تناقض تمامنشدنی در گفتار و رفتار کارلوس کیروش
پچ پچهای پشت خط نبرد
وقتی کارلوس کیروش و میکروفنها در یک قاب مشترک قرار میگیرند، انبوهی از جملات سیاستمدارانه متولد خواهند شد. مرد پرتغالی هرگز علاقهای به مصاحبههای معمولی نداشته است. مهم نیست جام جهانی باشد یا دیدار دوستانه ساده با تیم ملی فلسطین، او به هر حال ترجیح میدهد کمتر در مورد «متن» مسابقه صحبت کند و بیشتر به سراغ بیانیههایی در قالب مصاحبه برود. زمانی «نایکی»، فیفا و تحریمها سوژه کنایههای کارلوس بودند و حالا نوبت به منتقدان داخلی او و البته مسئولان وزارت ورزش رسیده که با واکنش تند و تیز سرمربی تیم ملی مواجه شوند. او همواره خودش را در وسط میدان مبارزه میبیند و مدام در حال توصیه کردن به دیگران است. شاید اگر خود کارلوس نیز به بخشی از این توصیهها عمل میکرد، امروز صلح در اطراف تیم ملی برقرار شده بود.
آریا رهنورد
کارلوس کیروش با همان روحیه همیشگی، از قطر روی آنتن زنده برنامه 90 حاضر شد و شب سال نو میلادی را با انبوهی از طعنه و کنایه سپری کرد. در ایران به شوخی گفته میشد که او به جای درخت کریسمس، سال جدید را با یک سیبل بزرگ جشن میگیرد که عکس مخالفانش در گوشههای مختلف آن نقش بسته است. سرمربی تیم ملی از ایده عادل فردوسیپور برای «صلح» استقبال کرد اما دست روی این نکته گذاشت که چنین ایدهای باید زودتر مطرح میشد و منتقدان او نیز آن را میپذیرفتند و به آن عمل میکردند. سوال بزرگ اما اینجاست که چه کسی اولین بار به «صلح» پشت پا زد؟ درست وقتی همه مردم ایران باوجود ناامیدی از صعود به مرحله حذفی جام جهانی آماده استقبال از پسرانشان بودند، چه کسی در ارتباط زنده با برنامه عادل فردوسیپور نام سرمربی پرسپولیس را به زبان آورد و تندترین کلمههای ممکن را برای توصیف این مربی انتخاب کرد؟ چه کسی باعث شد همه تمرکزها مستقیما از جام جهانی، به یک دعوای تکراری معطوف شود؟ کارلوس کیروش نهتنها هرگز منادی صلح نبوده، بلکه حتی برای مدتها علیه این ایده جنگیده و حالا نمیتواند دیگران را به نادیدهگرفتن آشتی متهم کند. در همه روزهایی که دستیاران او مدام علیه چهرههای شناختهشده فوتبال ایران موضع میگرفتند و خبرنگاران را کتک میزدند، در همه روزهایی که مهرههای تیم ملی پاسخ مصاحبههای منتقدان را میدادند، کیروش میتوانست وارد عمل شود و تنها با چند جمله، این آتش را برای همیشه خاموش کند. او چنین کاری انجام نداد و حتی یک قدم از مواضعش عقبنشینی نکرد. هیچ چیز مثل ترسیم چهرههای شفاف از دشمنان فرضی، برای تهییج بازیکنان توسط این مربی و البته توجیه ناکامی احتمالی در جام ملتها برای این مربی مفید به نظر نمیرسید. او از همین حالا بهانههای خاص خودش را دارد تا اگر ایران نتوانست در جام ملتها به نتایج دلخواه دست پیدا کند، آنها را کنار هم قرار بدهد و از «هشدار» به مدیران فدراسیون صحبت کند. از نگاه این مربی، صعود به نیمهنهایی بزرگترین رویای هواداران فوتبال در ایران است اما در این نقطه از دنیا، هیچکس برای یک تیم برنزی هورا نخواهد کشید.
در فاصلهای حدود 50 دقیقه با دیدار دوستانه روبهروی فلسطین، یک پست تازه در صفحه اینستاگرام کارلوس کیروش منتشر شد. او بدترین زمان ممکن را برای تاختن به مدیران وزارت ورزش انتخاب کرد و حاصل این جدل، یک نتیجه بسیار بد برای تیم ملی بود
سرمربی تیم ملی قوانین سختگیرانه خودش را در خصوص این تیم دارد. بازیکنها در تیم کیروش در بسیاری از موارد اجازه حمل تلفن همراه را پیدا نمیکنند و قبل از بازیها نیز نمیتوانند گوشی تلفنشان را همراه داشته باشند. شاید بد نباشد که این مربی نیز به قوانین وضع شده از سوی خودش عمل کند و بیشتر از این، قوانین خودش را زیر پا نگذارد. در فاصلهای حدود 50 دقیقه با دیدار دوستانه روبهروی فلسطین، یک پست تازه در صفحه اینستاگرام کارلوس کیروش منتشر شد. او بدترین زمان ممکن را برای تاختن به مدیران وزارت ورزش انتخاب کرد و حاصل این جدل، یک نتیجه بسیار بد برای تیم ملی بود. این چند روز برای کیروش، شاید حتی از خود جام ملتها نیز مهمتر باشد. او باید در همین روزهای باقیمانده تصمیم بگیرد و فهرست نهاییاش برای این تورنمنت را انتخاب کند. طبیعتا کنار گذاشتن گروهی از بازیکنها، تمرکز زیادی میطلبد و بعید به نظر میرسد «دلاور فیسبوک و اینستاگرام» از چنین تمرکزی برخوردار باشد. شاهبیت صحبتهای تازه کارلوس، به عبارت «خدا تیمهایی را که آمادهسازی خوبی نداشتهاند، تنبیه میکند» برمیگردد. پس از مطرح شدن این جمله حیرتآور، خیلیها به این نتیجه رسیدهاند که کیروش در انتظار شکست تیم ملی است تا از آن به عنوان بهانهای برای حملات تندتر به مدیران ورزش ایران و منتقدانش استفاده کند و انگشت اتهام را به طرف آنها نشانه برود.
«از آنجایی که هر دوره قهرمان آسیا شدهاید، این دوره نیز قهرمان خواهید بود». کارلوس کیروش به جای فراهم آوردن جوی برای حمایت عموم مردم از تیم ملی، تاریخچه این تیم را مورد تمسخر قرار میدهد. افرادی که در مورد گذشته این تیم به او مشاوره دادهاند، احتمالا فراموش کردهاند نکاتی را در مورد گذشته این تیم به آقای سرمربی یادآور شوند. تیم ملی زمانی در سایه جنگ تحمیلی به جام ملتها رفت و با وجود همه ناداوریها روی سکوی سوم قرار گرفت. در همه تاریخ هیچ تیمی به اندازه این تیم امکانات و ابزار لازم برای موفقیت را نداشته است. اگر قرار باشد امسال هم مثل دورههای گذشته قهرمان نشویم، پس فلسفه جذب کیروش با این رقم سنگین قرارداد چه بوده است؟ او به خدمت گرفته شده تا به حسرت طولانی فوتبال ایران پایان بدهد اما خودش به اندازه چهار سال این حسرت را تمدید کرد. حالا نیز به نظر میرسد هر نتیجهای به جز صعود به فینال، یک «شکست» برای این مربی و تیمش خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید