درباره تجربه شکنجهآور تماشای جام ملتها از رسانه ملی
با ما از فوتبال متنفر شوید!
اگر کمی و فقط کمی اطلاعات فوتبالی داشته باشید، تماشای دیدارهای جام ملتها از صداوسیما برایتان به یک تجربه شکنجهآور تبدیل خواهد شد. حتی آنهایی که آشنایی چندانی با جزئیات فوتبال ندارند، از روبهرو شدن با هیجان کم، جملات اشتباه و عبارتهای تکراری گزارشگران وطنی به ستوه میآیند، اما آنهایی که مخاطب حرفهایتر جام ملتها به شمار میروند، مقابل حجم بیاطلاعی این گزارشگرها مبهوت میشوند. تردیدی وجود ندارد که حتی هواداران دهه هشتادی فوتبال، نسبت به این چهرهها اطلاعات بیشتری از جام ملتها دارند. مردانی که سالها بر تریبون تلویزیون تکیه زدهاند، اما ظاهرا دغدغهای به نام فوتبال ندارند و در همین چند روز مردم را نیز از جام ملتها منزجر کردهاند.
آریا رهنورد
گزارشگران فوتبال در دنیا، حالا دیگر تنها بخشی از جریان «تاریخسازی» نیستند و خودشان به بخشی از «تاریخ» تبدیل شدهاند. در همین چند روز اول جام ملتها، جملات گزارشگران عربی در مورد گل تاریخی اردن به استرالیا، بازتابهای بسیار زیادی در تمام دنیا داشتهاند. این گزارشها درست به اندازه گل اردن و حتی بیشتر از آن، پرظرافت و هنرمندانه هستند. در تلویزیون ایران اما همچنان خبری از گزارشهای درست و حرفهای نیست. به نظر میرسد گزارشگران ایرانی به جای پیشرفت کردن، هر سال پسرفت میکنند و کیفیت گزارشهایشان نیز هر سال ضعیفتر از سال گذشته میشود. «شعار دادن» سادهترین کار ممکن در گزارش یک مسابقه فوتبال است. جواد خیابانی بارها و بارها در طول گزارش بازی فلسطین و سوریه، شعارهایی در مورد مردم دو کشور را با عبارتهایی ترکیب کرد که تا حدود زیادی بیربط به فوتبال به نظر میرسیدند. او مثل همیشه گافهای کلامی خاص خودش را داشت و طبق معمول نیازی به عذرخواهی در این مورد احساس نمیکرد. سرهنگ علیفر که از عمر اولین گزارشش چند دهه سپری شده است، همچنان برای دابسمشسازها فوتبال گزارش میکند و امیدوار است سوژه داغ فضای مجازی باشد. او در جریان گزارش جدال حساس اردن و استرالیا، درباره استفاده از «وی.ای.آر» در جام ملتها هیچ اطلاعاتی نداشت و بعد از هر برخورد مشکوک، منتظر بود که داور وسط صحنه را بازبینی کند. سرهنگ در گزارشش بیانیهای در نقد پیوستن استرالیا به فوتبال آسیا صادر کرد و در عین حال، بارها و بارها و بارها پیشبینیاش از «دست و پا بسته نبودن» اردن را روی آنتن مورد تمجید قرار داد! سیانکی نیز درست مثل همیشه در صف بدترین گزارشگران تاریخ فوتبال قرار داشت. چهرهای که تا دقیقه 55 بازی افتتاحیه تصور میکرد «علی خصیف» درون دروازه تیم ملی امارات قرار گرفته است. او انتظار داشت «عمر عبدالرحمان» در بازیهای بعدی به اردوی تیم ملی اضافه شود و به همراه «برادرش» عامر عبدالرحمن به میدان برود!
درصد زیادی از گزارشگران فوتبال در رسانه ملی عملا دغدغهای به نام فوتبال ندارند و ظاهرا دیگر حتی برای پنهان کردن این بیمیلی، رغبتی از خودشان نشان نمیدهند. آنها تبدیل به «حقوقبگیران» سازمان شدهاند و طوری گزارش میکنند که انگار به ضرب و زور «وادار» به انجام چنین کاری شدهاند. اگر گزارشگری تنها یک درصد دغدغه فوتبال داشته باشد، طبیعتا روزی چند دقیقه برای تعقیب اخبار این رشته ورزشی وقت میگذارد. اگر کسی به فوتبال علاقه داشته باشد و این رشته را دنبال کند، حتما از پارگی رباط صلیبی عمر عبدالرحمان و خارج شدن او از فهرست تیم ملی و حتی فهرست باشگاه الهلال عربستان برای فصل آینده لیگ قهرمانان آسیا باخبر است و میداند که این ستاره نسبتی با «عامر» عبدالرحمن ندارد. اگر گزارشگری فوتبال را دوست داشته باشد، حتما شنیده است که «کمکداور ویدئویی» از مراحل حذفی به جام ملتهای آسیا اضافه خواهد شد. حقیقت آن است که این گزارشگرها حتی برای گزارش دیدارهای خیریه فوتبال مناسب به نظر نمیرسند و شاید تنها برای قرار دادن نام بازیکنها در کنار هم در دیدارهای فوتبال بین مدارس ایدهآل باشند. برای پی بردن به میزان شکنجه تعقیب جام ملتها از شبکه ورزش، کافی است ماجرای دیدار هند و تایلند را مرور کنیم. جایی که گزارشگر بازی دیر به استودیو رسید و جواد خیابانی یک بار ترکیب دو تیم را معرفی کرد. آقای گزارشگر نیز به محض رسیدن به استودیوی، یک بار دیگر دست به معرفی ترکیب زد تا بینندهها در عرض چند دقیقه، 44 بار نام فوتبالیستهای دو تیم را شنیده باشند. رسانه ملی برای ساخت برنامه مناسبتی در راستای پوشش جام ملتها هزینههای زیادی انجام میدهد اما هزینهها چه سودی خواهند داشت وقتی این برنامهها قرار است به «سوژه طنز» و شوخی شبکههای اجتماعی تبدیل شوند؟ دعوت از کارشناس، چه فایدهای دارد وقتی مهدی پاشازاده روبهروی دوربینها بدون تماشای حتی یک دیدار تدارکاتی از استرالیا، این تیم را مدعی اول قهرمانی معرفی میکند و ناگهان در جریان بازی متوجه میشود که این تیم دیگر قدرت دوره قبل را ندارد؟
گزارشگران ایرانی در آغاز جام ملتها آنقدر افتضاح و پراشتباه ظاهر شدهاند که حالا دیگر چهرههایی مثل عادل و مزدک با صداهای کاملا معمولی و گافهای همیشگی، یک چشم برای پادشاهی در شهر کورها دارند. تلویزیون در چند سال مختلف برای پر کردن این خلاء، مسابقه «آقای گزارشگر» را برگزار کرد اما وقتی داوران آن مسابقه چندین گزارشگر «تمامشده» بودند، طبیعتا نمیشد انتظار داشت که آقای گزارشگر خروجی خوبی داشته باشد. تلویزیون باید قبل از هر تورنمنت فوتبال، برای گزارشگرانش کلاس توجیهی برگزار کند تا آنها را به آشنایی لازم با اصول اولیه فوتبال برساند. در شرایط فعلی رقابت بر سر اشتباه کردن و ضعیف ظاهر شدن آنقدر بالا گرفته که تصور میشد تلویزیون برای «بدترین گزارش» به کارمندهایش پاداش میدهد!
دیدگاه تان را بنویسید