برای کیروش، دستیارها، برانکو و دیگران
دستها بالا؛ اسلحهها روی زمین!
آریا طاری
فضای فوتبال ایران این اواخر به فضای «فیلمهای وسترن» شباهت زیادی پیدا کرده است. در این اتمسفر عجیب، هر کسی تصمیم دارد گلوله اول را شلیک کند و هیچکس برای ثانیهای از اسلحهاش جدا نمیشود. «تیم ملی» میتواند بهانهای برای آشتی و اتحاد میان طرفداران باشگاههای مختلف باشد اما سرمربی پرتغالی با بیانیههای تند اینترنتی و تشبیههای عجیب، تیمش را درست در مرکز تنشها قرار داده است. جام ملتها از آنچه فکر میکنیم نزدیکتر است و حالا دیگر تنها اثر دعواها و اختلافنظرها، ضربه زدن به رویای یک ملت خواهد بود. سرمربی تیم ملی باید قبل از هر کسی نشان بدهد که به شعار رسمی ایران در جام ملتها باور دارد. پس از او نیز سایر مخالفان سیکیو باید به جبهه صلح ملحق شوند.
ساعاتی پس از آخرین مسابقه تیم ملی در مرحله گروهی جام جهانی 2018 روسیه، وقتی هنوز اهالی فوتبال در ایران مشغول تحسین نمایش سلحشورانه پسرانشان در لباس تیم ملی بودند، آقای سرمربی روبهروی دوربینها حاضر شد تا لذت تماشای چند فوتبال ناب را به عذاب تحمل یک دشمنی تکراری گره بزند. کیروش درست از همان لحظه، نشان داد که هرگز مردم و حتی شاگردانش را برتر از منافع شخصیاش نمیداند. او «جنگ اعصاب» را زودتر از همیشه آغاز کرد و این بار دیگر به هیچ قیمتی حاضر نبود به این جنگ خاتمه بدهد. از روز بدرقه ایران در روسیه تا همین امروز، فضای تیم ملی هرگز «آرام» نبوده است. مرد پرتغالی اولین چهرهای است که باید برای آرام کردن این فضا تلاش به خرج بدهد اما خود او همیشه در کانون دعواها قرار داشته و هرگز از این بازی شوم کنار نکشیده است. رابطه سرمربیان تیم ملی با باشگاهها در دورههای مختلفی تیره و تار شده اما این بار متفاوتتر از همیشه به نظر میرسد. کارلوس عملا در فوتبال ایران یک جنگ بزرگ به راه انداخته و دشمنانش را نیز کاملا اولویتبندی کرده است. آقای مربی این اواخر برای ضربه زدن به سرمربی پرسپولیس، با بخشی از منتقدان جدیاش ژست اتحاد گرفته و در اینستاگرام به تحسین «شجاعت» امیرقلعهنویی، علی پروین و هر کسی به جز برانکو ایوانکوویچ پرداخته است. در روزهایی که بازیکنان تیم باید با آرامش کامل خودشان را به تمرینهای آمادهسازی برای جام ملتها معرفی کنند، سکوت افشین پیروانی نیز شکسته و همانطور که انتظار میرود، یکی از دستیاران کیروش دوباره در نقش «سخنگو» ظاهر شده و جملات تندی علیه مدیر سابق تیم ملی به زبان آورده است. ستارههای تیم ملی در هر شرایطی، پشت کارلوس ایستادهاند اما چطور میتوانند مطمئن باشند که آقای مربی دوباره مثل تصمیم لجبازانه فراموشنشدنیاش، یک گروه از آنها را در میانه اردو به تهران دیپورت نکند؟ چطور میتوانند ایمان داشته باشند که کیروش با همه تمرکز به دنبال نقشههایی برای شکست دادن رقبای ایران در جام ملتهاست و همه حواسش را به منتقدان داخلیاش معطوف نکرده است؟ تداوم دعواها در اطراف تیم ملی، این تصور را به وجود آورده که جنگ و درگیری، سوخت حرکت تیم کارلوس کیروش است. در واقع به نظر میرسد او با پروژه «دشمنسازی» سعی در تهییج بازیکنانش دارد تا انگیزه آنها را برای درخشش در تورنمنت حساس پیش رو به اوج برساند. مرد پرتغالی درست قبل از جام جهانی نیز با موضعگیریهای تند علیه کمپانی نایکی و تحریمهای آمریکا، سعی در برانگیختن پسرانش داشت و حالا با انتخاب سیبلی دیگر، تیرهایش را یکی یکی به طرف برخی از مربیان داخلی پرتاب میکند. این مربی هفت سال قبل به ایران سفر کرد تا الگوی «حرفهایگری» برای فوتبال در این نقطه از خاورمیانه باشد اما حالا او و دستیارهایش، رفتارهای غیرحرفهای را به مرزها و تعریفهای تازهای رساندهاند. لیستهای این مربی برای تیم ملی شاید «عجیب» و در مواردی حتی باورنکردنی باشند اما انتخاب این فهرستها تنها در حیطه وظایف او قرار دارند و به همین خاطر کاملا قابل احترام هستند. درست برخلاف کتک زدن خبرنگارها و توهین به چهرههای شناخته شده فوتبال ایران که ابدا در شرح وظایف واقعی دستیاران او قرار ندارند. در تک تک مصاحبههای کارلوس کیروش، در تک تک بیانیههای فیسبوکی و اینستاگرامی این مربی، نشانههایی از نفرت و دشمنی دیده میشوند. انفعال فدراسیون فوتبال مقابل این مربی نیز، اوضاع را ناامیدکنندهتر از قبل کرده است. مرد پرتغالی ظاهرا علاقهای به «اتحاد» ندارد و از دشمنی، نیرویی محرک برای تیمش ساخته است.
فاصله تا شروع جام ملتها، کوتاهتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد. فوتبال ایران دیگر فرصت چندانی ندارد تا به طلسم چهار دههای قهرمانی در این جام پایان بدهد. بدون تردید این نسل درخشان از بازیکنها، قدرت انجام چنین کار بزرگی را دارند اما برای زنده ماندن رویای 80 میلیون نفری، کارلوس کیروش، دستیارها، برانکو ایوانکوویچ و همه افراد دیگری که این اواخر وارد فاز جنگ در اطراف تیم ملی شدهاند، باید تسلیم شوند و اسلحههایشان را زمین بگذارند. شاید آنها در درجه اول، همدیگر را نشانه رفته باشند اما گلولههایشان تنها به بدن تیم ملی برخورد خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید