نگاهی به عملکرد ناموفق سجادی در راس ورزش
کیش و مات آقای وزیر!
آریا طاری
پس از جابهجا کردن رکوردهای دریافت کارت زرد از مجلس شورای اسلامی، حمید سجادی به رکورد استعفا از دولت رئیسی رسید و درنهایت آخرین استعفای او با موافقت رئیسجمهور روبهرو شد. حمید سجادی در تاریخ دو مردادماه استعفای خود را تایید کرد و 10 مرداد این استعفا قبول و کیومرث هاشمی به عنوان سرپرست وزارت ورزش انتخاب شد. عوارض به جا مانده از سانحه سنگین سقوط بالگرد، دلیل اصلی این استعفا عنوان شده اما به نظر میرسد مسائل زیادی در ورزش ایران، شخص وزیر را به گوشه رینگ کشاند.
استقلال و پرسپولیس؛ ضربه دو طرفه
در مدت سالی که سجادی وزیر ورزش و جوانان بوده، یک بار استقلال به قهرمانی لیگ رسیده و یک بار پرسپولیس روی سکوی اول لیگ برتر رفته است. با این حال هواداران هر دو باشگاه از عملکرد این وزیر ناراضی هستند. چراکه در همین مدت، دو بار استقلال مجوز قانونی حضور در لیگ قهرمانان را به دست نیاورده و یک بار هم این اتفاق برای پرسپولیس رخ داده است. به طور کلی سجادی اصلا نتوانسته انتخابهای خوبی برای این دو باشگاه انجام بدهد. مدیرانی که در استقلال روی کار آمدند، لطمه بزرگی به این باشگاه زدند و مدیران پرسپولیس هم در قوارههای این باشگاه نبودند. بحث خصوصیسازی نیز هرگز کامل نشد و سجادی مدیری نبود که این پروسه را به مرحله
نهاییاش برساند.
مشکلاتی مثل وی.ای.آر هم این وسط وجود داشت که برخلاف وعدههای همیشگی شخص وزیر، اصلا جلو نرفت. آنچه در جام جهانی برای تیم ملی اتفاق افتاد به اضافه ماجرای حضور سجادی در اردوی تیم ملی که خودش منجر به چنددستگی بین نفرات شد نیز از دلایل مهم نارضایتی فوتبالیها از عملکرد وزیر سابق ورزش هستند. به طور کلی وقتی سجادی کار را در وزارت شروع کرد، خوشبینی زیادی نسبت به او وجود داشت. چراکه این فرد خودش یک چهره ورزشی بود و درک زیادی از شرایط ورزشکارها داشت، اما دوران وزارت او، دوران موفقیتآمیزی برای ورزش ایران نبوده است.
ستارههایی که کوچ کردند
ورزش ایران در این چند سال چهرههای زیادی را به خصوص در رشتههایی مثل شطرنج از دست داده است. اینکه سالها برای یک ورزشکار هزینه شود اما او مدالهایش را برای کشور دیگری به دست بیاورد، اصلا پذیرفتنی به نظر نمیرسد. به هر حال از دست دادن این اسمهای بزرگ، مستقیما متوجه وزارت ورزش و جوانان است. چراکه بسیاری از این نفرات با کمی امکانات یا توجه بیشتر در ایران میماندند اما ظاهرا این موضوع برای سجادی و همکارانش اهمیت زیادی نداشت.
معاونهایی برای دعوا
انتخاب سجادی در پستهای معاونت هم انتخابهای چالشبرانگیزی بودند. معاونی مثل پولادگر با وجود سابقه طولانیاش در ورزش، نتوانست رابطه خوبی با روسای فدراسیونهای مدالآور برقرار کند. دعواهای همیشگی او با روسای فدراسیون کشتی و تکواندو، خودش یک مانع بزرگ برای رشد و پیشرفت ورزش ایران به شمار میرفت. به طور کلی در این دوران، حداقل تعامل و حداکثر تنش شکل گرفت و بخش مهمی از انرژی ورزش کشور صرف حل و فصل کردن این دعواهای غیرضروری شد.
ورزش همگانی، از صفر تا صفر!
حمید سجادی همیشه تاکید قابل توجهی روی ورزش همگانی داشت اما در حوزه ورزش همگانی در وزارت تحت مدیریت او هیچ اتفاق قابل توجهی رخ نداد. آیا واقعا میزان علاقه عمومی به ورزش همگانی نسبت به سه سال گذشته در کشور بیشتر شده است؟ قطعا نه. پس سجادی و تیمش در این زمینه اصلا موفق عمل نکردهاند.
این بار موافقت شد
استعفای قبلی سجادی مورد قبول دولت قرار نگرفت اما در استعفای آخر او همه چیز فرق داشت. سجادی قبلا یک بار رای اعتماد مجلس را از دست داده بود و به همین خاطر در این دوره، با وعدههای بزرگی به میدان آمد اما عمل به این وعدهها اصلا ساده به نظر نمیرسید. به نظر میرسد در نهایت همین وعدهها، موجب کیش و مات شدن آقای وزیر در ورزش ایران شدند.
دیدگاه تان را بنویسید