حرکت به سمت یک طرح شکست خورده
برابری ناعادلانه
آریا طاری
اگر زمزمههای انتخاب «اسپانسر مشترک» برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس درنهایت به حقیقت تبدیل شود، این میتواند اولین شکست بزرگ مدیران جدید وزارت ورزش در فوتبال ایران تلقی شود. یک طرح بسیار غلط که فقط شرایط این دو باشگاه را ملتهبتر میکند. ظاهرا وزارت ورزش نهتنها علاقهای به خصوصیسازی سرخابیها ندارد، بلکه میخواهد نسخههای کاملا یکسانی برای آنها بپیچد. این در حالی است که اساسا «برابری» در هر شرایطی به معنای «عدالت» نخواهد بود. اسپانسر مشترک هم از آن مسائلی است که قبلا امتحانش را در فوتبال ایران پس داده و نتیجهای به جز بحرانزایی بیشتر به همراه نداشته است.
پرسپولیس و استقلال، هر دو متعلق به «وزارت ورزش» هستند و این مالکیت مشترک حداقل در چند سال گذشته، موجبات نارضایتی هر دو تیم را به همراه داشته است. از یک طرف، آبیها اعتقاد داشتهاند که وزارت ورزش در دولت حسن روحانی و به خصوص در دوره دوم ریاست او، حامی تیم رقیب بوده و امکانات بیشتری را در اختیار پرسپولیسیها قرار داده است. از سوی دیگر هم قرمزها باور دارند که موفقیتهایشان، بیجهت به وزارت ربط داده میشود و این نهاد، تاکنون بیشتر از آنکه کمک حال این باشگاه بوده باشد، برای درآمدزایی این مجموعه مانع تراشیده است. مالکیت مشترک به خودی خود، مسالهای قابل نقد به نظر میرسد اما ظاهرا وزارت به جای پایان دادن به این اتفاق، به دنبال گسترش و تقویت آن نیز هست. انتخاب «اسپانسر مشترک» برای سرخابیها، از آن شاهکارهایی به نظر میرسد که نشان از «بیاطلاعی» افراد تصمیمساز در این حوزه دارند. فوتبال آن هم در چنین سطحی اساسا بر پایه تضاد منافع شکل میگیرد. یعنی موفقیت تیمی مثل استقلال، در نهایت به ضرر پرسپولیس است و موفقیت پرسپولیس، به ضرر استقلال خواهد بود. در چنین شرایطی حرف زدن از حامی مالک مشترک، باورکردنی نیست. اگر واقعا شخص وزیر ورزش پس از مشورت با مشاورانش چنین تصمیمی گرفته باشد، بهتر است همه این مشاورها قبل از برداشتن هر قدم دیگری در ورزش ایران به خانه فرستاده شوند. چراکه این کار فقط شائبهها، تنشها و مشکلات را بیشتر میکند. این نقشهای است که حتی کوچکترین کمکی به حل شدن مسائل دو باشگاه نخواهد کرد. اسپانسر مشترک، تنها شبیه قرار گرفتن در یک دایره بسته خواهد بود. یک خطای بزرگ که شرایط را برای استقلال و پرسپولیس حتی از وضعیت فعلیشان هم بدتر خواهد کرد. لابد نقشه بعدی آقایان هم بعد از این ماجرا، احیای سنت شامهای مشترک قبل از دربی، رسیدن به «نتایج مشترک»، تقسیم جامها و ماجراهایی از این دست خواهد بود.
پرسپولیس و استقلال، دو «برند» کاملا مجزا هستند که بسته به فاکتورهای مختلف، ارزشهای متفاوتی دارند. اینکه کدام تیم مجموعا از طرفداران بیشتری برخوردار است، روی ارزشگذاریاش موثر خواهد بود. اینکه کدام تیم این اواخر موفقیتهای بیشتری به دست آورده هم، بدون شک در تعیین ارقام حامیان مالی نقش بهسزایی خواهد داشت. این فاکتورها همه جای دنیا به سادگی لحاظ میشوند و مورد توجه قرار میگیرند. پرسپولیس به عنوان تیمی که در پنج سال گذشته، همواره قهرمان لیگ برتر فوتبال ایران شده و دو بار هم به فینال آسیا رسیده، حق دارد اگر نسبت به استقلال رقم بیشتری را از کارگزار طلب کند. استقلال هم به عنوان تیمی که در پنج سال گذشته فقط یک بار جام حذفی را فتح کرده، نمیتواند انتظار داشته باشد که رقمی «برابر» با حریف سنتی دریافت کند. همانطور که اگر آبیها در سالهای پیش رو به موفقیت برسند، انتظار ندارند که به صورت «یکسان» با پرسپولیس درآمد داشته باشند. اصلا اسپانسری که قصد بر عهده گرفتن همزمان هر دو باشگاه را دارد، بدون شک دغدغهای به جز فوتبال را در سر میپروراند. نمیشود هم به فوتبال علاقه داشت و هم صورت همزمان، طرفدار دو دشمن دیرینه بود و به حمایت از آنها پرداخت. چنین اتفاقی فقط حجم اعتراضها را در فوتبال ایران بیشتر خواهد کرد. اگر یکی از این دو باشگاه به سراغ مهرههای خارجی برود و باشگاه دیگر نتواند چنین کاری انجام بدهد، اسپانسر مشترک به عنوان مقصر معرفی خواهد شد. اگر یک باشگاه ستاره جذب کند و باشگاه دیگر نتواند این کار را انجام بدهد، اسپانسر مشترک به عنوان مقصر معرفی خواهد شد. حتی اگر یک تیم جام بیاورد و باشگاه دیگر نتواند این کار را انجام بدهد، دوباره نوبت سرزنش حامی مالی مشترک از راه خواهد رسید. این طرح حتی به ضرر خود اسپانسر هم خواهد بود.
هواداران فوتبال در انتظار «خصوصیسازی» هستند اما این بار حتی خبری از شعارهای همیشگی در این مورد هم نیست. وزارت در حال برداشتن یک گام بسیار بلند به سوی گذشته است. قدمی که در نهایت استقلال و پرسپولیس را هم عقب خواهد برد. آنها اصلا به چینن طرحی نیاز ندارند. همین که وزارت دستش را از گلوی دو باشگاه بردارد، به آنها فرصت نفسکشیدن بدهد و شرایطی را مهیا کند تا خود آنها به سراغ درآمدزایی بروند، همه مشکلات به خودی خود به حداقل خواهند رسید.
دیدگاه تان را بنویسید