سپاهان، مورایس و بحران تمامنشدنی؛ دژ نیمه ویران!
آریا رهنورد
آیا تیمی که یک بار قهرمانی لیگ را با فاصلهای بسیار نزدیک از دست داده، یک سال بعد به جام قهرمانی خواهد رسید؟ برای این جمله، مثالهای منفی و مثبت زیادی وجود دارد. برای مثال پرسپولیس برانکو در لیگ پانزدهم، جام را میلیمتری از دست داد اما در لیگ شانزدهم قهرمان شد اما لیورپول برندان راجرز بعد از سر خوردن جرارد، دیگر کمر راست نکرد و فصل بعد به بحران دچار شد. تیم مورایس، فعلا به مورد دوم شبیه است. تیمی که این روزها اصلا شباهتی به یک تیم مدعی برای قهرمانی لیگ برتر ندارد.
هنوز تمام نشده است
شانس قهرمانی سپاهان در این فصل، هنوز از بین نرفته است. این یعنی آنها در شروع فصل آنقدر خوب نتیجه گرفتهاند که هنوز هم با این همه باخت از کورس جدا نشدهاند. سپاهان نسبت به استقلال و پرسپولیس، دو بازی کمتر دارد و اگر این دو بازی را ببرد، به اختلاف پنج امتیازی صدر جدول میرسد. کار تمام نشده اما خیلی سخت شده است. این تیم برای آنکه به امتیازهای فصل گذشتهاش برسد، باید در 13 بازی باقیمانده این فصل حداقل 10 پیروزی به دست بیاورد!
مشکل ضربههای آخر
مشکل مهمی که در جام ملتها در تیم ملی وجود داشت، در سپاهان هم دیده میشود. آنها موقعیتهای زیادی میسازند اما در زدن ضربههای آخر اصلا خوب نیستند. وقتی سپاهان با یک گل از پیکان جلو بود، بازیکنان این تیم چند فرصت عالی را به راحتی از دست دادند. علاوه بر این، وقتی بازی به تساوی دو-دو کشیده شد نیز سپاهان نتوانست از چند بخت ایدهآل گلزنی به خوبی استفاده کند. در نهایت همه چیز دست به دست هم داد تا این تیم در این بازی خاص طعم شکست را بچشد. آنها در این مسابقه دو بار هم توپ را به تیر دروازه حریف کوبیدند.
این خارجیها را نمیخواستم
مورایس از زمان روی کار آمدن سپاهان، هفت بازیکن خارجی گرفته و ظاهرا از بیشتر آنها ناراضی است. او اعلام کرده که فصل گذشته به کاتاتائو نیاز نداشته و این فصل هم نیازی به عیسی عباس ندارد. جالب اینکه کاتاتائو پس از ترک سپاهان، به دلیل شرطبندی به صورت مادامالعمر از هر نوع فعالیت فوتبالی محروم شد. اگر مورایس این بازیکنان را نمیخواست، چه کسی آنها را به سپاهان برد؟ چرا چنین نفراتی جذب باشگاهی شدند که مدعی قهرمانی در فوتبال
ایران بود؟
اشتباهها طبیعی هستند؟
سرمربی سپاهان قبل از این باور داشت که اشتباه فردی بخشی از فوتبال است اما بعد از بازی پیکان مدعی شد که اشتباههای تیم طبیعی نیست. او پیام نیازمند را بین دو نیمه از زمین مسابقه بیرون کشید. مورایس انگار به این فرضیه رسیده که در باشگاه کسانی خواهان اخراج و برکناری او هستند. وقتی کار تیم به این مرحله میرسد، حفظ تمرکز برای مربی به شدت دشوار میشود. به هر حال این همه اخراج و این همه اشتباه فردی، برای سپاهانیها گران تمام شده است.
این بحران یک قهرمان میخواهد
سپاهان برای خارج شدن از بحران، به یک قهرمان نیاز دارد اما چه کسی میتواند این نقش را در تیم بازی کند؟ آیا خود مورایس؟ یا شاید هم ستارههایی مثل شهریار و رامین. حقیقت آن است که ستارههای ملیپوش سپاهان بعد از جام ملتها دچار افت شدهاند و به خاطر نداشتن استراحت کافی، کمی خالی کردهاند. این مساله برای سپاهانیها دردسر بیشتری دارد. چراکه آنها رکورددار در اختیار داشتن مهرههای ملیپوش بودند. به هر حال اگر قرار است این بحران به پایان برسد، یا مورایس باید بیشتر بدرخشد و یا اینکه ستارههای تیم باید از نمایشهای ناامیدکننده و تلخ این چند هفته کمی فاصله بگیرند.
دفاع آسیبپذیر، عامل سقوط
سپاهان در فصل گذشته هم خط دفاعی مطمئنی نداشت اما عجیب بود که در این فصل هم کاری برای ترمیم این دفاع انجام نداد. آنها پس از جدایی نیلسون و حتی محمد قربانی که این اواخر مدافع شده بود، خرید دیگری برای قلب دفاع انجام ندادند. بازی با پیکان ثابت کرد که خط دفاعی سپاهان چقدر آسیبپذیر است و روی ضدحملهها تا چه حد میتواند با آسیب روبهرو شود. هیچ تیمی با این کیفیت دفاعی، شانسی برای بردن یک لیگ طولانی و فرسایشی نخواهد داشت. این مشکلی است که سپاهانیها باید به هر قیمتی به دنبال برطرف کردن آن باشند.
رفتن مورایس به سود کیست؟
اگر مورایس درنهایت تسلیم شود و از فوتبال ایران برود، قطعا فوتبال در ایران از این اتفاق سود نخواهد کرد. داشتن یک مربی در قوارههای ژوزه مورایس، یک امتیاز بزرگ برای فوتبال ایران بود و از دست دادن او، بدون شک اتفاق تلخی به نظر میرسد. بدون شک باشگاه سپاهان مقصر اصلی این اتفاق است که نتوانسته همه چیز را برای مورایس فراهم کند اما این باشگاه هم فقط تا مدتی برای او صبر خواهد کرد و پس از آن، ممکن است همه چیز دستخوش تغییری قابل توجه شود.
دیدگاه تان را بنویسید