همه زشتیهایی که به «شهرآورد» تحمیل شده است
مدیر تیفوسی، فوتبال ویروسی!
آریا طاری
دربی تهران میتوانست یکی از بهترین دربیهای تمام دنیا باشد. این مسابقه اصلا چیزی کم از دربی استانبول و بسیاری از شهرآوردها در نقاط مختلف دنیا نداشت اما آنچه به مرور زمان بر سر این جدال آمده، آن را از اوج به حضیض کشیده است. حالا بحثهای پیرامون دربی دیگر چندان آمیخته به هیجان نیستند. حالا این مسابقه به دستاویزی برای مدیرانی تبدیل شده که به جای فوتبال، سرگرم مسائل دیگری هستند. دلایل زیادی برای سقوط دربی در جنبههای مختلف وجود دارد. در این گزارش برخی از این دلایل را با هم مرور خواهیم کرد.
مدیرعامل یا بوقچی، مساله این است
اظهارنظرهای عجیب و باورنکردنی سردار آجورلو پیشت میکروفن و در محاصره هوادارانی که از او «حکم جهاد»(!) میخواستند، به خودی خود سطح مدیریت در فوتبال ایران را نشان میدهد. آجورلو در این مراسم کاری کرد که اساسا در همه جای دنیا اقدامی مجرمانه به شمار میرود. او همه موفقیتهای این سالهای پرسپولیس را به مسائل «سیاسی» ربط داد. حالا مساله کلیدی اینجاست که اگر از حالا استقلال به قهرمانی و موفقیت در فوتبال ایران برسد، چطور میتوان ادعا کرد که این قهرمانیها سیاسی نیستند و «پاک» به دست آمدهاند. آجورلو بازی خطرناکی را شروع کرده و همانطور که انتظار میرفت، مجید صدری با عبارتهایی مربوط به کریهای دبستانی مثل «تیم دوم پایتخت» پاسخ او را داده است. این رفتار حتی اگر از دو بوقچی سر بزند هم اصلا زیبا نیست. چه برسد به اینکه دو مدیرعامل در بالاترین سطح فوتبال ایران مرتکب این رفتار شوند. این صحبتها تنشهای شهرآورد را به اوج میرساند، جذابیتهای فنی مسابقه را کاهش میدهد و راه را برای توجیه بازیکنان هر دو تیم پس از یک نمایش ناامیدکننده، باز میگذارد.
بعدازظهر شنبه؛ زمانی بدتر از این وجود ندارد!
برنامهریزی این مسابقه هم در نوع خودش فاجعهبار است. اساسا در فوتبال ایران هیچ زمانی بدتر از بعدازظهر شنبه برای انجام یک مسابقه وجود ندارد و سازمان لیگ هم علاقه زیادی دارد که این مسابقه را در همین زمان برگزار کند. جالب اینکه زمان برگزاری بازی هم ناگهان به مدت 15 دقیقه تغییر کرده است! به هر حال اگر میخواهید اوج بدسلیقگی برگزارکنندگان فوتبال در ایران را ببینید، کافی است به همین برنامهریزی شهرآورد نگاه کنیم. جالب اینکه نهتنها تماشاگری در استادیوم نیست، بلکه در ساعت چهار بعدازظهر یک روز اول هفته، احتمالا خیلی از افراد اصلا نمیتوانند این بازی را تماشا کنند.
سکوهای خالی؛ لطف اومیکرون به سازمان لیگ
بعد از دو سال، استقلال و پرسپولیس هر کدام در یک مسابقه صاحب تماشاگر شدند اما حالا دربی قرار است باز هم روبهروی سکوهای خالی انجام بگیرد. سازمان لیگ احتمالا سویه جدید کرونا را بهانه این تصمیم قرار میدهد اما حقیقت آن است که دوستان سازمان لیگ اصلا آماده میزبانی از تماشاگرها نیستند و این اتفاق در همان دو تجربه اخیر، ثابت شده است. نه ساز و کار بلیت فروشی اینترنتی مهیا شده، نه تدبیری برای رعایت پروتکلها در نظر گرفته اشت. سازمان لیگ به خواب زمستانیاش ادامه میدهد و در این مسابقه هم، خبری از حضور تماشاگر نخواهد بود.
مصاحبهها؛ ما بهترینیم!
یحیی گلمحمدی در کنفرانس خبری قبل از شهرآورد شرکت نکرد و دلیل این اتفاق، کسالت و بیماری او عنوان شد. در مقابل، فرهاد مجیدی همان بحثهای آشنای فوتبال ایران را به راه انداخت و تیمش را بهترین تیم لیگ برتر دانست. استفاده از عبارتی شبیه به این البته به آمار، جدول و فکت نیاز دارد و تنها با مصاحبه ممکن نمیشود. به هر حال آنچه این روزها بین دو تیم میگذرد، اصلا یک جریان حرفهای، جذاب و اصولی نیست. جنس کریها هم همچنان به قرون وسطی تعلق دارند!
پیراهنهایی که بیلبورد میشوند
استقلال و پرسپولیس از لباسهایشان برای این مسابقه هم رونمایی کردهاند. لباسهایی که در نگاه اول بسیار زیبا هستند اما در این مسابقه آنقدر پر از تبلیغات میشوند که از زیباییشان عملا هیچ چیز نمیماند. این هم یکی دیگر از آن نکات نازیبای این مسابقه است. پیراهنهایی که دیگر هیچ هواداری حتی رغبتی برای خریدشان هم ندارد. لباسهایی که بیشتر از لباس یک باشگاه فوتبال، شبیه یک بیلبورد بزرگ تبلیغاتی در یک نقطه از پایتخت هستند.
تبلیغات، یک جنگ چندجانبه
ماجرای تبلیغات محیطی هم این اواخر شدیدا توی ذوق زده و ممکن است حاشیههایی برای دربی هم به وجود بیاورد. این جنگ چندجانبه از یک سو بین سازمان لیگ و باشگاهها و از سوی دیگر بین شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی و سازمان لیگ است. همین حالا هم معلوم نیست سرنوشت تبلیغات محیطی شهرآورد چه خواهد شد. باید منتظر بمانیم و ببینیم این اتفاق چه تاثیری روی دربی پایتخت دارد. با هر نتیجهای در این مسابقه هم موج اعتراضها علیه داوری، فدراسیون و... اوج خواهد گرفت. این یکی از آن نبردهایی است که طرف بازندهاش، هیچوقت شکست را نمیپذیرد و هزار و یک مساله ریز و درشت را به عنوان دلیل اصلی این اتفاق عنوان خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید