلبا شد تا کنار مهدی قائدی، زوج ایرانی تیم اماراتی را تشکیل دهند.

بررسی روند نقل و انتقالات فوتبال کشورمان نشان می‌دهد که به طور کلی لیگ‌مان پویایی اوایل دهه 90 را از دست داده و به یک لیگ کم‌خروجی تبدیل شده است. خروجی‌هایی که اگر در مقطعی از منظر کمی هم تعدادشان کمی بالا برود، به لیگ‌ها و تیم‌هایی نیست که برای فوتبال کشورمان یا حتی آینده فوتبالی خود بازیکن دستاورد چشمگیری داشته باشد. اتفاقی که در آن عوامل زیادی دخیل هستند؛ از ارتباط اندک و محدود باشگاه‌های فوتبال کشور با باشگاه‌های مطرح دنیا و استعدادیاب‌های آنها جهت کشف و معرفی بازیکنان با استعداد در سنین پایین گرفته تا قراردادهای صوری باشگاه‌های داخلی با بازیکنان و پرداخت اعداد بالاتر از رقم قید شده در قرارداد و تطمیع فوتبالیست‌ها برای ماندن در باشگاه.

عدم موفقیت باشگاه‌های ایرانی در تورنمنت‌های قاره‌ای در سال‌های اخیر، استفاده محدود سرمربیان باشگاه‌های مطرح کشورمان از بازیکنان جوان، پایین آمدن ارزش پول ملی نسبت به پول سایر کشورها و ترانسفرهای ضعیفی که صرفا به دلیل همین اختلاف ارزش پول با کشور مقصد اتفاق می‌افتد و از نظر فنی هم هیچ حاصلی ندارد، دلایل تیتروار فرار ساق‌ها است. اتفاقاتی که دست به دست هم داده تا سقف آرزوهای فوتبالیست‌های ایرانی را کوتاه کند و خروجی فوتبال‌مان به سمت لیگ‌های معتبر اروپایی و تیم‌های بزرگ پایین و پایین‌تر بیاید. سوگلی‌های فوتبال ایران در اروپا هنوز همان‌ افرادی هستند که اواسط دهه 90 راهی اروپا شدند. ستاره‌هایی مثل طارمی، آزمون و جهانبخش و... فوتبال ما بدون خروجی مطلوب و پرواز به مقصد لیگ‌های معتبر اروپایی در آینده‌ای نه‌چندان دور با مشکلات بزرگی روبه‌رو خواهد شد. مشکلاتی که با رویکردی متفاوت و نگاهی آینده‌نگرانه از حالا قابل پیشگیری خواهند بود.