تنهاگ، مردی که خاطره رئیس را زنده کرد؛ فرگوسن ثانی!
آریا طاری
شاید این فرگوسنیترین برد منچستر از زمان خداحافظی رییس بزرگ با باشگاه بود. تیمی که تا آخرین دقایق از حریف سنتیاش عقب بود و شاید حتی با یک باخت خفیف روبهروی سیتی چندان مورد سرزنش قرار نمیگرفت اما با قدرت به بازی برگشت و با زدن دو گل، کار را تمام کرد. ستارههای بازی چه کسانی بودند؟ برونو فرناندز و مارکوس رشفورد. دو بازیکنی که در دوران حضور کریس در باشگاه، عملا به حاشیه رانده شده بودند و حالا دوباره به همان ستارههای پرفروغ قبلی در تئاتر رویاها تبدیل شدهاند.
«شاید هوادارها مشغول رویاپردازی باشند اما ما پایمان را روی زمین نگه میداریم». این اولین واکنش تنهاگ به پیروزی بزرگ در دربی منچستر بود. او اعتقاد داشت که تیمش هنوز مدعی قهرمانی لیگ برتر نشده و با چنین سطحی فاصله دارد اما به صورت همزمان نیز اعتقاد داشت که ایمان یونایتد دوباره برگشته و اعتماد به نفس این تیم بار دیگر به اوج رسیده است. او باور داشت که تیمش روبهروی سیتی فقط یک اشتباه داشته و به سرعت نیز مجازات شده اما به خوبی تا پایان 90 دقیقه جنگیده و برد را از آن خودش کرده است.
این بازی البته یک تصمیم جنجالی داوری هم داشت و گل اول یونایتد در شرایط عجیبی سالم اعلام شد. با این حال همه، این بحثها را از یاد میبرند و در نهایت نتیجه بازی را به خاطر میسپارند. یونایتد در 9 بازی آخرش در جامهای مختلف، همیشه برنده بوده و این روزها فرمی بسیار طوفانی دارد. آنها در مسیر بسیار درستی قرار گرفتهاند و نمایش همه بازیکنان این تیم به لحاظ فردی نیز قابل توجه بوده است. تنهاگ توانسته یک تمایز بزرگ بین این یونایتد و یونایتد سالهای قبلی به وجود بیاورد و یک تیم رویایی برای باشگاه بسازد. شاید نباید انتظار داشت که این تیم به سرعت برای بردن لیگ برتر تلاش کند یا در همین فصل جامهای زیادی به دست بیاورد. با این حال شکی نیست که آنها با این مرد هلندی، در جهت درستی قرار گرفتهاند.
سر الکس فرگوسن، ویژگیهای زیادی داشت اما دو ویژگیاش همیشه مهمتر و برجستهتر بودند. اول اینکه او هرگز مقابل بازیکنها کوتاه نمیآمد و نظم مدنظرش را قربانی اسم بزرگ هیچ ستارهای نمیکرد. او به قول خودش بازیکنهای خاطی و ناسازگار را به «بزرگراه» میفرستاد و اجازه نمیداد آنها لباس یونایند را بر تن کنند. مهم هم نبود اسم بازیکن چه باشد. از کانتونا تا بکام، خیلیها طعم این برخورد فرگوسن را چشیدند.
دومین ویژگی مهم فرگی نیز درخشش همیشگی تیم او در لحظات پایانی مسابقهها بود. منچستریونایتد در دوران فرگوسن گل میخورد، از حریف عقب میافتاد، بارها به در بسته میزد اما همیشه در آخرین لحظات برمیگشت و ظرف چند دقیقه کار را تمام میکرد. این ویژگیها هیچوقت به طور کامل در بین جانشینان او دیده نشده بودند. چهرههایی مثل مویس و فانخال، اصلا این خصوصیتها را بروز ندادند. اوله نیز با آن روحیه یونایتدی، چند برد لحظه آخری برای تیم ساخت اما فاقد اقتدار کافی برای برخورد با بازیکنان تیم بود.
حالا اما تنهاگ توانسته در همین زمان کوتاه هر دو ویژگی را تکرار کند. او برخورد بسیار مقتدرانهای با کریستیانو داشت و این بازیکن را راهی «بزرگراه» کرد. اریک از شروع فصل هرگز مقابل رونالدو تسلیم نشد و به خواستههای این ستاره تن نداد. حالا نیز هواداران یونایتد او را یک برنده بزرگ در این ماجرا میدانند.
در نبرد با سیتی نیز یکی از آن بردهای لحظه آخری که فرگوسن متخصصشان بود، رخ داد. او «فرگی تایم» را برای هواداران باشگاه زنده کرد و این کار را در یکی از مهمترین جدالهای فصل نیز انجام داد. این یک شاهکار بزرگ بود که نشان داد منچستر دوباره صاحب یک سرمربی در کلاس جهانی شده است.
نباید تصور کرد که همین برد، برای قضاوت تنهاگ کافی خواهد بود. قرار نیست یونایتد یک شبه زیر و رو شود و همه جامها را ببرد. با این حال به نظر میرسد این باشگاه بالاخره یک انتخاب «درست» انجام داده است. حالا دیگر به همه ثابت شده که فاصله منچستر با داشتن یک تیم خوب، آنقدرها هم طولانی نبوده است. برای این کار، کافی است یک مربی درست انتخاب کنید و پروژه تیم را تماما به او بسپارید. درست همان کاری که سیتی با پپ گواردیولا کرد تا بارها لیگ برتر را ببرد. درست همان کاری که لیورپول با کلوپ کرد تا بخشی از بهترین سالهای تاریخش را تجربه کند.
تنهاگ به همان دسته تعلق دارد و حالا در اولین فصل مربیگری در لیگ برتر، هم لیورپول را شکست داده و هم سیتی را برده تا هشدار بزرگی به پپ و کلوپ داده باشد. او خریدهای خوبی هم برای باشگاه انجام داده و اگر در چند سال پیش رو در این تیم حفظ شود، دوباره ققنوس یونایتد را از زیر خاکستر زنده خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید