آریا رهنورد

چند روز پس از اعلام فهرست جدید تیم ملی، جلسه‌های تمرینی تیم نیز آغاز شده‌اند و حالا ایران باید خودش را برای فیفادی پیش رو آماده کند. در مورد فهرست و البته شرایط تیم اما چند سوال بسیار مهم وجود دارد که امیر قلعه‌نویی باید به آنها پاسخ بدهد. شاید آینده تیم ملی در گرو پاسخ دادن به همین سوال‌ها باشد. ژنرال کار بسیار سختی در جام ملت‌های آسیا دارد. او یک بار در همین تورنمنت، نیمکت تیم ملی را از دست داده و اصلا دوست ندارد که این تجربه بار دیگر برایش تکرار شود.

در دوران کارلوس کی‌روش هم مشکلاتی وجود داشت اما کادر فنی از اقتداری برخوردار بود که هیچ بازیکنی جرات نداشت به تنهایی برای حضور یا عدم حضورش در تیم ملی تصمیم بگیرد. حالا اما چنین اقتداری در تیم ملی ایران وجود ندارد و این مساله، بدون شک بسیار نگران‌کننده خواهد بود

این همه تغییر لازم است؟

اولین سوال کلیدی اینجاست که آیا اساسا با توجه به زمان باقی‌مانده تا رقابت‌های جام ملت‌های آسیا، تیم ملی ایران به این میزان از تغییر در فهرست‌ها نیاز دارد؟ چرا هر لیست تیم ملی تا این اندازه با لیست قبلی متفاوت است؟ قلعه‌نویی یک بار برای خط حمله مهدی قایدی را در نظر می‌گیرد و یک بار به سراغ شهریار مغانلو می‌رود. هواداران فوتبال هم دوست دارند بدانند که ایده مرکزی قلعه‌نویی در این مورد چیست. این اتفاق در خط میانی و حتی دفاع هم برای تیم ملی رخ می‌دهد. زمستان همین امسال، جام ملت‌های آسیا در تقویم فوتبال ایران قرار خواهد گرفت. یعنی ظرف چند ماه و با کم‌ترین فرصت ممکن، باید خودمان را برای رسیدن به اوج هماهنگی آماده کنیم. با این میزان از تغییر در هر فهرست اما سخت می‌توان به هماهنگی مطلوب دست پیدا کرد. امیر باید از افکار پراکنده‌اش دست بکشد و یک فهرست نهایی برای تیم ملی انتخاب کند؛ چراکه در این صورت اتفاقی به جز سردرگمی برای تیم ملی ایران رخ نخواهد داد.

زوج دفاعی چگونه ساخته می‌شود؟

امیر برای قلب دفاع تیمش که یکی از مهم‌ترین بخش‌های ترکیب به حساب می‌آید، چه ایده‌ای دارد؟ کنار گذاشتن کنعانی با توضیح اشتباه غیرفنی، تصمیمی است که اتفاقا می‌توان به خاطر آن کادر فنی را مورد تحسین قرار داد و شجاعت این کادر را ستایش کرد اما دو بازیکنی که قرار است در جام ملت‌ها در ترکیب اصلی ایران در قلب دفاع قرار بگیرند، باید به شناخت خوبی از بازی هم دست پیدا کنند و به درک متقابل از هم برسند. آیا امیر اصلا فکری برای انتخاب این دو نفر نهایی انجام داده است؟ در هر اردو هم مدافعان جدیدی به تیم ملی اضافه می‌شوند و این بار محمدحسین مرادمند از راه رسیده است. در چنین شرایطی سخت می‌توان به یک ترکیب ثابت و ایده‌آل برای دفاع تیم دست پیدا کرد و انتظار داشت این دو نفر به هماهنگی کامل با هم برسند.

اقتدار کادر فنی کجاست؟

مساله مهم‌تر این است که چرا بازیکنی مثل سردار آزمون، به میل و اراده خودش به اردوهای تیم ملی ملحق می‌شود؟ در دوران کارلوس کی‌روش هم مشکلاتی وجود داشت اما کادر فنی از اقتداری برخوردار بود که هیچ بازیکنی جرات نداشت به تنهایی برای حضور یا عدم حضورش در تیم ملی تصمیم بگیرد. در آن دوره مهره‌های مصدوم هم به اردو می‌رفتند و زیر نظر کادر پزشکی تیم ملی بودند. حالا اما چنین اقتداری در تیم ملی ایران وجود ندارد. سردار در اردوی اول قلعه‌نویی حاضر نبود، در اردوی دوم شرکت کرد و حالا در اردوی سوم غایب است. آیا امیر از تصمیم نهایی این بازیکن برای رقابت‌های جام ملت‌های آسیا خبر دارد؟ آیا اصلا می‌داند که در جام ملت‌ها می‌تواند روی سردار حساب باز کند یا نه؟ تا اینجا کادر فنی تیم ملی هیچ اقتداری از خودش نشان نداده و این مساله، بدون شک بسیار نگران‌کننده خواهد بود.

 

جوانگرایی کی از راه می‌رسد؟

یکی از اولین شعارها و وعده‌های مهم قلعه‌نویی در تیم ملی ایران، جوانگرایی بود. حالا سوال اینجاست که این جوانگرایی بالاخره چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟ آیا دعوت از بازیکنانی مثل علیرضا علیزاده و محمدحسین مرادمند که معمولا هم جایی در تیم ملی نداشته‌اند در 32 سالگی جوانگرایی محسوب می‌شود؟ آیا بهتر نیست به جای بازیکنی مثل احسان حاج‌صفی، ابوالفضل جلالی به تیم ملی ایران دعوت شود؟ شاید امیر تصور می‌کند که باید با نفرات باتجربه به سراغ جام ملت‌ها برود اما اگر ایران در جام ملت‌ها نتیجه نگیرد، این مربی دیگر هیچ فرصتی برای جوانگرایی نخواهد داشت! این موضوع مهمی است که ظاهرا آقای ژنرال به آن توجه نمی‌کند.

چه زمانی محک می‌خوریم؟

پاسخ دادن به این سوال در حیطه سرمربی تیم ملی نیست اما به هر حال کادر فنی باید حساسیت بیشتری روی این موضوع از خودش نشان بدهد. تیم ملی بالاخره چه زمانی به شکل جدی محک خواهد خورد؟ بلغارستان و آنگولا هم مثل همه رقبای دیگر، به هیچ وجه نمی‌توانند تهدیدی برای این تیم به وجود بیاورند. در نتیجه به نظر می‌رسد که این بار هم خبری از یک محک جدی برای تیم ملی نیست و زمان برای این تیم همچنان با سرعت بسیار زیادی  از دست می‌رود.