درباره حذف احتمالی سرخابیها از لیگ قهرمانان
وحشت از واقعیت
زمزمههای کنار گذاشتن دو نماینده پرطرفدار فوتبال ایران از آسیا، حالا از همیشه جدیتر شده است. البته پرسپولیسیها در ساعات گذشته از دریافت مجوز حرفهای صحبت کردهاند و استقلال هم قصد دارد هر طور شده، جلوی این فاجعه را بگیرد. با این حال تردیدی وجود ندارد که شرایط دو باشگاه ایرانی اصلا شبیه تیمهای حرفهای فوتبال نیست. آنچه هواداران این دو باشگاه را میترساند، صرفا احتمال برخورد ای.اف.سی نخواهد بود. نکته ترسناک این است که به نظر میرسد در این موارد حق با کنفدراسیون فوتبال آسیا باشد و این دو باشگاه شایستگی حضور در چنین رقابتی را ندارند.
آریا رهنورد
پس از رد درخواست فدراسیون فوتبال برای تمدید زمان ارسال مجوز حرفهای باشگاههای پرسپولیس و استقلال به آسیا، این دو تیم در یک قدمی حذف از لیگ قهرمانان قرار گرفتهاند. این شایعه احتمالا ظرف همین روزها به واقعیت تبدیل خواهد شد. زمزمههایی که فعلا در رسانههای عربی دست به دست میشوند و به تایید تلویحی فدراسیون فوتبال ایران هم رسیدهاند. در درجه اول معلوم نیست چرا فدراسیون در همان زمان تعیین شده مدارک این دو باشگاه را به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال نکرده است. البته اگر این اتفاق هم رخ میداد، بعید بود چیز زیادی تغییر کند. ای.اف.سی تا امروز چند بار به جدیترین شکل ممکن به مدیران تصمیمساز فوتبال ایران هشدار داده بود که بحث مالکیت مشترک سرخابیها، امکانات دو باشگاه و میزان درآمدهای این دو مجموعه، عملا با قوانین فوتبال حرفهای مغایرت دارد. از زمان روی کار آمدن فدراسیون فوتبال جدید هم، هیچ تلاشی برای تغییر این ساختارها صورت نگرفته است. درست همانطور که وزارت ورزش هیچ قدمی برای قرار دادن فوتبال در یک مسیر متفاوت، برنداشته است. این فاجعهای است که حتی با «بازدید میدانی» به عنوان شیوه مدیریت مورد علاقه این دولت، حل نمیشود. این فاجعهای است که با حرف و شعار حل نمیشود. برای یک بار هم که شده، باید از چنین فرصتی برای تغییر دادن شرایط تیمها استفاده کرد. چراکه با این روند، فاصلهای نجومی بین استقلال و پرسپولیس و سایر قدرتهای آسیایی شکل میگیرد. آنها یک فصل به سختی برای گرفتن سهمیه آسیا تلاش کردهاند و حالا به سادگی هرچه تمامتر از این سهمیه ارزشمند محروم میشوند.
سادهترین کار ممکن در میانه چنین بحرانی، تاختن به ای.اف.سی، زیر سوال بردن این تصمیم و حمله به تشکیلات فوتبال آسیا با عبارتهایی مثل «سیرک» است؛ اما سیرک واقعی، در فوتبال ایران جریان دارد. فوتبالی که «خصوصیسازی» باشگاهها در آن، هرگز از خیالات به واقعیت تغییر شکل نداده است. آن باشگاههای معدودی که خصوصی شدهاند هم به سرعت در مسیر نابودی قرار گرفتهاند. چراکه در شرایط فعلی، خصوصیسازی هیچ نوع توجیه اقتصادی ندارد. بد نیست برای یک بار هم که شده، تعارف را کنار بگذاریم. بد نیست برای یک بار هم که شده، بپذیریم که قاطبه باشگاههای فوتبال ایران اصلا نسبتی با حرفهای بودن ندارند. باشگاهی که نمیتواند از حق پخش تلویزیونی یک ریال درآمد داشته باشد، باشگاهی که حتی برای دریافت درآمد ناشی از تبلیغات محیطی باید به دست سازمان لیگ نگاه کند و باشگاهی که مجموعه هزینههایش در یک سال، 10 برابر میزان درآمدهایش به شمار میرود، هرگز نباید دم از حرفهای بودن بزند. اسم آنچه در فوتبال ایران میگذرد، تنها «آماتوریسم» مطلق است. بد نیست اگر نهادی مثل ای.اف.سی روی تصمیمش بماند و مقابل فشارها تسلیم نشود. بد نیست اگر ای.اف.سی روی این تصمیم کلیدی پافشاری کند و اجازه ندهد «شوخی» با فوتبال حرفهای و اصولی در ایران همچنان ادامه داشته باشد. تداوم چنین روندی، تنها خیانت به همه باورهای درست و منطقی در مورد فوتبال است.
پس از رد درخواست فدراسیون فوتبال برای تمدید زمان ارسال مجوز حرفهای باشگاههای پرسپولیس و استقلال به آسیا، این دو تیم در یک قدمی حذف از لیگ قهرمانان قرار گرفتهاند. این شایعه احتمالا ظرف همین روزها به واقعیت تبدیل خواهد شد
همه آنهایی که تصور میکنند این اتفاق، یک تلنگر بسیار جدی برای تغییر ساختارها و تصمیمهای مدیریتی در فوتبال ایران است، هنوز با شیوه اداره امور به دست مدیران ایرانی آشنا نشدهاند. سالها قبل وقتی رسوایی حذف استقلال از آسیا به خاطر تاخیر در ارسال مدارک اتفاق افتاد، مدیران باشگاه مدام تقصیر را به گردن یکدیگر انداختند و در نهایت حتی یک نفر هم حاضر نشد به خاطر این فاجعه بزرگ از هواداران استقلال عذرخواهی کند. حالا هم در روی همین پاشنه میچرخد. واکنش مدیران فوتبال ایران به این اتفاق بسیار تلخ، به شدت قابل پیشبینی به نظر میرسد. آنها ابتدا ای.اف.سی را محکوم میکنند و از سیاسی بودن این تصمیم صحبت به میان میآورند، سپس به تیمهای حذفشده در کشورهای عربستان و امارات اشاره میکنند تا دست روی این نکته بگذارند که لیگ برتر ایران، تنها لیگ غیرحرفهای آسیا نیست. در نهایت هم همه چیز فراموش میشود و کوچکترین تلاشی برای اصلاح ساختار باشگاهها صورت نمیگیرد. اگر قرار به «عبرت» گرفتن بود، این اتفاق باید خیلی زودتر از اینها رخ میداد. با این مدیران ضدگلوله و این شیوه مدیریت، نباید انتظار بهبود شرایط را داشته باشیم. بهبود وقتی اتفاق میافتد که اساسا اراده و توانی در کار باشد. مدیران فوتبال ایران اما نه اراده حرفهای شدن را دارند و نه اصلا میدانند که باید از چه راهی این ماجرا را ممکن کنند.
دیدگاه تان را بنویسید