سرخابیها و بیتوجهی به یک اصل مهم
بازیکننسازها!
نگاهی به ترکیب استقلال و پرسپولیس در 11 هفته سپری شده از این فصل لیگ برتر، نشان میدهد که آنها نتوانستهاند در این فصل چهره جوانی را به فوتبال ایران معرفی کنند. قرمزها که با یکی از مسنترین ترکیبهای تاریخشان در لیگ برتر به میدان میروند، تنها محمد عمری را در برخی از مسابقهها به عنوان بازیکن تعویضی به بازی فرستادهاند. چهرهای که هواداران باشگاه از قبل نیز او را میشناختند.
استقلال نیز به ابوالفضل جلالی در 24 سالگی اعتماد کرده است. هم محمد و هم ابوالفضل، فصل گذشته نیز در عضویت دو باشگاه بودند. پس عملا میتوان گفت که خبری از جوانان تازهوارد در ترکیب این دو باشگاه نیست. باشگاههای اروپایی با ستارههای جوان، مثل چاه نفت برخورد میکنند. این بازیکنان در ابتدا برای تیم میدرخشند و خودشان رابه عنوان یک ستاره نشان میدهند. سپس قراردادهای درازمدت با باشگاه امضا میکنند. در صورت جدایی این بازیکنها، رقم بسیار خوبی نصیب باشگاه میشود و پس از آن نیز، حق رشد و درصدی از همه قراردادهای بعدی در اختیار این تیم قرار میگیرد.
در فوتبال ایران اما بازیکنی مثل امیرحسین حسینزاده، بعد از فقط یک فصل بازی برای استقلال تصمیم به ترک این تیم میگیرد و برای این کار حتی به رضایت باشگاه نیز نیاز ندارد و تنها رقم کمی را به تیم پرداخت میکند! در پرسپولیس نیز استعدادی مثل مهدی عبدی به حال خودش رها شده است. اگر یحیی واقعا عبدی را نمیخواهد، چرا حداقل او را به صورت قرضی در اختیار تیم دیگری قرار نمیدهد تا این بازیکن از شرایط بازی دور نشود و دوباره به فرم خوب برگردد؟ پرسپولیسیها چه سودی از دوختن یک بازیکن جوان به نیمکتشان میگیرند؟ از همه بدتر اینکه باشگاهی مثل استقلال، مهدی قایدی را میفروشد و بلافاصله برای خرید قرضی او دست به جیب میشود! در حقیقت باشگاه هم به لحاظ مالی برای این بازیکن هزینه میکند و هم مالکیت او را به دیگران میسپارد!
باشگاههای بزرگ فوتبال ایران، بازیکنسازی را بلد نیستند. این باشگاه اساسا در مرحله استعدادیابی و کشف استعدادهای جوان مشکل دارند و باید استعدادهای تثبیتشده در تیمهای دیگر را گران بخرند. اگر هم آنها از این مرحله عبور کنند، خیلی زود دچار مشکل دیگری به نام ضعف در امضای قرارداد با بازیکنان میرود. باشگاههای ایرانی به جای امضای قرارداد بلندمدت با مهرههای جوان، همه امتیازها را در این قراردادها به همین بازیکنها میدهند و اساسا نقشه دیگری را دنبال نمیکنند. حتی اگر این مرحله هم به سلامت بگذارد، باشگاههای ایرانی مدیریت بازیکنان جوان و آسیبپذیر را بلد نیستند.
همینطور میشود که یکی از بااستعدادترین بازیکنان فوتبال ایران از سایتهای شرطبندی سردرمیآورد! این یک واقعیت گزنده برای فوتبال ایران است که باشگاههای بزرگ آن، هیچ علاقهای به پروراندن استعدادهای جدید ندارند و ترجیح میدهند حاضریخور بمانند. این مسئولیت در حقیقت به باشگاههای کوچکتری مثل پیکان و ذوب سپرده شده است. باشگاههایی که جور تیمهای بزرگتر را میکشند و جای خالی جوانگرایی در لیگ برتر فوتبال ایران را پر میکنند. هرچند که آنها نیز در نهایت این بازیکن را به سادگی از دست میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید