درباره یک مشکل کلیدی در لیگ برتر فوتبال ایران
بحران هجومی
آریا رهنورد
وقتی گزینههای مهم نقل و انتقالات برای خط حمله در باشگاههای مدعی فوتبال ایران گزینههای به شدت مسن هستند، یک حقیقت کلیدی برای این فوتبال آشکار میشود. باید پذیرفت که تیمهای لیگ برتری در میدان دادن به مهرههای جوان در خط حمله و اعتماد به آنها، دچار نارسایی شدهاند. در لیگ برتر ایران تقریبا هیچ مهاجمی وجود ندارد که در قامت یک پدیده تمامعیار، پیشنهادهایی نجومی از سوی تیمهای داخلی به دست بیاورد. تعداد فورواردهای جوان آماده در لیگ برتر، فوقالعاده کم شده و این مساله به هیچ وجه امیدوارکننده به نظر نمیرسد.
اینکه امین قاسمینژاد بعد از سپری کردن 34 سالگی به یکی از چهرههای خبرساز فصل نقل و انتقالات تبدیل شده و به صورت مشترک از سرخابیها پیشنهاد داشته، در نوع خودش جالب توجه به نظر میرسد. سرخابیها هر دو به دنبال این بازیکن بودند، چون مهاجمان جوان زیادی در بازار نیستند. به صورت همزمان با پیوستن مهاجم سابق باشگاه پدیده به استقلال، پرسپولیسیها در بازار به دنبال کیروش استنلی هستند. بازیکنی که بیشتر از 33 سال سن دارد و این اواخر در باشگاه سپاهان، یک نیمکتنشین مطلق بوده است. این فوتبال حدود یک دهه قبل، استعداد نابی مثل سردار آزمون را مطرح کرد و او را به لیگهای اروپایی سپرد. سپس پدیدههایی مثل مهدی طارمی، کاوه رضایی و علی علیپور کشف شدند و راهشان را به طرف فوتبال اروپا هموار کردند. حالا اما در لیگ برتر چنین بازیکنی وجود ندارد. همین ماجرا موجب میشود که فصل نقل و انتقالات، تب و تاب زیادی در خط حمله نداشته باشد.
بهترین گلزن لیگ برتر بیستم، سجاد شهباززادهای بود که از 31 سالگی هم عبور کرده است. بازیکنی که حدود یک دهه قبل در فوتبال ایران چهره شد و فصل گذشته، نمایش فوقالعادهای داشت. سجاد در این فصل 20 گل برای سپاهان به ثمر رساند و یکی از مهمترین دلایل رسیدن سپاهان به رده دوم جدول ردهبندی لیگ برتر به شمار میرفت. نفر دوم این فهرست، تنها 14 گل به ثمر رساند. گادوین منشا در 32 سالگی دومین گلزن برتر فوتبال ایران لقب گرفت و محمد عباسزاده 31 ساله هم با 12 گل پشت سر او ایستاد. جوانترین گلزن این فصل فوتبال ایران، حامد پاکدل بود که او هم 29 سالگی را میگذراند. اتفاقی که به تنهایی نشان میدهد فوتبال ایران، در معرفی استعدادهای جوان در خط حمله به بنبست رسیده است. فصل گذشته هم شرایط بر همین منوال بود و عنوان آقای گلی به شیخ دیاباته رسید. قبل از آن هم کیروش استنلی و لوسیانو پریرا به صورت مشترک آقای گلی لیگ برتر را به دست آوردند. لیگ برتر همین حالا هم پدیدههای جوان زیادی دارد. بیشتر این پدیدهها اما یا در خط دفاعی به میدان میروند و یا بخشی از خط هافبک تیمشان هستند. همین مشکل کلیدی موجب میشود که در پنجره نقل و انتقالات، تیمها در جستوجوی مهاجمان مسن باشند و نتوانند روی مهرههای هجومی جوان، حساب چندانی باز کنند.
برای درک بهتر این ماجرا، کافی است به فهرست آخر تیم ملی نگاه کنیم. کریم انصاریفرد، سردار آزمون و مهدی طارمی، سه مهاجم نوک تیم ملی هستند که سالهاست در فوتبال ایران توپ نمیزنند. اگر مهدی قایدی را هم مهاجم نوک حساب کنیم، او هم با ترک فوتبال ایران راهی امارات شده است. در حقیقت خط حمله، تنها نقطه زمین است که لیگ برتر در آن هیچ نمایندهای در تیم ملی ندارد. حتی اگر هر کدام از این مهاجمان هم نتوانند برای تیم ملی به میدان بروند، گزینههایی مثل کاوه رضایی و علی علیپور در تیم ملی وجود خواهد داشت. مهاجمانی که هر دو نفرشان هم در لیگهای اروپایی دیده میشوند. باید بپذیریم که فوتبال ایران، کاملا در تولید مهاجمان باکیفیت در سن و سال کم، با مشکل روبهرو شده است. شرایط آنقدر ناامیدکننده به نظر میرسد که باشگاههای بزرگ و متمول فوتبال ایران، به سراغ مهاجمان سی و چند ساله خارجی رفتهاند. مهاجمانی که در شرایط عادی، باید به سراغ بازنشستگی بروند. این یک حقیقت انکارنشدنی در فوتبال ایران است. به نظر میرسد باشگاهها در ایران، باید توجه بیشتری به پدیدههای هجومیشان نشان بدهند. چراکه ظاهرا روند کشف استعدادهای خط حمله در فوتبال ایران با افت فاحشی روبهرو شده است. روندی که موجب میشود در فصل نقل و انتقالات هم، خبری از ستارههای درخشان ایرانی در خط حمله نباشد.
دیدگاه تان را بنویسید