آریا طاری

شانزده تیم در سطح اول رقابت‌های لیگ برتر فعالیت می‌کنند. فهرست هر تیم هم از 33 بازیکن تشکیل شده است. در حقیقت 528 بازیکن در فهرست اصلی تیم‌های لیگ برتری ایران ثبت شده‌اند اما در این تابستان فقط دو بازیکن از لیگ ایران به لیگ‌های خارجی پیوسته‌اند! یعنی با یک حساب و کتاب سرانگشتی، فقط 0.003 درصد بازیکنان در لیگ برتر ایران شانس لژیونر شدن دارند و این به شدت نگران‌کننده به نظر می‌رسد. دلایل زیادی برای تعطیل شدن ترنسفر بازیکن‌ها در لیگ برتر ایران وجود دارد. دلایلی که فوتبال باشگاهی ایران را از این حیث به انزوا کشانده‌اند.

امین و محمد؛ همین و دیگر هیچ! 

این تابستان چند بازیکن از لیگ برتر ایران به لیگ‌های خارجی رفته‌اند؟ فقط دو نفر. امین حزباوی از فولاد راهی السد قطر شده و محمد محبی نیز با روستوف روسیه به توافق رسیده است. این یعنی خروجی مهره‌های جوان به سمت لیگ‌های خارجی در فوتبال ایران کاملا مسدود به نظر می‌رسد. جالب است به این حقیقت مهم هم توجه کنیم که لژیونر شدن این دو نفر نیز حاصل بازی در تیم‌های ملی است. امین حزباوی در جام ملت‌های جوانان، کاپیتان ایران بود و روبه‌روی رقبایی مثل قطر درخشش زیادی داشت. در نتیجه مورد توجه السد قرار گرفت. محمد محبی نیز در دیدار تدارکاتی تیم ملی ایران با روسیه، نمایش بسیار خوبی داشت و در نهایت به روستوف نزدیک شد. پس لیگ برتر ایران نقش زیادی در لژیونر شدن این دو نفر ایفا نکرده است. اساسا به نظر می‌رسد لیگ برتر ایران قابلیت لازم برای شناساندن استعدادهای جوان به لیگ‌های خارجی را ندارد. این موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد اما چرا چنین فضایی در فوتبال باشگاهی ایران به وجود آمده است؟

دیده نمی‌شویم

باید با این حقیقت کنار بیاییم که فوتبال ایران در سطح جهانی، فرصتی برای دیده شدن ندارد. در حقیقت این لیگی نیست که در سطح دنیا طرفدار داشته باشد و توجه استعدادیاب‌ها را به خودش جلب کند. لیگ عربستان با هزینه‌های سنگین و جذب بهترین بازیکنان دنیا، حسابی مورد توجه قرار گرفته است. لیگ ستارگان قطر هم همیشه جایی برای مربیان بزرگ بوده است. فوتبال باشگاهی ایران حتی در سطح آسیا هم به اندازه کافی دیده نمی‌شود. مهم‌ترین لژیونرهای این روزهای فوتبال ایران نیز جایی غیر از لیگ برتر مورد توجه خارجی‌ها بوده‌اند. مهدی طارمی در الغرافه قطر پیشنهاد اروپایی به دست آورد. ستاره‌هایی مثل سردار آزمون و علیرضا جهانبخش نیز در سطوح پایه تیم ملی در تورنمنت‌های مختلف درخشیده‌اند و به لیگ‌های خارجی رفته‌اند. پس به عنوان یک بازیکن جوان، بازی در لیگ برتر ایران نمی‌تواند شما را به اروپا برساند. همین حالا استعدادهای زیادی مثل مهدی ترابی در این فوتبال وجود دارند که در سطح لیگ برتر فوق‌العاده هستند اما نمی‌توانند پیشنهاد خوب خارجی به دست بیاورند. این موضوع نشان می‌دهد فوتبال ایران تا حدودی در انزوا به سر می‌برد و محبوب استعدادیاب‌ها به شمار نمی‌رود. به لحاظ جغرافیایی، کشوری مثل ترکیه فاصله‌ای با ایران ندارد اما این لیگ آنقدر دیده می‌شود که یک پدیده 18 ساله به اسم آردا گولر تنها با مدت کوتاهی بازی در سطح اول، با پیشنهاد رسمی رئال و بارسا برخورد می‌کند.

هراس از جوانگرایی

خیلی از مربیان شاغل در فوتبال ایران، به طور کلی علاقه زیادی به استفاده از مهره‌های جوان ندارند. سن درخشش فوتبالیست‌ها در لیگ‌های خارجی حالا به 16 سال رسیده اما در ایران بازیکن تا از 20 سالگی عبور نکند، به ندرت شانسی برای بازی در ترکیب یک تیم به دست می‌آورد. شاید چند مربی لیگ به شکل خاص از جوان‌ها استفاده می‌کنند اما جوانگرایی فرهنگ حاکم بر فوتبال ایران به شمار نمی‌رود. وقتی هم که سن یک ستاره بالا برود، خارجی‌ها دیگر همه علاقه‌شان به جذب او را از دست می‌دهند. امروز در دنیای فوتبال تنها بازیکنانی در بازار مورد توجه هستند که سن و سال کمی داشته باشند. هراس از جوانگرایی، موجب می‌شود پسران بااستعداد فوتبال ایران در سن کم به اندازه کافی تجربه کسب نکنند.

قراردادهای نجومی

یک اشتباه کلیدی دیگر در فوتبال ایران، امضای قراردادهای نجومی با مهره‌های کم‌سن‌وسال است. وقتی به یک بازیکن 18 ساله میلیاردها تومان پول می‌دهید، این موضوع در نهایت تاثیر منفی زیادی روی او خواهد داشت. طبیعی است که چنین بازیکنی حتی اگر پیشنهاد خارجی داشته باشد، ترجیح می‌دهد در لیگ برتر ایران بماند و پول بیشتری دریافت کند. مدیران در فوتبال ایران، بازیکنان خارجی را به شدت بدعادت کرده‌اند و این موضوعی است که نباید به سادگی از کنارش رد شد.

انتخاب‌های اشتباه

معمولا حضور یک بازیکن ایرانی در یک لیگ خارجی، شرایط را برای حضور سایر مهره‌ها فراهم می‌کند. درست مثل کاری که مهدی طارمی با لیگ پرتغال کرد. با این حال انتخاب کشورهای اشتباهی مثل بلژیک، کمی به فوتبالیست‌های جوان ایرانی لطمه زده است. به ندرت بازیکنی در لیگ ایران وجود دارد که بعد از رفتن به بلژیک، پیشرفت قابل توجهی کرده باشد.