عرب کاپ و حسرتی برای فوتبال ایران
گمشدهای به اسم سلیقه!
آریا طاری
برگزاری مسابقات عرب کاپ در قطر و رونمایی از امکانات فوقالعاده استادیومهای پنج ستاره میزبان جام جهانی، بار دیگر حسرتهای زیادی را در فوتبال ایران زنده کرد. فوتبال ایران در حرف، مدعی کمک به قطر برای میزبانی رقابتهای جام جهانی است اما در عمل، حتی در برگزاری لیگ داخلی هم مشکلات پرشماری دارد. البته که «بودجه» همیشه مساله بزرگی بوده اما در کنار آن باید به مفهوم گمشده سلیقه در فوتبال ایران هم اشاره کرد. مفهومی که زیر دست مدیران نابلد، خرد شده و در مسیر نابودی قرار گرفته است. سلیقه درست همان چیزی است که حتی برای ثانیهای در لیگ برتر ایران دیده نمیشود.
قطریها در جریان رقابتهای عرب کاپ، حقیقتا سنگ تمام گذاشتند. از آنجایی که در این دوره برخلاف دورههای قبلی جام جهانی خبری از برگزاری جام کنفدراسیونها نبود، کشور میزبان جام جهانی میزبانی جام اعراب را بر عهده گرفت و آمادگیاش برای میزبانی یک تورنمنت ملی را محک زد. همان کشوری که خیلیها معتقد بودند به خاطر وسعت کم نمیتواند میزبان خوبی برای جام جهانی باشد و همان کشوری که به خاطر تعداد کم ورزشگاههای با ظرفیت بالا مورد نقد قرار میگرفت، حالا به چنان سطحی از آمادگی رسیده که همین حالا هم میتواند جام جهانی را برگزار کند. آنها در جریان عرب کاپ، فوقالعاده نشان دادند. مراسم شیک و جذاب افتتاحیه، در همه دنیا مورد توجه قرار گرفت و بارها دیده شد، امکانات استادیومهای نوساز قطر هم به شدت توجه اهالی فوتبال در دنیا را به خودش جلب کرد. قطر یک مثال بارز است که ثابت میکند با برنامهریزی دقیق و هزینه اصولی، همه چیز در فوتبال ممکن خواهد شد. کشوری که در تمام تاریخش هرگز راهی جام جهانی نشده، حالا به نوعی حضور در این رقابت را برای خودش خریده است. مساله اما فراتر از یک حضور ساده است. آنها میخواهند دنیا را تحت تاثیر قرار بدهند و همه را به تحسین وادار کنند. سادهلوحانه است اگر تصور کنیم همه این کارها فقط با «پول» ممکن میشود. قطریها در کنار پول، به برنامهریزی اعتقاد مبرمی داشتهاند و از مشاوران و مدیران پرشمار خارجی هم در این زمینه کمک گرفتهاند. از آرسن ونگر تا پپ گواردیولا، قطر مشاوران سرشناسی برای این میزبانی داشته و بسیاری از طراحان اصلی اتفاقات مثبت در فوتبال قطر هم پشت پرده هستند و بدون آنکه دیده شوند، کار را پیش میبرند. به صورت همزمان اما در فوتبال ایران، بحثهایی جریان دارد که حتی بازگو کردنشان خجالتآور به نظر میرسد.
اینکه تصور کنیم همه تفاوتهای بین فوتبال ایران و قطر در مسالهای به اسم «پول» خلاصه میشود، سادهلوحانه است. چراکه اساسا در فوتبال ایران هم گردش پول قابل توجهی وجود دارد اما کانالهایی که برای انجام این هزینهها تعبیه شدهاند، همیشه فردیت را به پیشرفتهای جمعی ترجیح دادهاند. برای مثال در فوتبال ایران یک فوتبالیست، درآمد کاملا «حرفهای» دارد و رقمی بسیار سنگین دریافت میکند اما همین رقمها برای توسعه امکانات در ورزشگاهها هزینه نمیشوند. حتی وقتی که قرار باشد بودجهای برای ساخت و ساز امکانات ورزشی در نظر گرفته شود، طرحهای نهایی این اتفاق آنقدر سرشار از بدسلیقگی هستند که خروجی ماجرا، فاجعهبار از کار درمیآید. در یکی از دولتهای قبلی، تصمیم به ساخت ورزشگاههای فوتبال در بسیاری از شهرهای ایران گرفته شد اما طرحهای مشابه ورزشگاههای 15 هزار نفری در نقاط مختلف ایران، آنقدر ناامیدکننده بودند که بسیاری از این استادیومها تا همین حالا هم به ورزشگاههایی متروکه تبدیل شدهاند. در واقع حتی وقتی قرار بود این هزینهها هم صورت بگیرند، نتیجه نهایی بسیار بد از کار درمیآمد و عملا بسیاری از ورزشگاههای ساخته شده، بلااستفاده هستند. پس بهتر است خودمان را فریب ندهیم. این فقط سوار شدن روی موج پول نیست که قطریها را صاحب چنین جایگاهی در جهان کرده است. آنها اساسا اولویتبندی بسیار دقیقی داشتهاند و بر اساس این اولویتها، توانستهاند همانند کشورهای صاحب فوتبال در دنیا صاحب امکانات شوند. حتی با اینکه به لحاظ استعداد فردی در تیم ملی کشورشان، چیز زیادی برای عرضه ندارند. آنها یک مدل درست را برای پیشرفت انتخاب کردهاند و دیگر به هیچ وجه از رعایت این مدل فاصله نمیگیرند. با همین روند هم هر روز به جلو حرکت میکنند. درست برخلاف فوتبال ایران که حرکتی معکوس و وارونه به طرف گذشته را در پیش گرفته و با تمام سرعت در بنبست میراند.
آنچه در لیگ برتر بیست و یکم میگذرد، مطلقا فاقد زیبایی بصری و درونی است. فوتبال ایران تبدیل به ملغمهای از خشم، اعتراض و کنایه بدل شده و باید ایدههایی برای تغییر این روند در نظر گرفته شود. همین حالا در لیگ برتر، یک تیم مجبور است به دلیل ناآماده بودن استادیومش در شهر دیگری به میدان برود و چمن ورزشگاه یک تیم دیگر آنقدر افتضاح است که اصلا نمیتوان روی آن به فوتبال فکر کرد. حقیقت آن است که با ادامه این روند، برگزاری لیگ برتر دیگر به سود هیچکس نخواهد بود. حتی هوادارها هم رفته رفته از تعقیب فوتبالی که اینچنین با استانداردهای جهانی فاصله گرفته، دست برمیدارند.
دیدگاه تان را بنویسید