کشمکش با کارلوس کیروش؛ رهایم کن!
آریا طاری
ماجرای تمایل فدراسیون فوتبال قطر به تغییر ملیت چند فوتبالیست جوان ایرانی که هنوز در رقابتهای رسمی برای تیم ملی ایران به میدان نرفتهاند، در ابتدا شبیه یک شایعه بزرگ به نظر میرسید اما حالا همه چیز کمی جدیتر شده و حتی نام مدافع ملیپوش باشگاه فولاد نیز در این زمینه به میان آمده است. امین حزباوی البته به گفته سرمربی تیمش قصد تغییر تابعیت را ندارد و نمیخواهد برای قطریها به میدان برود اما بدون شک این موضوع یک تلنگر بزرگ برای فوتبال ایران خواهد بود. در سالهای آینده باید مراقبت بیشتری از ستارههای جوان داشته باشیم. استعدادهایی که نباید به هیچ قیمتی از دست فوتبال ایران بروند.
ظاهرا کارلوس کیروش خیلی زود در فوتبال قطر با یک چالش بزرگ روبهرو شده است. در این کشور امکانات زیادی در اختیار سرمربی پرتغالی قرار میگیرد. امکاناتی که با ایران قابل مقایسه نیستند و حتی در سراسر قاره آسیا کمنظیر به نظر میرسند. با این وجود در اختیار داشتن نیروی انسانی در کشوری مثل قطر به سادگی اتفاق نخواهد افتاد. عنابیها در شرایطی به رقابتهای جام جهانی رسیدند که بسیاری از بازیکنان تیمشان پا به سن گذاشته بودند و دیگر آمادگی قبلی را نداشتند. اتفاقی که خودش را در جریان برگزاری جام جهانی نشان داد تا قطر به عنوان یکی از ضعیفترین میزبانهای تاریخ این رقابتها شناخته شود. پس از رقابتهای جام جهانی، فدراسیون فوتبال قطر تصمیم به تغییر سرمربی گرفت و فلیکس سانچز را از کار برکنار کرد. آنها سرمربی تیم ملی ایران را برای آینده نیمکتشان مد نظر قرار دادند و با کارلوس کیروش قرارداد امضا کردند. کارلوس اساسا یک مربی ساختارساز است و به مرور زمان میتواند ترکیب دلخواهش را در قطر به دست بیاورد اما نباید انتظار داشت که این اتفاق به سادگی ایران برای او رقم بخورد. کیروش در ایران مهرههای جوان فوقالعادهای مثل سردار آزمون، مهدی طارمی، علیرضا بیرانوند و بسیاری از نفرات دیگر داشت که فقط تشنه یک فرصت ملی بودند تا خودی نشان بدهند. در کشور کمجمعیت قطر اما یافتن چنین مهرههایی دردسرهای بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت. شاید به همین خاطر است که حالا قطریها نیمنگاهی به استعدادهای ایرانی دارند و حتی به امین حزباوی پیشنهاد تغییر تابعیت دادهاند. اتفاقی که تا قبل از حاضر شدن این بازیکن در تیم ملی در یک بازی رسمی به لحاظ قانونی امکانپذیر است. با این حال چنین پیشنهادی با پاسخ منفی امین حزباوی روبهرو شده و این بازیکن تصمیمی برای ترک ایران ندارد. امین به خوبی میداند که میتواند در کنار مهرههای جوانی مثل سامان فلاح برای سالها قلب دفاعی تیم ملی را بیمه کند. شاید پیشنهاد قطریها پیشنهاد دندانگیری باشد اما لذت بازی با لباس تیم ملی ایران برای امین با هیچ چیز قابل مقایسه نخواهد بود.
این پاسخ منفی اما نباید این تصور را به وجود بیاورد که دیگر هیچ خطری فوتبال ایران را تهدید نمیکند. ورزش ایران در سالهای گذشته استعدادهای بسیار زیادی را از دست داده و پای این ماجرا به هیچ قیمتی نباید به فوتبال باز شود. پیشنهاد به امین حزباوی فقط یک شروع برای فوتبال قطر بود و تردیدی وجود ندارد که اگر آنها تصمیم به انجام این کار داشته باشند، به ستارههای جوان دیگری نیز پیشنهاد خواهند داد. البته که فوتبال ایران پر از استعدادهای ریز و درشت است اما باید به بهترین شکل ممکن از این استعدادها مراقبت کرد و اجازه نداد آنها در لباس تیمهای دیگری به میدان بروند. این اتفاق نه با زور بلکه با فراهم آوردن شرایط لازم برای رشد استعدادها ممکن میشود. کارلوس کیروش که خودش در فوتبال ایران نماد استفاده نکردن از مهرههای جوان بود و مسنترین تیم ملی جام جهانی را با خودش به قطر برد، حالا در قطر خیلی زود دست به دامان همان بازیکنانی شده که این اواخر در تیم او کاملا نادیده گرفته میشدند. بازیکنانی که میتوانستند تجربه جام جهانی را به دست بیاورند اگر سرمربی تیم ملی با لجبازی همیشگی به جای پر کردن فهرست ۲۶ نفره با ۲۵ بازیکن به قطر نمیرفت! این مربی در کشور جدید با کمبود فوتبالیستهای درجه یک روبهرو شده و میخواهد این خلاء را با استفاده از فوتبالیستهای ایرانی پر کند. با این حال بعید به نظر میرسد که بازیکنان درجه یکی که شانس حضور در ترکیب تیم ملی ایران را دارند و مشغول درخشیدن در لیگ برتر هستند، فرصت ملیپوش شدن را با پول عوض کنند. ستارههای جوان فوتبال ایران به فوتبال به چشم تجارت نگاه نمیکنند و به خوبی میدانند که بازی برای تیم ملی کشور از چه اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است. شاید کارلوس کی روش خیلی زودتر از آنچه تصور میکرد متوجه تفاوتهای بزرگ فوتبال ایران و قطر شد. البته که در ایران امکانات کافی وجود ندارد، البته که ضعفهای ساختاری و مدیریتی بسیار زیادی در این فوتبال هست اما استعدادهای ناب ایرانی حداقل در هیچ نقطه دیگری از غرب قاره آسیا یافت نمیشوند. آنها الماسهایی هستند که حالا کشورهای عربی برای داشتنشان دست به جیب میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید