فیرپلی مالی با یک شیوه کاملا غلط
قانون لگدمال میشود!
دوران حضور قرضی پیام نیازمند در باشگاه سپاهان به پایان رسید و حالا تیم اصفهانی او را با یک قرارداد قطعی از پورتیموننزه پرتغال به خدمت گرفت. به گفته طرف پرتغالی ماجرا، ارزش این قرارداد با سپاهان بر سر نیازمند یک میلیون دلار بوده است. با توجه به این رقم و همچنین دستمزد خود پیام، به نظر میرسد باشگاه سپاهان چیزی بیشتر از ۲۰ درصد از سقف بودجه را فقط برای یک نفر هزینه کرده است. در چنین شرایطی، آیا میتوان به قوانینی شبیه به این در فوتبال ایران امید داشت؟
آریا طاری
سقف بودجه، ضربدر دو
هزینه برخی باشگاههای صنعتی در فوتبال ایران در فصل گذشته از ششصد میلیارد تومان هم عبور کرده است. چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که این هزینه ناگهان نصف شود و نهایتا به سیصد میلیارد تومان برسد؟ همین حالا هیچ عزم و ارادهای برای انجام این کار وجود ندارد. هزینه سنگین سپاهان برای بازگرداندن پیام نیازمند، به وضوح نشان میدهد که آنها قرار نیست این قوانین را رعایت کنند و به دنبال زندگی زیر سقف بودجه باشند.
شاید در بعضی از باشگاهها حتی بیشتر از دو برابر سقف بودجه نیز هزینه شود اما با سندسازی، اعداد واقعی در اختیار فدراسیون قرار نگیرد. خود فدراسیون هم راهی را میرود که در نهایت باشگاهها را به پنهان کردن حقیقت ترغیب کند. این ماجرا بدون تردید پایان خوشی برای فوتبال ایران نخواهد داشت. از آنجایی که قبلا هم قوانینی مثل سقف قرارداد ساخته و در نهایت له شدهاند، انتظار میرود قانون سقف بودجهای نیز سرنوشتی به جز نادیدهگرفتهشدن نداشته باشد.
دور میزنیم، دور نمیزنند!
قوانینی که فدراسیون برای باشگاهها در نظر میگیرد باید آنقدر قرص و محکم باشد که به هیچ قیمتی زیر پا گذاشته نشود. همین حالا در فوتبال اسپانیا، این قوانین آنقدر دقیق اجرا میشود که باشگاهی مثل بارسلونا حتی نمیتواند بهترین بازیکن تاریخش را با یک قرارداد آزاد برگرداند. باشگاه برای این کار باید مهرههای پرشماری را به فروش برساند تا از لحاظ دستمزد، امکان جذب مسی را داشته باشد. یعنی حتی وقتی پای بازیکنی مثل مسی وسط باشد نیز لالیگا به بارسا اجازه نمیدهد که قانون را زیر پا بگذارد و خود باشگاه نیز هرگز دست به چنین کاری نمیزند.
در فوتبال ایران اما فلان مدیر روی آنتن زنده تلویزیون به باشگاهها توصیه میکند که حقوق بازیکنان خارجیشان را با بیتکوین بدهند! یعنی همیشه راهی برای زیر پا گذاشتن قانون مطرح میشود. به احتمال بسیار زیاد در این دوره خودرو، خانه و چیزهای شبیه به این نیز دوباره بین باشگاهها و بازیکنان رد و بدل خواهد شد. پدیدهای که در دوران اجرای قانون سقف قرارداد نیز به شدت در تیمهای مختلف به چشم میخورد.
قانونی که اکثریت آن را دور بزنند یا به عبارت بهتر، اکثریت میل به دور زدن آن داشته باشند، قانون کارآمدی نیست. این قانونی نیست که بتوان استانداردهای روز فوتبال دنیا را در آن به اجرا درآورد. این قانونی نیست که همه باشگاهها آن را به عنوان یک نسخه نجات برای فوتبال ایران ببینند.
روشی که اشتباه است
اجرای قانون سقف بودجه در فوتبال ایران، مطلقا غلط به نظر میرسد و افرادی که این قانون را پیشنهاد دادهاند، درک درستی از فوتبال حرفهای ندارند. فیرپلی مالی در هیچ نقطهای از دنیا، بودجه یک تیم را محدود نمیکند. مساله این است که بر اساس این قانون، باید تراز درآمد و هزینه باشگاه مثبت باشد. حالا چرا این قانون جواب نمیدهد؟ به این مثال ساده توجه کنید؛ فرض کنید باشگاهی در فوتبال ایران برای یک فصل 80 میلیارد تومان هزینه کرده و از نظر قانون سقف بودجه، رضایت فدراسیون را به دست آورده است. حالا همان باشگاه در این فصل حتی 40 میلیارد هم درآمد نداشته است. پس حتی در صورت رضایت فدراسیون و تطبیق با قانون سقف بودجه، آن باشگاه نتوانسته فیرپلی مالی را رعایت کند! این نشان میدهد که طرح فدراسیون، از اساس مشکل جدی دارد. فدراسیون باید باشگاهها را ملزم به درآمدزایی کند و خودش هم پشت آنها بایستد.
برای مثال حق پخش تلویزیونی باید به هر قیمتی به تیمها تعلق بگیرد تا باشگاه بتواند به حیاتش ادامه بدهد. در فوتبال ایران باشگاههایی وجود دارند که ورزشگاهشان همیشه خالی است و هرگز درآمدی از بلیتفروشی به دست نمیآورند، پیراهنشان را هیچکس نمیخرد و حامیان مالی بسیار محدودی دارند. اصلا چرا چنین باشگاههایی باید در فوتبال حرفهای وجود داشته باشند وقتی تقاضایی برایشان نیست؟ فدراسیون اگر واقعا به دنبال اصلاح اوضاع باشد، باید به این موارد توجه نشان بدهد. در غیر این صورت کاری که فدراسیونیها انجام میدهند، شبیه تلاشهای ناظمی است که در ظاهر همه بچهها را آرام میکند و در واقعیت، به محض ترک کردن حیاط مدرسه، شاهد سروصدای بیشتر آنها میشود! این شکل انعطافناپذیر قانون، هیچ تاثیر مثبتی روی فوتبال ایران ندارد و حتی شاید نقش مخربی در این فوتبال داشته باشد. سقف بودجه قانونی است که خیلی زود در مسیر شکست قرار خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید