درباره یک تئوری خندهدار در فوتبال ایران
به سکوت دعوتتان میکنیم!
فرقی نمیکند در کدام نقطه از جدول ردهبندی باشید. اگر به فوتبال ایران تعلق دارید، باید حتما از عبارت «نمیخواهند قهرمان شویم» استفاده کنید تا امتیاز این مرحله را از دست ندهید. حتی دیگر تیمهای ته جدولی هم معتقدند که دستی در کار است تا قهرمانی لیگ را به دست نیاورند. در این فوتبال نه کسی مسئولیت تصمیمهایش را میپذیرد، نه کسی اصلا از مسابقه دادن و رقابت کردن لذت میبرد. یک مشت آدم متوهم دور هم جمع شدند و هر روز تئوری تازهای رو میکنند تا به کارها و فعالیتهای خودشان توجهی نشود.
آریا رهنورد
هفته بیست و چهارم لیگ برتر در حالی به پایان رسید که دفعات به کار رفتن جمله «نمیخواهند قهرمان شویم!» در آن از تعداد گلها بیشتر بود. این هفته هم تک تک بازیکنان پرسپولیس به سراغ این عبارت تکراری رفتند و هم استقلالیها اصرار داشتند که دستی در کار است تا قهرمان لیگ نشوند. باید از یحیی گلمحمدی و تیمش پرسید که اگر نمیخواهند شما قهرمان لیگ برتر شوید، چطور این اتفاق در پنج سال متوالی برای باشگاه پرسپولیس رخ داده است؟ اگر تمام و کمال این فرضیه را پذیرفتهاید که نتایج مسابقهها بیرون زمین تعیین میشود، عملا دست روی این نکته گذاشتهاید که قهرمانیهای سالهای آخر خودتان هم ناپاک بوده است. مگر میشود درست تا قبل از شروع این فصل همه چیز کاملا خوب و سالم پیش برود و ناگهان در این فصل فضا برای رقابت ناسالم شود؟ از استقلال و فرهاد مجیدی هم باید پرسید که چطور بعضی نمیخواهند شما قهرمان شوید اما در پرونده بازیکن گابنی گل گهر، به همین سادگی دو امتیاز به حسابتان واریز میکنند؟ چطور نمیخواهند شما قهرمان شوید اما در دقایق پایانی یکی از حساسترین مسابقات فصل، برایتان پنالتی میگیرند؟ از هر دو مربی و هر دو باشگاه، باید پرسید که آیا اصلا فوتبال اروپا را دنبال میکنند؟ آیا حتی در کشورهای آفریقایی نیز چنین رفتاری از سوی مربیان حرفهای شکل میگیرد؟ چطور میتوان باور کرد یک مربی در طول سال میلیاردها تومان دستمزد میگیرد اما سادهترین اصول حرفهای را رعایت نمیکند؟ چطور وقت بستن قرارداد ناگهان همه حرفهای میشوند و وقت گرفتن دستمزد انتظار حرفهای دارند اما وقت عمل، شبیه کودکان دبستانی رفتار میکنند؟ اگر واقعا باور دارید که نمیخواهند قهرمان لیگ برتر شوید، چرا این لیگ و این شغل را رها نمیکنید و به فضای سالمتری نمیروید؟ چه اصراری دارید در فوتبالی بمانید که در آن عدهای نمیگذارند قهرمانی را به دست بیاورید؟ این مساله فقط مربوط به استقلال و پرسپولیس نمیشود. در همین چند سال گذشته باشگاههایی مثل سپاهان، تراکتور و دیگران بارها ادعا کردهاند که دستهای پشت پرده مانع قهرمانیشان در لیگ برتر شده است. این یک معضل بزرگ فرهنگی در فوتبال ایران است. فوتبالی که مربیانش به جای پذیرفتن سادهترین مسئولیتها، روی باختها و ناکامیها سرپوش میگذارند و برای خودشان، دشمن فرضی میتراشند. اینکه باشگاهی قهرمان نشود، فاجعه نیست. اینکه باشگاهی به اهدافش دست پیدا نکند، فاجعه نیست. اینکه باشگاهی شکست بخورد، فاجعه نیست. فاجعه اصلی اینجاست که یک مربی در طول یک فصل 30 هفتهای، حتی «یک بار» هم به بد بازی کردن تیمش و اشتباههای خودش اشاره نکند. فاجعه اصلی این است که یک مربی هرگز نپذیرد که خودش حتی ذرهای در نتایج بد تیم سهم داشته است. مربیان در فوتبال ایران، خودشان را تنها وارث بردها میدانند و وقت شکست، پشت هزار بهانه ریزر و درشت پنهان میشوند. این فرهنگ از مربیان به همه ارکان دیگر فوتبال در ایران هم سرایت کرده است. از سرپرست باشگاه گرفته تا مدیر رسانهای و حتی هوادار، همه تصور میکنند باید موفقیت حریف را زیر سوال ببرند و فقط وقتی همه چیز را سالم بدانند که خودشان به موفقیت رسیده باشند. جالب اینکه نهادهایی مثل کمیته انضباطی در این چند سال همواره مقابل چنین ادعاهایی سکوت کردهاند و محرومیت خاصی برای زیر سوال بردن سلامت مسابقات فوتبال در ایران در نظر نگرفتهاند. همین ماجرا موجب شده این افراد با جسارت بیشتری چنین ادعاهایی را مطرح کنند. نپذیرفتن مسئولیت در تمامی ابعاد، یکی از اصلیترین دلایل متوقف شدن مسیر پیشرفت فوتبال ایران است. فوتبالی که در آن به کار سخت و تلاش مستمر بها داده نمیشود و هوچیگری را از تاکتیک برتر میداند. فوتبالی که فقط صداهای بلند را میشنود و به مرحله هرج و مرج مطلق رسیده است.
هفته بیست و چهارم لیگ برتر در حالی به پایان رسید که دفعات به کار رفتن جمله «نمیخواهند قهرمان شویم!» در آن از تعداد گلها بیشتر بود. این هفته هم تک تک بازیکنان پرسپولیس به سراغ این عبارت تکراری رفتند و هم استقلالیها اصرار داشتند که دستی در کار است تا قهرمان لیگ نشوند
شاید بتوانید با زیر سوال بردن مسابقات، خودتان را از گزند سرزنشها دور نگه دارید و از مسئولیت فرار کنید اما این کار در نهایت مثل یک باتلاق بزرگ، همه فوتبال ایران را در خودش فرو خواهد برد. در نهایت اگر سلامت این فوتبال زیر سوال برود، دیگر لیگی باقی نمیماند و شغلی هم برای دستمزد میلیاردی مربیان در دسترس نخواهد بود. چقدر تلخ که عدهای برای نجات خودشان، اینچنین علیه ذات فوتبال موضع میگیرند و اینچنین تصویر این رشته ورزشی را در ذهن میلیونها نفر تخریب میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید