زشت و زیبای فینال حذفی در ۱۰ نکته
شهری که دیگر خسته نیست
آریا رهنورد
جام حذفی هم با همه ماجراهایش تمام شد و به تاریخ پیوست. نبردی جذاب بین دو تیم که برای اولین بار در آخرین مسابقه این تورنمنت شرکت میکردند. یک بازی محکم که فقط یک گل داشت اما موقعیتهای هیجانانگیز زیادی در آن دیده شد. آنچه در زمین بین دو تیم اتفاق افتاد اما فقط بخشی از ماجراهای فینال حذفی بود. اتفاقات قبل و بعد از بازی، بخش مهمی از زیباییهای این جدال را تحت تاثیر قرار داد و به همه ثابت کرد که هیچ مسابقه مهمی در فوتبال ایران، بدون گره خوردن به دعوا و درگیری برگزار نمیشود.
شریکی برای قطر
ایران خودش را یک شریک بالقوه برای قطر در مسیر میزبانی جام جهانی میداند. قطریها هم به این چشم دوختهاند که از خدمات بینظیر ایران برای جام جهانی استفاده کنند! یک طرف ماجرا، کشوری قرار گرفته که از سالها قبل همه جزئیات برنامهریزی جام جهانی را کنار هم چیده، استادیومهای باشکوه و شهرهای ورزشی ساخته و بر اساس همان برنامه جلو میرود. یک طرف دیگر هم کشوری قرار گرفته که تاریخ برگزاری فینال حذفیاش دو شب قبل از شروع مسابقه مشخص نیست! شاید باورنکردنی باشد اما نساجی و آلومینیوم اراک بامداد دوشنبه در یک برنامه تلویزیونی متوجه شدند که قرار است چهارشنبه شب در کدام شهر و کدام استادیوم به مصاف هم بروند. این خبر را چه کسی اعلام کرد؟ رییس سازمان لیگ؟ مسئول برگزاری بازیها در سازمان لیگ؟ خیر. این خبر در یک برنامه تلویزیونی از سوی حراست وزارت ورزش اعلام شد. این سطح حرفهایگری در فوتبال ایران است که تیمها حتی نمیدانند باید در چه شهری، چه ورزشگاهی و چه ارتفاعی به مصاف هم بروند! بدون تردید ایران بهترین شریک ممکن برای قطر در مسیر میزبانی جام جهانی خواهد بود.
رختکن گیت
عجیبترین ماجرای فینال جام حذفی، دعوایی بود که برای انتخاب رختکن بین دو تیم رخ داد. ظاهرا کادر تدارکات نساجی زودتر به استادیوم رسیدند و رختکن مهمان را برای خودشان برداشتند! آن هم در حالی که نساجی میزبان این مسابقه به حساب میآمد و بر اساس قرعهکشی قرار بود از حریف میزبانی کند. آلومینیومیها هم اصرار داشتند به همین رختکن بروند و به همین خاطر دقایق زیادی پشت در رختکن ماندند. دعوا بر سر چنین موضوعی در فوتبال امروز در نوع خودش حیرتآور به نظر میرسد. احتمالا این ماجرا ریشهای در خرافات نیز دارد. چراکه نساجی در دو دیدار قبلیاش در استادیوم آزادی در همین رختکن بود و هر دو مسابقه را نیز با برد پشت سر گذاشت. همین مساله موجب شد آنها بخواهند به ماندن در این رختکن ادامه بدهند. جالب اینکه آلومینیومیها هم کوتاه نمیآمدند و به هر قیمتی این رختکن را برای خودشان میخواستند! یعنی سوژه دعوا در یکی از حساسترین بازیهای فصل فوتبال ایران، یک رختکن بود.
لگد میزنم، پس هستم
اگر تصور میکنید ماجرا در همین نقطه تمام شد، سخت در اشتباه هستید. کار بین دو تیم بالا گرفت و اعضای کادر فنی با ضربات مستقیم پا و دست، از خجالت هم درآمدند. ناامیدکننده است که این همه برای رسیدن به مسابقهای مثل فینال جام حذفی تلاش کنی، تیمت را به چنین سطح و چنین مرحلهای برسانی، اینچنین زیر ذرهبین قرار بگیری اما آخرش به خاطر دعوای فیزیکی با مربیان حریف تیتر اول رسانهها باشی. جالب اینکه مسئولان برگزاری بازی مدعی شدند که مشکل خاصی وجود نداشته و همه چیز حل شده است. کاش سهیل مهدی و دیگران توضیح بدهند که «مشکل خاص» از نظرشان دقیقا چه چیزی است؟ اینکه مربیان در فینال جام حذفی با هم کتککاری کردهاند، چطور در دسته مشکلات خاص قرار نمیگیرد؟ اینکه حتی مساله سادهای به اسم انتخاب رختکن به درستی مدیریت نشده و اینچنین جنجال آفریده، چطور مشکل خاصی نیست؟ مشکل از این خاصتر که توانایی برگزاری یک بازی ساده بین دو تیم شهرستانی نیز در استادیوم آزادی وجود ندارد؟ مشکل از این بزرگتر که همه دنیا از فوتبال لذت میبرند، با آن تفریح میکنند و از این سرگرمی بهرهمند میشوند اما در فوتبال ایران همه فقط در جستوجوی یک جنگ اعصاب واقعی هستند؟ برای یک بار هم که شده، باید از این عادتها در فوتبال ایران فاصله بگیریم.
فوتبال، فوتبال واقعی
همه چیز در این فینال هم ناامیدکننده نبود. زیباترین قاب این مسابقه، حضور پرشمار هوادارانی بود که از شهرهایشان برای تشویق نساجی و آلومینیوم به استادیوم آزادی قدم گذاشتند. تماشاگرانی که در جریان مسابقه هم عالی ظاهر شدند و جو فوقالعادهای در قلب پایتخت به وجود آوردند. بعد از دو سال، فینال جام حذفی رنگ تماشاگر به خودش دید و این مسالهای نبود که به سادگی بتوان انکارش کرد. به نظر میرسد با توجه به آمار رو به افول ویروس کرونا، دیگر وقتش رسیده که تماشاگرها با همه ظرفیت استادیومها برگردند و دوباره در کنار هم قرار بگیرند. اصلا وقتی همان تماشاگرها هم درست در کنار هم مینشینند و از هم فاصلهای ندارند، دیگر ظرفیت حداقلی برای ورود چه معنایی دارد؟ این بازی فرصت خوبی بود تا به همه ثابت شود فوتبال با حضور تماشاگرها، حال و هوای دیگری دارد و بدون حضور آنها هرگز نمیتوان یک فوتبال واقعی را تماشا کرد. البته که مدیران سازمان لیگ ظاهرا ترجیح میدهند خودشان را چندان به دردسر نیندازند و تا جایی که ممکن است از امکان ادامه دادن فوتبال بدون تماشاگر استفاده کنند اما دیگر همه فعالیتهای ممکن به حالت قبل از کرونا برگشتهاند. از استخرها تا سالنهای کنسرت، همه چیز دوباره به همان وضعیت برگشته و دلیلی ندارد فوتبال با چنین محدودیتهایی دست و پنجه نرم کند.
پیشرفت در سکوت
باید پذیرفت که فینال جام حذفی به لحاظ فنی مسابقه نسبتا خوبی بود. شاید دو تیم «عالی» بازی نکردند اما نمایش خوبی داشتند و برای فوتبال به این استادیوم آمده بودند. نه تیمی مشغول دفاع اتوبوسی شد و نه حتی تیمی که جلو افتاده بود، اتلاف وقت زیادی انجام داد. شاید با توجه به آنچه در 90 دقیقه گذشت، آلومینیوم تیم شایستهتری برای بردن این جام به حساب میآمد. تیمی که در نیمه اول فراتر از حد انتظار ظاهر شد و دو بار تیر دروازه را به لرزه درآورد و در نیمه دوم هم موقعیتهای بسیار زیادی ساخت. با این وجود نساجی تیم فرصتطلبتری نشان داد و به خوبی توانست در لحظه مناسب به حریف ضربه بزند. پیشرفت فنی مهدی رحمتی در قامت سرمربی اراکیها نیز انکارنشدنی به نظر میرسد. مردی که بعد از ماجراهای عجیب شهرخودرو، مدتی را در دورههای مربیگری گذراند و همین مساله کمکش کرد تا با دانش بیشتری به مربیگری ادامه بدهد. شاید خیلی از مربیان دیگر در فوتبال ایران نیز به چنین دورههایی نیاز دارند تا نسبت به گذشته پیشرفت کنند. پیشرفتی که غالبا دور از هیاهو و در سکوت اتفاق میافتد.
بدون اسب و بدون جام شکسته
این حقیقت را هم باید پذیرفت که نحوه برگزاری مراسم اهدای جام در فوتبال ایران به مراتب بهتر از گذشته شده است. دیگر نه خبری از حضور اسب در استادیوم است و نه جامی در زمان اهدا میشکند. سکوها نیز خیلی شیکتر و درستتر از قبل نصب میشوند. با این وجود مشکل شلوغی روی سکو همچنان به قوت خودش باقی است. سکوی قهرمانی اساسا به بازیکنان و مربیان تیم قهرمان اختصاص دارد اما در فوتبال ایران در مواردی حتی بوقچیهای تیم هم روی سکو رفتهاند. آش آنقدر شور شده که در یک دوره، حتی مدال کافی به بازیکنان تیم قهرمان جام حذفی نرسیده بود!
شاید باورنکردنی باشد اما نساجی و آلومینیوم اراک بامداد دوشنبه در یک برنامه تلویزیونی متوجه شدند که قرار است چهارشنبه شب در کدام شهر و کدام استادیوم به مصاف هم بروند
هنر مصاحبه نکردن
چه چیزی میتواند لذت یک مسابقه جذاب را از بین ببرد؟ بله، مصاحبههای تند و کنایهآمیز علیه تیم حریف. به محض پایان مسابقهای در این سطح، بازیکن آلومینیوم مدعی میشود که تیم حریف با «کثافتکاری» برنده شده و سرمربی تیم قهرمان به جای لذت بردن از موفقیت بزرگش، از عبارت «آویزان» برای مربی تیم روبهرو استفاده میکند. این رفتار زشت و زننده فقط فوتبال را در ذهن هواداران ایرانی تخریب میکند. اگر نمیتوانید درست مصاحبه کنید، بهتر است از دوربینها فاصله بگیرید و قید مصاحبه کردن را بزنید.
اساتید مصادره
نقش مدیران ارشد ورزش ایران در این مراسمها هم همیشه همان نقش آشنای سابق است. هرگز متوجه نشدیم که چرا وزیر ورزش باید جام را شخصا به یکی از تیمها اهدا کند. آیا این اتفاق در کشور دیگری روی کره زمین هم رخ میدهد؟ چه اصراری وجود دارد که وزیر حتما در این مراسم حاضر باشد و به تیم برنده جام بدهد؟ تیمی مثل نساجی به این حضور و این مصادره موفقیت نیاز دارد. محض اطلاع وزیر، این تیم در تمام فصل حتی یک بازی خانگی نداشته و به خاطر بهرهمند نبودن از استادیوم استاندارد، مدام شهر به شهر کوچ کرده است. این کاری است که وزیر باید برای این باشگاه انجام بدهد. جام دادن و مدال انداختن به گردن بازیکنان را که همه به راحتی بلدند!
نقش مدیران ارشد ورزش ایران در این مراسمها هم همیشه همان نقش آشنای سابق است. هرگز متوجه نشدیم که چرا وزیر ورزش باید جام را شخصا به یکی از تیمها اهدا کند. آیا این اتفاق در کشور دیگری روی کره زمین هم رخ میدهد
زمانی برای فراموشی
قبل از شروع فینال حذفی، مسئولین در اراک مدام تماشاگرها را به دیدن بازی دعوت میکردند و پشت سر هم اتوبوس میچیدند اما بعد از پایان نبرد و شکست ایرالکو، دیگر همه یادشان رفت که در چه موقعیتی سهیم هستند! بسیاری از هواداران تیم اراکی در پایان بازی بدون اتوبوس ماندند و برخلاف وعدههای اولیه، ناچار شدند خودشان به اراک برگردند. این همان عادت همیشگی مدیران ایرانی است که وعدههای اولیه را خیلی زود فراموش میکنند.
مردم این شهر با فوتبال زندگی میکنند
تصاویر جشن مردم در قائمشهر، یکی دیگر از زیباییهای مربوط به این مسابقه بود. چقدر جذاب و دوستداشتنی است که مردم یک شهر، با فوتبال زندگی میکنند و اینچنین نفسشان به نفس تیم محبوب گره خورده است. مردم وفاداری که حتی در سختترین روزها نیز نساجی را به حال خودش رها نکردند و از این تیم فاصله نگرفتند. مردمی که حتی وقتی نساجی در لیگهای پایینتر بود، از وفاداری جدا نشدند و همیشه در روزهای سخت و روزهای شیرین، در کنار تیم مورد علاقه بودند. حالا نساجی برای اولین بار در تاریخ، برنده یک جام در سطح اول فوتبال ایران شده است.
دیدگاه تان را بنویسید