تفاوت کیروش با مربیان دیگر
مستر زودرنج!
کارلوس کیروش اساسا تاب مواجهه با «انتقاد» را ندارد. او از همین حالا برای همه روشن کرده که حتی اگر در جام ملتها به نتیجه مطلوب دست پیدا کند، پاسخگوی هیچ انتقادی نخواهد شد. درست بعد از جام جهانی 2018 روسیه، او به جای قرار گرفتن روبهروی خبرنگارها و پاسخ دادن به سوالات هواداران تیم ملی و رسانهها، جنگ تازهای را با مخالفانش شروع کرد و این روند با هر نتیجهای در انتهای جام ملتها نیز اتفاق خواهد افتاد. در یک دوره زمانی، فقط سرمربیان تیمهای حریف به سیبلی برای کیروش تبدیل میشدند اما او حالا به صورت همزمان با وزارت ورزش، مربیان باشگاههای مختلف و بعضی از رسانهها میجنگد و به هیچ قیمتی پایش را از این نبردها پس نمیکشد. از نگاه کارلوس، هر انتقادی به معنای «دشمنی» آشکار با تیم ملی و تلاشی برای لطمه زدن به این تیم است.
در اطراف تیم این مربی، اساسا مباحث فنی چندانی وجود ندارد. چراکه او بحثها را به طرف دیگری هدایت کرد و حالا همه به جای آنکه در مورد این مجموعه و نحوه بازیاش صحبت کنند، فقط درباره شخصیت خود کیروش و رفتار این مربی حرف میزنند. کیروش در بدو ورود به فوتبال ایران، به اندازه امروز «زودرنج» نبود اما حالا دیگر کوچکترین واکنش منفی به این مربی، پاسخ تند و تیزی از طرف او به همراه خواهد داشت.
همه مربیان در همه نقاط دنیا، با حجم وسیعی از انتقاد روبهرو میشوند. انتقاد شنیدن، بخش جدانشدنی کار یک مربی به شمار میرود. شاید امروز دیگر کیروش تاب روبهرو شدن با هیچ انتقادی را نداشته باشد اما او به خوبی میداند که حتی هواداران منچستریونایتد نیز زمانی از سر الکس فرگوسن و تعویضها و تصمیمهایش انتقاد کردهاند. حتی مربی بزرگی مثل آرسن ونگر، از انتقاد مصون نبوده و هاله امنی را در اطراف خودش احساس نکرده است. رزومه ژوزه مورینیو به مراتب پربارتر از کارلوس کیروش است و موفقیتهای ریز و درشت زیادی در آن دیده میشود اما حتی وقتی این مربی فوتبال مورد علاقه هواداران رئال مادرید را پیاده نمیکند، با واکنشهایی اعتراضآمیز روبهرو میشود. کیروش معتقد است که انتظارها از تیم ملی به دلیل نتایج خارقالعاده گذشته به وجود آمدهاند اما او اگر کمی و فقط کمی با خودش روراست باشد، متوجه خواهد شد که نتایج فوقالعادهای در کار نیستند. او با ماموریتهای بزرگی به فوتبال ایران قدم گذاشت و برای انجام بزرگترین کارهای ممکن، از فدراسیون حقوق گرفت اما در دو دوره متوالی نتوانست طلسم صعود از مرحله گروهی جام جهانی را باطل کند. ایران بعد از 20 سال به لطف گل به خودی مدافع حریف یک پیروزی در جام جهانی به دست آورد اما همین تیم در دوره قبلی جام ملتها نتیجه درخشانی کسب نکرد. دلیل شکلگیری توقع قهرمانی از تیم ملی، ربطی به سالهای گذشته ندارد. این تیم صاحب مجموعهای از ستارههای توانمند است، هیچوقت به اندازه امروز لژیونر نداشته، هیچوقت صاحب یک مرکز اختصاصی برای تمرین نبوده و هیچوقت کمپهای مداوم و منظم را تجربه نکرده است. این تیم با یکی از گرانقیمتترین مربیان فوتبال جهان، نباید به چیزی به جز قهرمانی آسیا فکر کند. حتی اگر سرمربیاش، با کوچکترین انتقاد برآشفته شود.
دیدگاه تان را بنویسید