مسی؛ یک کاپیتان واقعی
حالا «مارادونا» شدی
آریا طاری
در هفته توقف برزیل در مقدماتی جام جهانی، رقیب سنتی این تیم دست به یک شاهکار زد و اروگوئه را تحقیر کرد. یک نمایش رویایی که لئو مسی مهمترین نقش را در آن بر عهده داشت. کیفیت این روزهای تیم اسکالونی، فراتر ار حد انتظار به نظر میرسد. آنها تیم به شدت آمادهای را در اختیار دارند و اگر با همین فرم به جام جهانی برسند، یکی از مدعیان جدی قهرمانی این رقابتها خواهند بود. یک فوقستاره در قامت کاپیتان و چند ستاره جوان و پرانگیزه، یک ترکیب رویایی برای آبی و سفیدها ساختهاند. تیمی که انگار قرار نیست فقط با بردن کوپاآمهریکا، قانع شود.
زدن سه گل به حریفی مثل اروگوئه که همیشه رقیب سرسختی برای آلبی سلسته بوده، به خودی خود برای تیم اسکالونی فوقالعاده به نظر میرسد اما حتی جذابتر از این نتیجه سنگین، نحوه بازی این تیم است. آرژانتین یکی از دوستداشتنیترین تیمهای چند دهه اخیرش را ساخته و حالا امیدوار است که با این تیم همه چیز را فتح کند. همان تیمی که در چند دوره قبلی، همیشه برای رسیدن به جام جهانی به گلهای لحظهآخری و نبوغ لئو مسی احتیاج داشته، همان تیمی که مردم کشور را ناچار کرد که حتی «رسیدن» به جام جهانی را جشن بگیرند، حالا خیلی زود در مسیر صعود قرار گرفته و اگر چند مسابقه دیگر را هم با برد پشت سر بگذارد، یکی از مقتدرانهترین صعودهای تاریخش به جام جهانی را تجربه خواهد کرد. آنچه در تیم اسکالونی بیشتر از هر چیز دیگری به چشم میآید، نقش محوری لئو مسی است. البته که لئو در همه این سالها، همیشه مهمترین مهره تیم بوده اما این اولین بار است که نقش او در قامت یک «کاپیتان» بیشتر از گذشته احساس میشود. حالا که سوپراستارهای قبلی از تیم فاصله گرفتهاند، مسی به خوبی توانسته خودش را در جایگاه «نفر اول» قرار بدهد. او رابطه صمیمانهای با همه ستارهها برقرار کرده و جو حاکم برای اردوی سفید و آبیها، فوقالعاده به نظر میرسد. این را حتی میتوان از تصاویر منتشرشده از اردوها و تمرینهای این تیم کشف کرد. بازی در تیم ملی، برای مدتها یک کابوس برای لئو مسی به حساب میآمد. همه میدانستند که او از بازی برای کشورش به اندازه درخشیدن در بارسا لذت نمیبرد. او همیشه تحت فشار بود و این فشار، روی نحوه بازیاش تاثیر میگذاشت. برخی ستارهها هم مثل کارلوس تهوز، حاضر به پذیرفتن نقش کلیدی مسی در تیم نبودند و ستایشها را برای خودشان میخواستند. حالا اما همه چیز کاملا تغییر کرده است. کاملا آشکار به نظر میرسد که حالا مسی از بازی در تیم ملی به شدت لذت میبرد. او به هماهنگی فوقالعادهای با این تیم جوان دست پیدا کرده است. تیمی که همه نفراتش میخواهند در کنار لئو، به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کنند. از امیلیانو مارتینز که با چند سیو تماشایی در شروع دیدار با اروگوئه تیمش را در مسابقه نگه داشت تا لائوتارو مارتینز در نوک حمله، اسکالونی یک تیم درخشان ساخته است. مسی هم این هفته، گل اول تیمش را به اروگوئه زد تا در بین بازیکنان فعال دنیای فوتبال، دومین گلزن برتر رده ملی باشد. در تاریخ قاره آمریکای جنوبی، مسی اولین بازیکنی است که برای کشورش 80 گل به ثمر میرساند.
تلخی ماجرا اینجاست که لئو میتوانست کمی زودتر به این مرحله برسد. او میتوانست زودتر در تیم ملی اوج بگیرد و مسیرش را سادهتر پیدا کند. اگر این اتفاق رخ داده بود، این تیم حالا صاحب چند جام بیشتر شده بود. اگر این اتفاق زودتر رخ داده بود، آنها فرصت قهرمانی در جام جهانی برزیل را هم از دست نمیدادند. به هر حال درست مثل همیشه، چارهای جز کنار آمدن با تقدیر وجود ندارد. همین که این اتفاق بالاخره رخ داده، جذاب به نظر میرسد. اینکه مسی این روزها از به میدان رفتن در لباس تیم ملی حتی بیشتر از بازی در رده باشگاهی لذت میبرد، انکارشدنی نیست. در اینکه مسی میخواهد با این تیم همه جامهای ممکن را فتح کند، تردیدی وجود ندارد. به نظر میرسد بردن کوپا، فشار را از روی شانههای لیونل برداشته است. او دیگر انتقادها را احساس نمیکند و در اوج ظرافت برای تیم ملی به میدان میرود. همه آنهایی که شاهد نمایش این ستاره روبهروی اروگونه بودند، 90 دقیقه محو کلاس بالای بازیاش شدند. کلاسی که هیچ بازیکنی در دنیا را به جز مسی در خودش جای نمیدهد.
توان «رهبری» تیم برای مدتها، به عنوان مهمترین تفاوت مسی و مارادونا شناخته میشد. حالا اما دیگر چنین تفاوتی اصلا پررنگ به نظر نمیرسد. چراکه مسی توانسته خودش را به آن سطح برساند و روی همه نفرات تیم تاثیر بگذارد. حالا مهمترین ماموریت او و تیمش، بردن سومین جام جهانی برای کشورشان است. اتفاقی که بعد از دوران دیگوی افسانهای، دیگر رخ نداده است. این آخرین کار بزرگی است که لئو میخواهد قبل از پایان فوتبالش انجام بدهد. این آخرین آرزوی بزرگ او در فوتبال به شمار میرود.
دیدگاه تان را بنویسید