چهار نکته فرامتنی از بازی پرسپولیس و فولاد
الکِسِلیکو!
آریا طاری
مسابقه پرسپولیس و فولاد، اصلا بازی خوبی نبود. آنچه در زمین اتفاق افتاد، به هیچ وجه دیدنی به نظر نمیرسید اما این بازی به جز اتفاقات فوتبالی، داستانهای غیرفوتبالی خاص خودش را هم داشت. ماجراهایی که به رقم خوردن یک جنجال بزرگ در لیگ برتر ختم شدهاند. هفته دوم لیگ برتر از این داستانها زیاد داشت و به طور کلی اصلا هفته امیدوارکنندهای نبود. به نظر میرسد همان ماجراهای اعصاب خردکن همیشگی، دوباره به فوتبال ایران برگشتهاند و لیگ قرار است به دست جنجالها محاصره شود.
خسته نشدی برادر؟
داستان مهدی هاشمینسب و هواداران پرسپولیس هم داستان عجیبی به نظر میرسد. حتی اگر زمین و ماه حرکت منظمشان را در منظومه شمسی از یاد ببرند، هاشمینسب هیچوقت از ماجرای آن انتقال جنجالی فاصله نخواهد گرفت. او هر چند وقت یک بار فراموش میشود اما به محض حضور در استادیوم آزادی و روبهرو شدن با هواداران پرسپولیس، به صفحه اول خبرها برمیگردد. البته که توهین به این فوتبالیست سابق در هر شکلی و به هر نوعی مذموم است اما در نبرد این هفته، این خود او نبود که با بوسیدن نقطه گل زدنش به پرسپولیس و نشان دادن علامتهای عجیب به هوادارها جنجال آفرید؟ اصلا یک کمک مربی چرا باید اجازه انجام چنین حرکاتی را به خودش بدهد؟ جالب اینکه او مدام از این حرف میزند که انتقام مادرش را از هواداران پرسپولیس گرفته است. آیا باید چنین مسالهای را باور کرد؟ مهدی هاشمینسب که چند بار در دربی به استقلال گل زده بود، یک بار این کار را با لباس استقلال انجام داد و روبهروی پرسپولیس به گل رسید و از شدت خوشحالی غش کرد. اگر استقلال با این گل برنده شهرآورد میشد، شاید او انتقامش را گرفته بود اما در همان مسابقه تیم رقیب با علی کریمی به بازی برگشت و به گل تساوی رسید. این چه انتقامی است که نتیجهای بهتر از مساوی نداشته است؟ اصلا اگر او انتقامش را گرفته چرا هیچوقت کری خواندن برای پرسپولیسیها را از یاد نمیبرد؟ هاشمینسب میتوانست یک اسطوره برای این باشگاه باشد اما این جایگاه را به سادگی از دست داد و هرگز هم در بین آبیها چندان محبوب نشد. شاید همین داستان او را تا این اندازه عصبانی کرده باشد.
آن عکس معنیدار
حتما عکسی را تماشا کردهاید که در آن، پدری در استادیوم آزادی گوشهای فرزندش را گرفته که فحشهای روی سکوها را نشنود. این عکس البته با توجه به ژست و نزدیکی به عکاس، ظاهرا یک عکس هماهنگشده بوده است. همزمانی این تصویر با زمزمههای ورود بانوان به استادیوم، شاید چندان هم تصادفی نباشد. چراکه بلافاصله عده زیادی با نمایش دادن این عکس، مدعی شدهاند که فضای استادیومهای ایران برای خانمها مناسب نیست. اولا هر وقت که بانوان راهی استادیوم شدهاند، جو بهتری در این فضا شکل گرفته است. تجربه ثابت کرده که تا به امروز حتی یک بار هم در حضور بانوان چنین فحاشیهایی در استادیوم صورت نگرفته است. پس نهتنها نگرانی چندانی از بابت حضور بانوان وجود ندارد، بلکه حتی حضور آنها میتواند در بهبود جو ورزشگاهها بسیار موثر باشد. حتی اگر این توهینها عذابآور باشند، چرا بانوان باید تاوان بدهند؟ اگر احساس میکنید که مردان سلامت لیگ را به خطر میاندازند، آنها را برای یک هفته محروم کنید و فقط زنها و کودکان را به ورزشگاه ببرید. این اتفاق قبلا چند بار در سوپرلیگ ترکیه رخ داده و اتفاقا نتایج خوبی را هم به همراه آورده است.
علیه اتلاف وقت، مجری اتلاف وقت!
جواد نکونام بعد از مسابقه هفته گذشته تیمش با نفت آبادان، به شدت عصبانی بود و اتلاف وقت بازیکنان حریف را زیر سوال میبرد. او و تیمش در دقایق زیادی از مسابقه این هفته با پرسپولیس اما زمان را کشتند. از دقیقه 70 به بعد، فولادیها مدام روی زمین بودند و این مساله اصلا طبیعی به نظر نمیرسید. نکو اگر واقعا به این سبک بازی انتقاد دارد، نباید خودش به سراغ آن برود. سوال بعدی از این مربی هم این است که آیا واقعا مهدی هاشمینسب و حسین کعبی از لحاظ فنی به او در تیم کمک میکنند؟ اگر نکونام میخواهد روزی به نیمکت تیم ملی برسد، باید در انتخاب دستیارها کاملا متفاوت عمل کند. این دستیارها نمیتوانند کمک چندانی برای این مربی باشند.
او مقصر نیست
لابهلای همه اتفاقات این بازی پرحاشیه، داستان توهین به مهدی شیری هم در نوع خودش ناامیدکننده است. البته که شیری هیچوقت در حد پرسپولیس نبود و با آن اشتباه فاجعهبار در فینال آسیا و سپس اخراج در دیدار سوپرجام، ضربههای بزرگی به تیم یحیی زد اما به هر حال باید این حقیقت در فوتبال پذیرفته شود که اتفاقات درون زمین، نباید واکنشهایی از این دست داشته باشند. آنچه برای شیری اتفاق افتاده، مربوط به گذشته و در زمین فوتبال بوده است. او تلاش کرده تا بهترین بازیها را برای پرسپولیس انجام بدهد. شکست خوردن در این تلاش، این بازیکن را سزاوار روبهرو شدن با توهین نخواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید