درآمدزایی، مشکل ادامهدار فوتبال ایران
چرا نمیرسیم؟
اساسا وقتی قرار باشد باشگاههای ایرانی در مورد مفهومی به اسم درآمدزایی صحبت کنند، نمیشود انتظار داشت مسالهای به جز انتقاد از عدم پرداخت حق پخش تلویزیونی مورد توجه آنها قرار بگیرد. البته که باشگاهها کاملا حق دارند و تلویزیون باید حقوق قانونی آنها را پرداخت کند. حتی در توسعهیافتهترین کشورها هم اگر حق پخش تلویزیونی پرداخت نشود، تیمها به مشکل میخورند. تا اینجا همه چیز منطقی به نظر میرسد اما بد نیست از مدیران مختلف باشگاهی در ایران سوال کنیم که آیا به جز امیدوار ماندن به دریافت این رقم از رسانه ملی، به طور کلی نقشه دیگری هم برای رسیدن به درآمد دلخواهشان دارند؟ از این هم نگذریم که هیچ کجای دنیا، حق پخش بازیها برای همه تیمها یکسان نیست. در ایران هم تیمهایی مثل پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تراکتور و فولاد از این اتفاق درآمد بیشتری خواهند داشت و پخش بازی تیمهایی مثل پیکان و هوادار برای هیچکس چندان مهم نیست. پس باید به روشهای دیگری هم برای درآمدزایی فکر کرد. عجیب به نظر میرسد که تقریبا هیچ باشگاهی در فوتبال ایران، برنامه جدی برای رسیدن به درآمدهای مدرن ندارد. برای مثال باشگاههای پرطرفدار به راحتی میتوانند از فعالیت در فضای یوتیوب به درآمد قابل توجهی برسند. پرسپولیس و استقلال اگر حتی یک دهم هوادارانشان را به این شبکه اجتماعی بکشانند، ماهی چند میلیارد تومان به دست خواهند آورد. هواداران این دو باشگاه و البته چند تیم دیگر، همین حالا از یوتیوب استفاده میکنند اما به سراغ محتواهایی بیربط با ورزش میروند. به طور کلی باشگاهها در ایران، رابطه بیواسطهای با طرفدارها برقرار نمیکنند. روشهایی مثل فروش مستقیم لباسهای امضاشده نفرات تیم به هوادارها، خودش یک راه عالی برای درآمدزایی در تمام دنیا به شمار میرود اما در ایران خبری از این اتفاقها نیست. در واقع باشگاههای ایرانی تنها در انتظار امضای قرارداد با یک کارگزار هستند که هر سال رقم مشخصی را دریافت کنند. رقمی که اصلا کفاف هزینههای سنگین اداره این باشگاهها را نمیدهد. این وسط، سودی هم اگر در کار باشد، به کارگزار خواهد رسید که میتواند با استفاده از این برندهای ارزشمند، دست به هر کاری بزند. والنسیا همین هفته با لباسی روبهروی بارسا قرار گرفته که تبلیغ «توکن هواداری» باشگاه روی آن دیده میشد. درست مثل کاری که اینتر به کرات در این فصل انجام داده است. باشگاهی مثل پیاسجی هم با آن همه پول و ثروت، توکن هواداریاش را تبلیغ کرده و حتی بخشی از رقم حقوق لیونل مسی را از این راه پرداخته و سود سرشاری از ورود هوادارها به آن به دست آورده است. البته فعالیت رمز ارزها در ایران هنوز مجاز نیست اما نمایندگان مجلس و مدیران دولتی اعلام کردهاند که به زودی از رمز ارز ملی رونمایی خواهد شد. در چنین شرایطی باشگاهها هم میتوانند توکنهای هواداریشان را به طرفدارها بفروشند و از این راه به درآمد قابل توجهی دست پیدا کنند. اقتصاد امروز دنیا دیگر یک اقتصاد بسته و پیچیده نیست. کافی است پای کمی دانش وسط باشد تا تیمها به راحتی از کمکهای دولتی و صدقههای اینچنینی، خلاص شوند.
دیدگاه تان را بنویسید