درباره سرمربی پیکان که هنوز میبازد و همچنان از «آینده» حرف میزند!
ششگانه جلالی!
آریا رهنورد
شکست خانگی برابر نساجی، برگ تازهای از شاهکارهای «آقا معلم» در لیگ برتر هجدهم بود. تیمی که قرار بود در جدول لیگ برای سهمیه آسیا بجنگد، شش هفته متوالی در حسرت یک امتیاز بوده است. البته که شکست، بخشی از طبیعت فوتبال است اما تمایز مربیها، با واکنش آنها در مواجهه با شکست و ناکامی آشکار میشود. مجید جلالی با وجود ژست همیشگی علمگرایی، هنوز هم مسئولیت هیچ شکستی را نمیپذیرد و همچنان با نگاهی طلبکارانه، «دیگران» را مقصر میداند. آیا وقت آن نرسیده که مجیدخان، کمی بیشتر به «آینه» نگاه کند؟ نیمفصل اول برای پیکان تهران در حالی به پایان رسید که این تیم در هر شش بازی اخیرش، شکست خورده است. «شکست» بهترین خلاصه یک کلمهای برای این فصل تیم مجید جلالی به شمار میرود. آنها با یک بحران بزرگ دست و پنجه نرم میکنند و بعید به نظر میرسد بدون یک شوک بزرگ، راهی برای فرار از این وضعیت داشته باشند. پیکان در این فصل تنها سایپا، نفت آبادان، سپیدرود و استقلال خوزستان را شکست داده است. اگر این چند پیروزی مقابل رقبای پایین جدولی نبود، آنها همین حالا در منطقه سقوط قرار میگرفتند. روند فاجعهبار تیم جلالی، با شکست خانگی برابر تراکتورسازی آغاز شد. این تیم سپس به جم رفت تا نتیجه را به پارس جنوبی نیز واگذار کند. تصور میشد پیکان برابر ترکیب نصفه و نیمهای از پرسپولیس، به مسیر پیروزی برمیگردد اما برتری برابر قرمزها، تنها در چند دقیقه از دست رفت و حتی مهرههای جوان تیم برانکو، توانستند پیکان را شکست بدهند. این تیم در تهران حتی مقابل تیم بحرانزده فولاد نیز حرفی برای گفتن نداشت و سپس در دو مسابقه دیگر، نتیجه را به تیمهایی مثل نفت مسجدسلیمان و نساجی واگذار کرد تا عملا نشان بدهد که دیگر حتی برابر تیمهای پایین جدولی نیز به سادگی زانو میزند. پیکان در 15 بازی نیمفصل اول لیگ برتر هجدهم، تنها 16 امتیاز تصاحب کرده است. آنها با هفت باخت، همردیف با استقلال خوزستان، دومین تیم پرشکست فصل محسوب میشوند. این تیم با 16 گل خورده نیز، یکی از خطوط دفاعی ضعیف لیگ برتر را در اختیار دارد. همه این نتایج کابوسوار در حالی رقم خوردهاند که این باشگاه در تابستان مهرههای شناخته شدهای مثل عیسی آلکثیر، محمد قاضی، مگنو باتیستا و وحید شیخویسی را جذب کرد و توانست مهدی شیری را نیز تا پایان نیمفصل اول حفظ کند. نتایج پیکان، چیزی فراتر از یک زنگ خطر برای مجید جلالی هستند. شاید وضعیت امروز باشگاه، نشانهای برای پایان دوران مربیگری این مربی کهنهکار بعد از سه دهه فعالیت باشند.
کار کردن در باشگاهی مثل پیکان، تجربه کاملا بیدردسری به نظر میرسد. این باشگاه در هیچ شرایطی با مشکل مالی روبهرو نمیشود و برخلاف استقلال و پرسپولیس، مهرههای این تیم هرگز تصمیم به اعتصاب نگرفتهاند. علاوه بر این، باشگاه هیچ هواداری نیز ندارد و با هیچ حاشیهای دست و پنجه نرم نمیکند. شش شکست متوالی در باشگاههای پرطرفدار، سرمربی تیم را روبهروی جوخه آتش قرار خواهد داد اما مجید جلالی در پیکان، به جز مدیران باشگاه به هیچکس پاسخگو نیست و جالب به نظر میرسد که ظاهرا خودش را حتی به مدیران باشگاه نیز پاسخگو نمیداند. او مثل همیشه به جای پذیرفتن مسئولیت شکست، به شدت به مدیرعامل باشگاه پیکان حمله کرده و تلاش به خرج داده تا از او یک «مقصر» برای نتایج فاجعهبار تیم بسازد. پس از انتقاد ساده شیعی از کیفیت بازی و نتایج پیکان، حالا جلالی به شدت برافروخته شده و معتقد است که هیچکس نباید درباره او چنین حرفهایی را به زبان بیاورد. البته که حق با این مربی است اما هیچکس هم نباید با یک باشگاه لیگ برتری، چنین نتایجی بگیرد! آقای کامپیوتر مدعی شده که برای «اولین بار» در تاریخ فوتبال ایران، چنین وضعیتی را تجربه میکند اما آیا تیمهای قبلی او، هرگز شرایط خوبی در جدول لیگ برتر داشتهاند؟ او که به محض هر شکست ملی و باشگاهی فوتبال ایران به عنوان «آسیبشناس» همیشگی راهی استودیوهای رسانه ملی میشود، تاکید دارد که اگر در باشگاه پیکان باقی بماند، به کمک «جوانگرایی» تیم متفاوتی خواهد ساخت. اعتماد به این شعار اما بیش از حد دشوار به نظر میرسد. چراکه جلالی قبل از این نیز بارها چنین شعارهایی داده و به آنها عمل نکرده است. مجید جلالی تصمیم داشت تا نام پیکان را به عنوان یک تیم بزرگ در فوتبال ایران مطرح کند اما حالا همه از پیکان به عنوان تیمی نام میبرند که رکورد خارقالعاده شش شکست متوالی را در کارنامه دارد. آقای مربی به جای حرف زدن از «فوتبال فردا» باید به دنبال راهی برای سرنوشت «امروز» تیمش باشد. حقیقت آن است که ادعاهای او در قامت سرمربی، هرگز با واقعیتهای فنی تیمهایش مطابق نبودهاند و این تفاوت، حالا دیگر برای بسیاری از هواداران فوتبال در ایران عیان شده است. به نظر میرسد صبر فوتبال برای مجید، دیگر تمام شده و او از حالا باید نوع دیگری از فعالیتهای فوتبالی را برای خودش انتخاب کند.
دیدگاه تان را بنویسید