درباره خبر تکراری پیوستن سرمربی تیم ملی به کشورهای دیگر
حالا وقتش نیست سینیور کیروش!
در فاصله چند روز تا شروع یکی از هیجانانگیزترین دورههای جام ملتها، مهمترین خبری که در اطراف تیم ملی ایران شنیده میشود، «آینده» کارلوس کیروش و توافق اولیه با فدراسیون کلمبیا برای همکاری است. در هیچکدام از 23 تیم دیگر حاضر در این تورنمنت، شایعاتی پیرامون جدایی سرمربی به محض پایان جام وجود ندارد اما ظاهرا داستان تکراری و کلیشهای قراردادهای جدید کارلوس کیروش، همچنان تمامنشدنی است. مرد اول نیمکت تیم ملی بیشتر از هر چیزی از بازیکنانش «تمرکز» طلب میکند. او حداقل در ظاهر برای مخالفانش پرچم سفید تکان داده و از چهرههای بزرگ تاریخ فوتبال ایران برای ایستادن در کنار این تیم دعوت کرده است. با این وجود تداوم بحثها در مورد پیوستن او به نیمکت کلمبیا، تمرکز ستارههای تیم را مختل خواهد کرد. تجربه قطعی شدن جدایی سرمربی پیش از آغاز یک تورنمنت، هرگز به سود فوتبال ایران نبوده است. در سال 2006 ستارههایی که میدانستند برانکو روی نیمکت تیم ماندگار نیست، چندان به این مربی وفادار نبودند و در سال 2011 نیز نفرات تیم ملی، از افشین قطبی که قرار بود بعد از پایان جام ملتها به فوتبال ژاپن منتقل شود، حساب چندانی نمیبردند. در شرایط فعلی نیز صحبت از جزئیات مذاکره کارلوس با کلمبیا، چیزی به جز «ضرر» برای تیم ملی نخواهد داشت.
اگر خبر مذاکره سرمربی تیم ملی با کلمبیا حقیقت داشته باشد، او مرتکب یک رفتار کاملا غیرحرفهای شده است. آخرین قرارداد این مربی با فدراسیون فوتبال ایران هنوز به پایان نرسیده و طبیعتا او نباید در شرایطی که تحت قرارداد با یک تیم است، به مذاکره با تیمی دیگر تن بدهد. فدراسیون فوتبال اما درست مثل همیشه تنها نقش «تماشاگر» را بازی میکند و اقتدار لازم را برای برخورد با این مربی ندارد. اگر هم این خبر حقیقت ندارد، کیروش میتواند به سادگی با تکذیب آن در یکی از کنفرانسهای مطبوعاتی، آرامش را به تیم برگرداند. هواداران فوتبال در ایران، دیگر به مدل پیشنهادهای خاص کیروش خو گرفتهاند. او در این هشت سال، تقریبا به همه تیمهای فوتبال در کره زمین لینک شده و به عنوان گزینه سرمربیگری انبوهی از تیمهای ملی و باشگاهی معرفی شده اما هیچکدام از این گمانهزنیها هرگز به واقعیت نزدیک هم نبودهاند. حالا اما شاید بحث حضور او در کلمبیا جدیتر از گذشته باشد. این مربی که برای مدتها بازیهای لیگ برتر را از نزدیک تماشا نکرده و حتی برای تماشای دیدار فینال لیگ قهرمانان آسیا در ورزشگاه آزادی حاضر نبوده است، برای دیدن فینال رقابتهای لیبرتادورس در ورزشگاه سانتیاگوبرنابئو در مادرید حاضر شد و اولین مذاکرهها برای پیوستن به کلمبیا را در همین استادیوم انجام داد. شنیده میشود او کم و بیش برای ملحق شدن به تیمهای آسیایی دیگری نیز تلاش کرده و دلیل ماندنش در فوتبال ایران نیز دور بودن از یک قرارداد با دستمزد ایدهآل بوده است. سیکیو میتواند راه خودش را انتخاب کند و از تیم ملی جدا شود اما حالا بدترین زمان ممکن برای صحبت کردن از این اتفاق است و ادامه دادن این حرف و حدیثها تنها «وقتنشناسی» آقای مربی را به اثبات میرساند.
دیدگاه تان را بنویسید