نگاهی به یکی از تفاوتهای فوتبال روز دنیا با فوتبال ایران
آیندهبینها!
برخلاف آنچه از دور تصور میشود، «پول» مهمترین تفاوت باشگاههای ایرانی و اروپایی نیست. البته که اروپاییها به لطف سازوکار دقیق و بینقص خصوصی شدن، درآمدهای قابل توجهی کسب میکنند و از حق پخش تلویزیونی و کپیرایت بیبهره نیستند اما آنچه این باشگاهها را در وضعیتی کاملا متفاوت نسبت به نمونههای ایرانیشان قرار میدهد، توجه به نظم و «برنامهریزی» طولانیمدت است. واکنش باشگاه تاتنهام به قرار گرفتن نام سون هیونگ مین در فهرست نهایی کره جنوبی برای جام ملتهای 2019 امارات، اهمیت برنامهریزی درازمدت در یک باشگاه حرفهای را عیان میکند. باشگاه لندنی در بیانیهای رسمی اعلام کرده که سون سیزدهم ژانویه با ترک اردوی تاتنهام به اردوی تیم ملی ملحق خواهد شد. این در حالی است که جام ملتها از پنجم ژانویه آغاز میشود. در واقع بر اساس توافقی که میان باشگاه تاتنهام و فدراسیون فوتبال کره جنوبی صورت گرفته است، ستاره شماره هفت اسپرز در مرحله گروهی برای تیم ملی کشورش به میدان نخواهد رفت و از دور حذفی به کره ملحق خواهد شد. تاتنهام هاتسپرز اوایل این فصل ناچار شد سون را برای شرکت در بازیهای آسیایی به اردوی تیم ملی امید کره بفرستد. آنها ابدا علاقهای به این کار نداشتند اما ستاره کرهای در صورت قهرمانی در این بازیها، از خدمت سربازی معاف میشد و در غیر این صورت، در دو سال بعدی نمیتوانست برای تیم انگلیسی به میدان برود. آنها ناچار شدند با پیوستن سون به تیم ملی امید کره موافقت کنند اما در یک تصمیم هوشمندانه از کرهایها قول گرفتند که در عوض این اتفاق وینگر تیمشان را در زمان برگزاری جام ملتها دیرتر از سایر بازیکنان به تیم ملی تحویل بدهند. شاید این تصمیم به سود هر دو طرف باشد. از یک سو تیم ملی کره در مرحله نهچندان دشوار مقدماتی، میتواند ستارههای جوانتر را محک بزند و از سوی دیگر تاتنهام نیز در دیدار حساس نیمهنهایی جام اتحادیه و البته مسابقه دشوار با منچستریونایتد، سون را در اختیار خواهد داشت.
در فوتبال ایران «برنامهریزی» معمولا تنها شامل حال 24 ساعت آینده میشود. سازمان لیگ در هر حمله از لیگ قهرمانان آسیا، در انتظار حذف نمایندگان ایران است تا برای برنامهریزی مشکل خاصی نداشته باشد. باشگاههای ایرانی نیز توجهی به تقویم آینده نشان نمیدهند و ابدا در هیچ شرایطی، برنامهای برای مهرههای ملیپوش تیمشان ندارند. در همین فصل طارق همام با مصدومیت از اردوی استقلال خارج شد تا زیر نظر کادر پزشکی تیم ملی عراق قرار بگیرد اما به محض بازگشت به کشورش، ناگهان در یک مسابقه به میدان رفت و باشگاه را نیز از این اتفاق مطلع نکرد. کرار جاسم نیز در روزهای بازی برای استقلال، خودش را از یک دربی محروم کرد تا مشکلی برای پیوستن به اردوی تیم ملی نداشته باشد. ماجراهایی شبیه به این، بارها و بارها در فوتبال ایران تکرار شدهاند. باشگاهی که دستمزد سالانه یک فوتبالیست را پرداخت میکند، میتواند در همه تصمیمهای مهم این بازیکن در طول فصل سهیم باشد اما تیمهای ایرانی اساسا چنین حقی را نادیده میگیرند و در هر شرایطی مرعوب بازیکنانشان هستند. بیتوجهی مفرط به آینده و برنامهریزی مدون، بزرگترین لطمه را به فوتبال ایران زده است.
دیدگاه تان را بنویسید